به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، امروزه پرداخت مالیات علاوه بر بعد اقتصادی از منظر سیاسی و اجتماعی نیز حائز اهمیت است چنانکه حتی در ارزیابی کارآمدی و حوزه نفوذ دولتها و موفقیت آنها در جلب مشارکت عمومی رشد درآمدهای عمومی و مالیات نیز در نظر گرفته میشود.
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی این شاخص اقتصادی از روند رو به رشدی برخوردار بوده اما برای رسیدن به وضعیت مطلوب، آسیبشناسی مسائل و معضلات و فرهنگسازی در راستای برونرفت از چالشهای پیشرو حائز اهمیت است.
در همین زمینه گفتوگوی فارس با هدایتالله طاهری کارشناس ارشد مالیاتی شیراز قابل توجه است.
فارس: در مورد مالیات و تعاریف اقتصادی مرتبط با آن توضیحاتی ارائه کنید؟
طاهری: یکی از پرکاربردترین واژههای عرصه سیاستگذاری عمومی، با اصطلاح "تولید ناخالص ملی" به کار برده میشود و آنچه بیش از هر چیز برای مسئولان اقتصادی مهم به نظر میرسد، نسبت بین تولید ناخالص ملی با مالیات پرداختی توسط مردم است.
تحقیقات نشان داده نسبت بین تولید ناخالص ملی با مالیات پرداختی توسط مردم در سوئد 47.9 درصد، فرانسه 44 درصد، نروژ 43.6 درصد، ایتالیا 42.6 درصد، ترکیه 32 درصد و در ایران 6.1 درصد است.
فارس: این درآمدها چه جایگاهی در اقتصاد کلان یک کشور دارند؟
طاهری: درآمدهای مالیاتی بهترین و سالمترین منابع درآمدی دولتها به منظور نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی در جامعه هستند و مالیات به عنوان مشارکت مردم در تامین هزینههای عمومی و نوعی هزینه اجتماعی که مردم به عنوان بهای استفاده از خدمات دولت میپردازند تلقی شده و در واقع، ابزار توزیع عادلانه ثروت ملی و سهم شهروندی هر فرد ساکن یک کشور محسوب میشود ضمن اینکه اخذ دقیق و به موقع مالیات به کاهش فاصله طبقاتی منجر میشود.
وی ادامه داد: مالیاتی که در ایران داده میشود معادل 25 درصد بودجه است در حالی که آمریکاییها 97 درصد، اتریشیها 94 درصد و اتحادیه اروپا 93 درصد بودجه دولتها را از مالیات تامین میکنند.
فارس: با توجه به سخنان شما جایگاه فعلی اقتصادی ایران در صورت بالاتر بودن درآمدهای مالیاتی بسیار جلوتر از رتبه فعلی بود؟
طاهری: به طور دقیق همین طور است چرا که بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص ملی ایران در سال 2011 به 990 میلیارد دلار رسیده و ایران هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان شناخته میشود اما مالیاتی که در ایران گرفته میشود دهها برابر کمتر از کشورهایی است که از لحاظ اقتصادی همرتبه آن هستند.
فارس: نزد بسیاری از مردم کوچه و بازار مالیات پدیدهای منفور تلقی میشود اما چگونه است که در برخی کشورها با رغبت این وجوه را میپردازند و در کشور ما برخی از این قضیه گریزان هستند؟
طاهری: منتقدان سازمان مالیاتی در گذشته، سازوکار و دستگاه مالیاتی را به "تور ماهیگیری" تشبیه کرده و بیان میکردند که این دستگاه مانند توری است که ماهیان ریز را صید کرده و ماهیان بزرگ (کنایه از مودیان بزرگ و دارای درآمد هنگفت) از دهانه تور وارد آن نمیشوند که بخواهند به چنگ آیند.
فارس: به نظر شما آیا این انتقاد هنوز نیز وارد است؟
طاهری: در پاسخ به این صحبت باید گفت که امروزه بیش از 40 درصد اقتصاد کشور ما از مالیات معاف بوده و حدود 20 درصد در اصطلاح خاکستری هستند یعنی اینکه فعالیت رسمی دارند و مالیات نمیدهند و بخش دیگری نیز لایه سیاه قلمداد میشوند که به فعالیتهایی اطلاق میشود که رسمی نیستند و به هیچ عنوان در اقتصاد شناسایی نمیشوند و یا نمیخواهند که شناسایی شوند به این ترتیب حدود 60 درصد اقتصاد کشور در تور مالیات نبوده و کل بار مالیاتی بر روی 40 درصد اقتصاد ایران است.
تحقیقات نشان داده است که رابطه افزایش سطح درآمد با میزان ارتکاب فرار مالیاتی مستقیم بوده و افراد با استخدام مشاوران خبره، راههای کمتر مالیات دادن را پیدا میکنند.
فارس: برای تغییر این نگرشها چه اقداماتی انجام شده و چه برنامههایی توصیه میشود؟
طاهری: دولت در چند ساله اخیر با مکانیزه کردن سیستم مالیات بر مشاغل خودرو و املاک، الکترونیکی کردن پروندهها و اظهارنامههای مالیاتی، استقرار سیستم یکپارچه اطلاعاتی، تلاش در راستای کاهش زمان دادرسی مالیاتی، برقراری مالیات بر ارزش افزوده و غیره گامهای بلند و اساسی در تغییر نگرش نسبت به مالیات برداشته که اگرچه درخور توجه و قابل تحسین است اما همچنان دارای فاصله معنادار با کشورهای دیگر بوده و نیازمند تلاش بیشتر است.
فارس: علت این فاصله نابرابر در اخذ مالیات چیست و چرا کشور ما با اینکه تلاشهای بسیاری در عرصه مالیات انجام داده همچنان فاصله فراوان با دیگر کشورها دارد؟
طاهری: بخش عمدهای از رواج فرهنگ غلط مالیاتی در ایران که فرار از پرداخت مالیات از دید عموم جامعه است به تاریخ حکومتهای پادشاهی در کشور باز میگردد، جایی که مالیات نه ابزاری برای آبادانی کشور، که روشی تنبیهی برای مجازات مردم و البته هزینههای پادشاهی بود و زمانی مردم مشاهده میکردند نقشی در حکومت ندارند و پولی که به نام مالیات، خراج و ... پرداخت میکنند در جایی هزینه میشود که نفعی برایشان ندارد و تا میتوانستند از پرداخت آن فرار میکردند.
باید پذیرفت که پرداخت مالیات، با وجود تمام مزایایی که برای اقتصاد کشور به دنبال دارد هنوز به صورت یک فرهنگ پذیرفته شده در اقتصاد ایران نیامده است و همین امر موجب میشود مالیات از دید بسیاری از مردم، کسبه و صاحبان بنگاههای اقتصادی، پولی تلقی شود که دولت از دسترنج آنها میگیرد.
بخش مهمی از این دیدگاه به ضعف فرهنگ مالیاتی در کشور و بخشی دیگر به وضعیت ساختارهای نظام مالیاتی باز میگردد که نتوانسته آنگونه که شایسته یک اقتصاد رو به پیشرفت است، بخش مالیات را تقویت کند.
از سوی دیگر به دلیل ساختار سنتی حاکم بر نظامهای مالیاتی کشور، بسیاری از فعالان اقتصادی همواره چانهزنی با ماموران مالیاتی را یکی از بهترین گزینهها در کاهش مالیات خود میدانند.
یکی از بزرگترین مشکلات این است که مردم نمیدانند درآمد مالیاتی به طور دقیق در کجا هزینه میشود که اگرچه لزومی بر اعلام جزئیات آن توسط دولت نیست لیکن اعلام میزان هزینههای عمرانی از محل مالیات میتواند تاثیرگذار باشد.
اگرچه بسیاری عوامل مانند پیچیدگی و ابهام در قوانین و مقررات مالیاتی، ضعف سیاستهای مالیاتی، بیتوجهی به منابع انسانی کارآمد، فقدان پاداش و تنبیه متناسب با عملکرد مودیان، اطلاع نداشتن مودیان از حقوق خود و وجود نداشتن نظامهای اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی افراد را عمده مشکلات پیش روی سازمان مالیاتی میدانند اما آنچه که از همگی این عوامل مهمتر ارزیابی میشود موضوع "گسترده نبودن فرهنگ نظام مالیاتی" است.
فارس: برنامهها و راهکارهای پیشنهادی برای حل این مسائل چیست؟
طاهری: دولت در راستای حل این معضلات گامهای خوبی برداشته و یکی از هفت طرح مهم اقتصادی خود را بحث "تحول مالیاتی" قرار داده که از محورهای مطرح شده این طرح اطلاعرسانی و ارتقای فرهنگ مالیاتی است که نشان از وقوف دولت بر چالشها دارد اما تلاشهای انجام شده در مقابل سالها بیتوجهی به این بخش، از چالشهای فراروی برنامهریزان این بخش بوده تا فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه نهادینه شود چرا که با چنین سابقه ذهنی چند صد سالهای، حتی کارآمدترین نظامهای مالیاتی نیز بخش مهمی از کارآمدی خود را از دست میدهند.
فارس: مردم در این زمینه چه نقشی دارند؟
طاهری: در یک حکومت مردمسالار، در تمام زمینهها مردم، خود را در آینده و سرنوشت دخیل دانسته و علاوه بر مشارکت در انتخابات برای رفاه و آسایش بیشتر و مسائل آینده خود و فرزندانش مالیات پرداخت میکنند، از این منظر پرداخت کم مالیات به منزله کاهش خدمات عمومی است و تقویت باور این مسئله، افراد را تشویق به پرداخت مالیات حتی به صورت داوطلبانه میکند.
تمام این مطالب مستلزم اعتماد مردم به دولت است چنانکه به عنوان نمونه دینی آن میتوان به مسئله خمس و زکات اشاره کرد که مردم با توجه به آموزههای دینی و با اعتقاد و باوری که دارند سالانه در صورت مشمول بودن وجوهات را میپردازند و نیاز کشور ما نیز حرکت به سمت ایجاد چنین باور محکمی است.
بحث "فرهنگ مالیاتی" موضوعی نیست که تنها دولت اراده کرده و به صورت دستوری به زیرمجموعه زیرپوشش خود ابلاغ کند بلکه فرهنگ مالیاتی نیاز به یک باور و اعتقاد قلبی و عزم جدی در بین شرکتها و موسسات دولتی و بخش خصوصی و مسئولان حکومتی دارد و نمیتوان تنها با چند جلسه همایش و کنفرانس و به به و چه چه گفتن سخنرانان به آن دست یافت.
گاهی حتی دیده شده که وابستگان دولت به انحای مختلف از دادن مالیات خودداری میکنند، اتفاقی که در مورد مالیات ارزش افزوده اتفاق افتاد موید این واقعیت تلخ است که مسئولان دولتی که باید خود سردمدار زمینهسازی فرهنگ مالیاتی باشند در این زمینه تعلل کردند.
تلاشهای فراوان سازمان امور مالیاتی کشور در چند ساله اخیر تنها یک وجه قضیه بوده و وجه دیگر آن عزم و همت رسانههای ارتباط جمعی و فعالان عرصه فرهنگ و هنر در عرصه فرهنگسازی برای مالیات است، مسئلهای که اگر مانند گذشته نادیده گرفته شود فعالیت دستگاههای متولی را ابتر میگذارد.
انتهای پیام/ز10/ض1002