به گزارش خبرگزاری فارس از قم این روزها شهرمان شلوغ است، خیلی شلوغ. خیابانها سراسر مملو است از مشتاقانی که به شوق میلاد موعود لحظهها را یکی یکی سر میکنند. همه جا بساط جشن و سرور بر پا است. گویی یک میهمانی بزرگ برپا شده و همه دعوت هستند. چهرهها مهربانتر شده و دستها بخشندهتر.
اما این شادی غمی در خود نهفته دارد. مردم هر چند خوشحالند ولی در این خوشحالی بغض فروخوردهای هست که گهگاه چشمانشان را تر میکند و زمزمهای بر لبهایشان مینشاند: اللهم طال الانتظار...
خدایا این انتظار چه طولانی شده تا جائیکه که کوچکها بزرگ و بزرگها پیر شدند و پیران سر در آغوش خاک کشیدند، اما باز فریادی از نداخانه فطرتمان به گوش میرسد: مفهوم انتظار هیچگاه پیر نخواهد شد و آتش شوق ما برای دیدار تو را این خاک سرد نکرده است.
مردم خوشحالند و خیابانها شلوغ. همه به هم لبخند میزنند و هر گوشهای کسی سفرهای پهن کرده و دیگران را با شربت یا شیرینی به میهمان شادیهایش خوانده است. کوچک و بزرگ در شادی میلاد یوسف عاشقان دخیل هستند.
بزرگترها میگویند در گذشته نیمه شعبان رسومات متفاوتی داشت. مردم اسبها را زین میکردند و به عنوان کاروانهای انتظار در ورودیهای شهرشان جمع میشدند و این حرکتهای نمادین به مفهوم انتظار در دل و جانشان روح تازه میبخشید. چقدر زیبا است عشقی که هر لحظهاش با انتظار گرم و زنده شده و چه دوست داشتنی است، جشنی که در آن سبد سبد ایمان هدیه کنند.
شربت و شیرینی همیشه هست، اسبها را باید زین کرد. باید به سوی تو بیائیم و در روز میلادت تنها تو را از خدا طلب کنیم.
گوشهای وجودمان منتظر است تا صدای گامهای تو را بشنود و بغض نیمه شعبان هیچگاه برای ما تمام نمیشود مگر با شنیدن ندای انا المهدی ...
ماه این شبها کامل است؛ به نظاره نشسته شادیهای ما را اما اشکها را تنها خدا میبیند و تو؛ تو که محبت تمام و حکمت کمال.
باید کاری کرد؛ نیمه شعبان است. باید بیرون بیائیم از این گوشههای تنهاییمان و با مژده بهار، باغهای خشکیده وجودمان را تازه کنیم.
باید کاری کرد؛ فردا دیر است. اسبها را زین کنیم و بر پیکر بدیهای وجودمان بتازیم شاید موعود چهارده قرن انتظار از زیر ابرهای سیاه زشتی طلوعی دوباره آغاز کند و تن مرده خزان را به بهاری سبز و امیدبخش مژده دهد.
باید کاری کرد؛ این شاید فرصت پایانیمان باشد برای اثبات روشنیمان به خورشید. شاید نیمه شعبان دیگر نباشیم تا حرف به حرف انتظار را با داغ جدایی برای خود هجی کنیم.
نیمه شعبان عید است و عید یعنی بازگشت؛ باید لحظهای برگردیم و راهی را که تا امروز آمدهایم بار دیگر نگاه کنیم. میگویند معنای دیگر غیبت، عدم شایستگی برای حضور است. باید بدانیم کجای این گردنه تاریخی گوی حقیقت از دستانمان رها شده که حتی خورشید با تمام مهربانی، تابیدنش را بر ما مشروط کرده است.
انتهای پیام/ع10/د1000