به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، قسم به قلم در آیه "ن والقلم و مایسطرون..." نشان از هویت اصیل آن در راستای تحققبخشی به رسالتی عظیم و با شأنیت دارد که محصور در زمان و مکان خاصی نیست.
آری؛ حرمت قلم و قلم به دست بودن در حدی است که در اسلام، برابر با خون شهیدان قلمداد شده، خون شهیدانی که با فطرتی پاک و آزاد در راستای صیانت از عقاید حقه دین مبین اسلام سپر گلولههای پرچمداران کفر شدند و از پای نایستادند.
یک بهانه کافی است برای نوشتن از قشری که روزگار خود را با سلاح "قلم" سپری کرده و چراغ آگاهیبخشی به جهان را با ادای راستین رسالت خود، زینبگونه به انجام میرسانند.
قشری که به حرمت قطره قطره خون شهید صارمی، در تقویم زمان، نامی تازه یافت و نفس گرفت از قداست جوهره قلم او...
سنگرسازان بیسنگری که با پذیرش خطرات جانی و مالی در میادین مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، واقعیات پیدا و پنهان جامعه را از پس پرده ابهام بیرون آورده و صادقانه در معرض قضاوت افکار عمومی قرار میدهند تا به عهد دیرین خود جامه عمل بپوشانند.
آری خبرنگار گمنامترین عنصری است که با تحمل بیشترین آسیبها، نقش دینی و فرهنگی خود را با سعه صدر ایفا میکند چرا که به معنی صحیح کلمه، عنصری است که زبانش میتواند شمشیری باشد که قدارهبندان روزگار و قدرتمندان دورانها را عاصی کرده و کجیها و کاستیهایشان را از نوک قلمش به تصویر کشد.
قلم خبرنگار گاهی تبری ستبر و قدر میشود که کژیهای گذشته اهالی این کره خاکی را از حال و هوا، قول و فعل و گفتار و کردار انسانهای حال و آینده، قطع کند و ناپاکیها و کاستیهای هر نسل را بعد از خودش، به راستی و صافی مبدل کرده و صیقلی کند چون آیینهای صاف و روشنگر.
باید تبیین شود و همگان بدانند که خبرنگاری تنها یک "واژه" نیست بلکه یک "راه" است، راهی پر فراز و نشیب در ادای رسالت قلم و حفظ حرمتها، بیان واقعیات و غرا کردن فریاد مظلومانی که صدایشان بالاتر از کوخهای خود نمیرود!
پر واضح است که "خبرنگار"، نبض تپنده زمان و روح سیال پرسشگر جوامع بوده و هست، و این مهم از آثار ارزشی این قشر طی دورههای متمادی قابل لمس است.
بیشک هر که در وادی انعکاس حقایق و بیان حق گام بردارد به رسالت و چگونگی این مهم واقف است و نیازی به دیکته کردن از سوی دیگران را ندارد اما شاهد آن هستیم که ارزش و هویت این قشر آنگونه که باید، شناخته شده نیست و گاه با وی چون ملابنویسی رفتار میشود که اختیاری از خود نداشته و تنها مأمور ثبت گفتهها (و نه همه واقعیات) میشود؛ اگر چه تن دادن به این روند ذلتی برای قلم است که از عهده خبرنگاران متعهد به دور است.
خبرنگار هویت گمشدهای است در برزخ نشریاتی که هر یک ساز خود را سر دادهاند گویا فراموش کردهاند هدفی مشترک را که لازمه تحقق آن همگامی بیش از پیش این قشر است چرا که عناوین نشریات و خبرگزاریها و یا هفتهنامه و سالنامهها توفیری ندارد به اینکه "هویت خبرنگاری" در برزخی نامعلوم غوطهور شود و از رهیابی به تعالی بازماند.
بنابراین مرکب قلم هر خبرنگار متعهد و ولایی آنچنان مهم، سرنوشتساز و تأثیرگذار است که اگر بیپرده، بر برگه سفید جامعه نگاشته شود، قادر است فرهنگ و دین و سیاست اصیل را صیانت کند و یادآور شود خاطره گذشتگانی که حق قلم را ادا نکردند و عاقبتی نافرجام را در لایههای تاریخ موجب شدند.
خبرنگار هویتی است نامآشنا که به واقع با سلاح ارزشی خود تشنگان حقیقت را در هر برهه و زمانی سیراب کرده و میکند چرا که قسم صاحب حق را در کتاب نورانی دین بر لوح جان خود حک کرده و قداستشناسی است بیپروا که در راستای کتابت حقیقت از هیچ کوششی فروگذار نبوده و نخواهد بود.
خبرنگاران قشر ارزشمندی هستند که با تعهد به اصول دینی و شرافت حرفهای خود در راستای پیشبرد اهداف متعالی نظام گام برداشته و بر اساس انگیزه و ندای باطنی خود طی طریق میکنند.
امید به روزی که این پیامآوران حق و روشنگری ندای "انا المهدی..." صاحبالزمان (عج) را در گوش نشریات و جان بشریت منعکس کنند و رسالت حقه خود را به کمال برسانند، انشاءالله.
انتهای پیام/صا10/چ3000