به گزارش خبرگزاری فارس از قم، 17 ربیعالاول سالروز ولایت پیامبری است که آمدنش پیوندی بود بین انسان و خدا، انسانی که در ورطه ناامیدی و عصیان قدم گذاشته بود و خدایی که آرزوی بازگشت بندهاش را داشت.
دلهایشان کویری بود، خشک و لم یزرع، نه اینکه آب نبود، نه اینکه باران نمیبارید، قطرههای باران هم در خشکی زمین فرو نمیرفت، آخر زمینی که میل رویاندن گیاه نداشته باشد، سبز نمیشود.
خدایی که خداست از بذل رحمت سیر نمیشود، آنقدر میبخشد که به بخشش و رحمتش اقرار کنی، حال که دلهای کویری بوی باران را نمیشنوند، چاک چاک و کویری هستند و دستهایشان بوی باران نمیدهد، باید باغبانی خاک دل مرده زمین را زیر و رو کند و میل به رویش را زنده.
باغبانی که ترنم باران را برای زمین معنا کند و از سرسختی زمین هراس نکند، باغبانی که به عشق رویش برای زمین پدری کند.
قرار است واقعهای به وقوع پیوندد که دنیا را تکان بدهد، قرار است ایوانی بلرزد و طاقی ترک بردارد، قرار است آتشکدهای پس از هزار سال خاموش شود، قرار است بتهای بتکده از بالا به زیر بیفتند و در آسمان «جاء الحق و زهق الباطل» سر داده شود، قرار است سپاه فیلی در مواجهه با ابابیل تاریخ را متحیر کنند ...
قرار است خدا، خدایی کند و محمد(ص) قدم به دنیا بگذارد..
«چون پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از مادر متولد شد، دست چپ را بر زمین گذاشت و دست راست را به سوی آسمان کرد و لبهای خود را به توحید به حرکت آورد، در شب ولادت آن حضرت دنیا روشن شد تا آن که جن و انس و شیاطین ترسیدند و گفتند در زمین امر غریبی رخ داده است، ملائکه را دیدند که فرود میآمدند و بالا میرفتند و تسبیح و تقدیس خدا میکردند و ستارهها به حرکت آمدند و در میان هوا میریختند...»
خدا که از بخشش خسته نمیشود، مانند محمد(ص) که از مهربانی سیر نمیشود، خدایی که او باشد و بندهای که محمد(ص)، خوش به حال آنکه هر دو را دارد.
پیامبر متولد شد، پیامبری که پیامآوری را خوب میدانست، درس نخوانده بود اما توانست بگوید اقرا باسم ربک الذی خلق...
پیامبر به دنیا آمد که خدا بگوید این است نمونه بندهای که من دوست دارم، بندهای که حبیب آستان است و آسمانها و زمین و هرچه هست و نیست از برای او است... بندهای که زود خسته نمیشود و هرچه بیتابش میکنم برای دیدارم ... همانند تشنه جویای آب در جستجوی دیدار است.
بندهای که خدا گفت نزدیکترین مردم به او دوست من است ...
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست....
باران که ببارد و باغبان مهربانی کند، زمین سبز میشود و دلها زنده...
============
یادداشت: کبری فتحی
============
انتهای پیام/و۱۰