به گزارش خبرگزاری فارس از شرق استان تهران، دماوند از جمله مناطق کوهستانی قلمرو مادها به حساب میآید و همانطور که در بخشهای پیشین سلسله گزارشهای تاریخی خبرگزاری فارس از این منطقه گفته شد، نام دهکده "مندان" و مرکز حکومت سرزمین دماوند از ریشه واژهای مادی است.
بر اساس نگاشتههای دوره مادها، قسمتهای جنوبی البرز از مناطق پراهمیت این قوم بوده و قلعههای باستانی بسیاری نظیر قلعه "مزدک"، "سپید"، "گیو"، "ساران"، "دیو"، "فاجان"، "پیرزن" و "وادان" در آن ساخته شده است که امروزه تنها نام این اقلاع بر کتب تاریخی نقش بسته و اثری از آنها دیده نمیشود.
* پیشینه مادها در دماوند
"لویی واندر برگ"، مورخ هلندی در کتاب خود آتشدان تراشیده شده در "قلعهبان لارکه" از مناطق تحت اختیار دماوند را بیشباهت با آتشدان پاسارگاد ندانسته و پیشینهای متعلق به دوران ماد را برای آن درنظر میگیرد.
نخستین تقسیمات مناطق داخلی کشور، پنج قرن پیش از میلاد مسیح توسط داریوش اول هخامنشی، با توجه به اقشار قومی مختلف و در راستای ایجاد آرامشی پایدار صورت گرفت.
در این تقسیمات جغرافیایی کشوری، دماوند در قالب استان شمالی یا به گویش آن دوران "اواختر" مستقر شد.
در همان اوان تقسیمات، والی حکومتی پادشاه هخامنشی که ایرانیان آن را "خشترپاون" و یونانیان "ساتراپ" مینامیدند.
تشکلی نزدیک به برخی حکوتهای فعلی را به خود گرفت و ساتراپ دماوند گماشته حکومت و مسئول رسیدگی به امور داخلی بود؛ اما به هنگام جنگ باید نیروهای سپاه خود را به جنگهای کشوری گسیل میداشت.
* شمشاد و آهن محصول تولیدی دماوند باستان
عمده محصول مردمان دماوند در آن دوران، شمشاد و آهن بود و مردمان آن روزهای سرزمین دماوند زندگی خود را از این راه می گذراندند.
"پیرنیا" در این خصوص گفته است: "اطلاعات ما در باره مالالتجاره و امتعه دوران هخامنشی خیلی محدود است، با وجود این آنچه از کتب نویسندگان بر میآید این است که چیزهایی را در ایالت ایران به دست یا به عمل میآوردند و مواد تجارتی بود: شمشاد و آهن در دماوند".
* دماوند در دوره اشکانیان و ساسانیان
تقسیمات حکومتی مناطق مختلف سرزمین دماوند در دورههای اشکانی و ساسانی با وجود کوچکتر شدن قلمروهای این دو سلسله تغییر خاصی پیدا نکرد و همچنان تدبیر هخامنشیان مبنی بر وجود یک والی با عنوان خشترپاون برای اداره امور برقرار ماند که البته این والیان حکومت خود را به فرزندان خود واگذار میکردند که بدین ترتیب سلسلههای موروثی داخلی در این سرزمین شکل گرفت.
بنا بر نامه "تنسر"، دماوند در دوران اشکانیان تحت قلمرو شاه "گشنسب" قرار داشت و وی در متون تاریخی، خود را با عنوان شاه طبرستان، فدیشوارگر، دیلمان، رویان و دماوند معرفی میکرد و تاریخ از درخواست کمکهای نظامی اردوان اشکانی از خشترپاون دماوند در جنگهای ایران سخن به میان آورده است.
اجزای سلسلههای ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی دماوند عبارت بوده اند از وزیر، معتمد، سپهسالار، دبیران، محاسبان و ماموران وصول مالیات که در مجموع همگی تحت خدمت خشترپاون اعمال نفوذ در امور مردمی را بر عهده داشتند.
نام ساتراپ دماوند همچون دیگر والیان در کتیبه شاپور اول آمده است.
اردشیر پس از رسیدن به حکمرانی، نامهای به گشنسبشاه ارسال کرد که طبق این دستنویس ارسالی از سوی پادشاه وقت، حکومت حکام سرزمین دماوند پا بر جای ماند.
با آغاز پادشاهی قباد ساسانی که آیین مزدکی را پذیرفته و مورد غضب روحانیان زردشتی واقع شده بود؛ ساتراپ آن روزهای دماوند، "گشنسب داذ" که نقش مشاور و معتمد "زرمهر" وزیر قباد را بر عهده داشت به همراه چند تن دیگر رای به کشتن پادشاه مرتد داد.
قباد گریخت اما زمانی نگذشت که دوباره پادشاهی را به دست آورد و پس از انتصاب مجدد همه رایدهندگان به حکم قتل خود را از دم تیغ گذراند که گشنسبشاه دماوند یکی از آن رای دهندگان بود.
بدین ترتیب فرزندان و در مجموع سلسله گشنسب به سال 519 از حکمرانی در سرزمین دماوند خلع شدند.
پس از اضمحلال سلسله گشنسب، قباد پسر بزرگ خود، کاووس را به عنوان فرمانروای سرزمین دماوند و سایر نواحی ایالت شمالی ایران برگزید.
وی که همچون پدرش مزدکآیین بود، شهر آمل را به عنوان مرکز حکومت خود اعلام کرد؛ اما تخت و تاج شاهی چندان وفایی به کاووس نداشت؛ چرا که قباد پسر کوچک خود انوشیروان را بر مسند حکومت نشاند و این پادشاه جوان از هراس طغیان برادر ارشد، او را از تولیت بر ممالک شمالی خلع و پس از مدتی کوتاه اعدام کرد.
پس از این برادرکشی معمول و مرسوم در میان همه شاهزادگان تمام ادوار تاریخی، انوشیروان، "قارن"، یکی از فرزندان وزیر "سوخرا" را راهی مناطق شمالی کشور و دماوند کرد که مورخان، سلسلههای بعدی نظیر "کاوسگان" و "ویسمگان" را از نوادگان قارن میدانند که متاسفانه اطلاعاتی از آنها در دست نیست.
انتهای پیام/ی10