اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  آفریقا

الانتقاد:

انتخابات مصر اوج گیری اسلام‌گرایی در منطقه را تحت تاثیر قرار می‌دهد

خبرگزاری فارس: الانتقاد با اشاره به نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری در مصر نوشت که انتخابات این کشور اوج گیری اسلامگرایی در منطقه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و همین غرب و صهیونیست‌ها را نگران کرده است.

انتخابات مصر اوج گیری اسلام‌گرایی در منطقه را تحت تاثیر قرار می‌دهد

به گزارش فارس به نقل از الانتقاد ، "مصطفی حاج علی" نویسنده لبنانی در مقاله‌ای در مورد دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در لبنان به تببین مفاهیم و درسهای دور اول انتخابات مصر می پردازد و اهمیت آن را ناشی از دو جنبه می داند: یکی اهمیت ذاتی این انتخابات و دیگری اهمیت نتایج آن.

وی این انتخابات را دارای چند شاخص می داند و می نویسد: یکی اینکه میزان مشارکت مردم ( 46% ) متناسب با ماهیت این انتخابات سرنوشت ساز نبود چرا که پس از سرنگونی رأس رژیم سابق، این نخستین انتخابات ریاست جمهوری بود که در کش و قوس رقابت گروهها و طرفهای سیاسی برگزار می شد اما با وجود اختیارات گسترده رئیس جمهور در قیاس با سایر قوا، شاهد حضور کمرنگ مردم در انتخابات بودیم.

آیا این بدان معناست که بسیاری از طبقات مردم، خود را جدا از حوادث جاری می دانند؟ آیا این طبقات، امیدی به ایجاد یک تحول بزرگ ندارند؟ یا اینکه گروههای متنوع سیاسی در سطحی نبودند که تعداد بیشتری از مردم را وارد عرصه انتخابات کنند؟ و سؤالهای فراوانی از این دست که نیازمند پاسخ به ویژه از سوی گروههای انقلابی و تحول خواه مصر است.

 

شاخص دوم اینکه درصد آرای کاندیداهای نخست، شوک آور و غافلگیر کننده بود،

الف: نامزد اخوان المسلمون 26% کل آرا را به خود اختصاص داد. نخستین شاخص درصد مذکور این است که اخوان المسلمون که خود را پیروز دور اول انتخابات می دانستند، غافلگیر شدند. اخوان المسلمون که در انتخابات پارلمانی، 15 ملیون رأی کسب کرده بودند این بار فقط 5 ملیون رأی را به خود اختصاص دادند و این نشان می دهد که میزان آرای این جنبش به یک سوم کاهش یافته است. علت این کاهش چیست؟ آیا علت آن را باید در پراکندگی آرای اسلامگرایان طرفدار اخوان المسلمون، عبدالمنعم ابوالفتوح، دکتر محمد سلیم العوا جستجو کرد؟ یا اینکه کاهش میزان آرای همه نامزدها عامل این امر است؟ شاید هم بتوان تبلیغات گسترده رسانه ای و سیاسی علیه نامزد اخوان المسلمون از سوی رسانه های حکومتی و رسانه های وابسته به حمایت مالی کشورهای حوزه خلیج فارس، را عامل کاهش آرای اخوان المسلمون دانست؟ آیا شخصیت نامزد اخوان المسلمون که از همان آغاز انتخابش با مخالفت گسترده روبرو و به عنوان مهره ای ناموفق معرفی شد، در این کاهش آرا تأثیر داشت؟ آیا اختلافات « درون اخوانی » بر سر معرفی نامزد ریاست جمهوری یا پایبندی به موضع سابق اخوان مبنی بر عدم معرفی کاندیدا، منجر به کاهش محبوبیت اخوان المسلمون شد؟ آیا قانع نشدن محافل مهم مصر به گفتمان سیاسی و رسانه ای اخوان المسلمین و عدم اطمینان به وعده های این جنبش، منجر شد علیه اخوانی ها بسیج شوند؟ و . . . ؟

طرفداران سازمان یافته اخوان المسلمون، تنها کسانی بودند که به محمد مرسی رأی دادند

اخوان المسلمین برای پاسخ به این سؤالات باید به صورت واقع گرایانه و عینی، عملکرد خود را مورد بازنگری قرار دهند و واقعیت گرایی را سرلوحه خود قرار دهند به ویژه آنکه، بر همگان مشخص است که آرای محمد مرسی فراتر از بدنه مستحکم و سازمان یافته اخوان المسلمون نیست و وی نتوانسته آرای سایر طیفهای جامعه را به خود اختصاص دهد.

ب: نامزد ارتش و رژیم سابق یعنی احمد شفیق 23% آرا را به دست آورد و به تنها رقیب کاندیدای اخوان المسلمون تبدیل شد. درصد آرای احمد شفیق نیز دلالتهای خاص خود را دارد که در ذیل به مهمترین دلالت آن اشاره می کنیم:

احمد شفیق، نامزد آمریکا و عربستان

- رژیم سابق همچنان زنده، تأثیرگذار و قدرتمند است و اصلی ترین رقیب سازمان یافته اخوان المسلمون به شمار می رود. این رژیم از حمایت گسترده یک ائتلاف بین المللی – منطقه ای به سرکردگی آمریکا و فرمانبری عربستان و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، برخوردار است و ثروت و رسانه های کشورهای حوزه خلیج فارس با همه توان از آن حمایت می کنند.

گروههای انقلابی، حضور مؤثر خود در انتخابات را به اثبات رساندند

ج: حمدین صباحی به عنوان بارزترین کاندیدای گروههای انقلابی، 22% آرا را از آن خود کرد و با فاصله 1% نفر سوم شد. این میزان آرای صباحی، بسیاری را غافلگیر و ثابت کرد که گروههای انقلابی نیز در صحنه حضور دارند و هر چند به ریاست جمهوری دست نیابند اما می توانند بسیار مؤثر باشند به گونه ای که نمی توان آنها را نادیده گرفت.

تفرقه عامل ناکامی انقلابیون در دور اول انتخابات

شاخص سوم: با توجه به آمار و ارقام، روشن است که نخستین مشکل گروههای انقلابی، عدم اتحاد و تفاهم بر سر یک برنامه سیاسی یکپارچه است و گرنه در دور اول می توانستند نبرد انتخاباتی را به سود خود خاتمه دهند، زیرا مجموع آرای انقلابیون از 50% کل آرا فراتر رفت. مشکل این گروهها از همان آغاز، در نبود یک رهبری تاریخی و توانمند در ایجاد وحدت بر اساس یک طرح یکپارچه سیاسی، خلاصه می شود.

شاخص چهارم: تصویر اجمالی آمار و ارقام، بیانگر نکات ذیل است:

الف: رقابت سیاسی حاکم بر دوران مبارک یعنی رقابت رژیم و اخوان المسلمین دوباره از سر گرفته شده است.

ب: به نظر می رسد که شورای نظامی و باقیماندگان رژیم سابق موفق شده اند با حمایت آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس، اوضاع مصر را در چارچوب یک توازن دقیق میان دو گروه سازمان یافته تر و منسجم تر یعنی‌ حکومت و دستگاههای آن از یک سو و اخوان المسلمون و دستگاههای تابعه آن از سوی دیگر به کنترل خود درآورند.

ج: خروج نیروهای انقلابی از معادله رقابت، به معنای  خروج آنها از معادله ای مهمتر یعنی معادله مشروعیت انقلابی و اخلاقی نیست، در اینجا هم رژیم و هم اخوان المسلمون علاوه بر اینکه به آرای طرفداران خود نیازمندند، به این پوشش انقلابی هم نیاز دارند به ویژه آنکه رقابت احمد شفیق و محمد مرسی، بسیار نزدیک و شانه به شانه است.

شاخص پنجم: ارائه یک سری امتیازات بزرگ از سوی نامزد اخوان المسلمون که در گفتمان اخوانی، کمتر سابقه دارد نشان می دهد که اخوان المسلمون دریافته اند که:

الف: رقابت بسیار نزدیک و سخت است و طرفهای بزرگی همچون آمریکا، عربستان و دیگران وجود دارند که قصد دارند با استفاده از ابزارهای دموکراتیک، رژیم سابق را بازسازی کنند.

ب: اوضاع حساس کنونی ایجاب می کند که نوعی ائتلاف جدّی با نیروهای انقلابی ایجاد شود تا انقلابیون بتوانند توازن سیاسی و انتخابی خود را در برابر ائتلاف گروههای مدافع رژیم سابق با طرفهای خارجی مورد اشاره، بازیابند.

ج: اخوان المسلمون به این باور رسیده اند که به تنهایی نمی توانند حکومت کنند.

شاخص ششم: امروز نیروهای انقلابی، خواهان تعمیق یک دیدگاه واقعیت گرا بر مبنای امور ذیل هستند:

الف: جنبش اخوان المسلمین، تنها یک جنبش تبلیغی – اجتماعی نیست، بلکه جنبشی سیاسی و عمیق است که از ریشه های اجتماعی و تاریخی سود می برد و نمی توان آن را نادیده گرفت و یا در برابر آن جبهه گیری کرد.

ب: رژیم و اخوان المسلمون، مثل هم نیستند و تفاوت بسیاری بین این دو وجود دارد.

ج: اکنون فرصتی تاریخی به وجود آمده است تا نوعی اتحاد بر اساس یک رویکرد مشترک سیاسی در قبال واقعیت کنونی مصر، چالشهای پیش رو، راههای برون رفت از این چالشها و ترسیم توازنات کنترل کننده تعهدات مشترک، ایجاد گردد.

مسائل مهمی چون قانون اساسی و نقش ارتش در قدرت، در انتظار تصمیم مصریهاست.

شاخص هفتم: صرفنظر از رئیس جمهور آینده و هویت سیاسی وی، واضح است که مصر وارد مرحله توازن حساس سیاسی خواهد شد و به همین دلیل در معرض لرزشهای گوناگون قرار خواهد گرفت به ویژه اینکه مسائل مهمی چون تنظیم قانون اساسی جدید، تعیین اختیارات رئیس جمهور و نقش و جایگاه ارتش در معادله قدرت، پیش روی مصریهاست و برگهای برنده طرفهای مختلف، هنوز به طور کامل رو نشده و در آینده خود را نشان خواهد داد.

شاخص هشتم:

بی تردید اتفاقات آینده مصر، عرصه انقلابهای عربی و نقشه اوج گیری اسلام گرایی در منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و درست به همین دلیل، آمریکا و عربستان صعودی با تمام توان وارد عرصه شده اند تا روند سیاسی مصر را تحت کنترل خود درآورند.

شاخص نهم:

خلاصه اینکه، درسها و عبرتهای فراوانی وجود دارد که همه طرفهای طرفدار خیزش مصر باید به آن توجه داشته باشند تا بتوانند این کشور را به جایگاه عربی و اسلامی مطلوب به ویژه در مواجهه با پروژه استعماری آمریکا و طرح صهیونیستها بازگردانند زیرا فرصت، اندک است و همه مسؤولند و باید متواضعانه رفتار کنند، در نهایت این مصریها هستند که حرف اول و آخر را می زنند و در این مورد باید به قدرت بصیرت خود متکی باشند.

انتهای پیام/++

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول