خبرگزاری فارس: 19 دی ماه 56 در قم، 29 بهمن 56 در تبریز، 10 فروردین 57 در کرمان،17 شهریور 57 در تهران و ... و دوم بهمن 57 در ارومیه نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار میروند، چرا که اراده تعیینکننده الهی از آستین خشم و خروش مردم ایران درآمد و ستمگران و زورگویان را به خاک مذلت نشاند.
به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه در حالی که در سال 57 اعتراضات اقشار مختلف ایران اسلامی به رژیم ستمشاهی در خیابانها در حال پیگیری بود، جرقه نخستین جنگ مسلحانه در ارومیه دوم بهمن ماه زده شد.
نماد جنگ مسلحانه انقلاب و پیروزی نخستین برخورد مسلحانه با عوامل رژیم طاغوت مسجد اعظم ارومیه است که در مرکز شهر قرار گرفته است.
مردم ارومیه و آذربایجان غربی از دوم بهمن به عنوان واقعه بزرگ مسجد اعظم ارومیه یاد میکنند، واقعهای که تنها به یک درگیری خیابانی به مدت چند ساعت تیراندازی بین انقلابیان ارومیه به فرماندهی حجتالاسلام حسنی و نیروهای نظامی محمدرضا پهلوی خلاصه نمیشد بلکه نقطه عطفی در تاریخ ایران است و نقش بزرگی در تسریع پیروزی انقلاب ایفا کرد.
از جمله اقداماتی که انقلابیان این شهر برای مقابله با عوامل طاغوت میتوان ذکر کرد، استقرار در گنبد مسجد اعظم، سنگربندی خیابان، ایجاد مانع برای حرکت نیروهای زرهی، ایجاد سنگر در پشت بام یکی از بانکهای مستقر در نزدیکی مسجد، قطع درختان بزرگ و انداختن آن در مسیر تانکها برای جلوگیری از پیشروی خودروهای زرهی است.
با توجه به اهمیت این روز تاریخی در این مجال حماسه دوم بهمن سالروز به توپ بسته شدن مسجد اعظم ارومیه را به عنوان یکی از اسناد مبارزات حقطلبانه مردم آذربایجان غربی به تحلیل گذاشتهایم، روزی که زینتبخش تاریخ مبارزات مردم آذربایجان علیه طاغوت است و مردم ارومیه حماسه ماندگاری خلق کردند.
معاون سیاسی اجتماعی استاندار آذربایجان غربی با بیان اینکه تاریخ ملتها روزهایی دارد که نقاط عطف آنها محسوب میشود، نقاط عطف تاریخی آن چنان در تار و پود جامعه تنیده و آنچنان در تغییرات بنیادین جوامع تأثیر گذار هستند که هیچگاه فراموش نمیشوند، میگوید: حادثه دوم بهمن سال 57 از حوادث فراموشنشدنی مردم آذربایجان غربی است و این روزها برانگیزاننده و امیدبخش و الهامآفرین هستند که با گذشت زمان رنگ نمیبازند.
ابراهیم فتحالهی با بیان اینکه روزهای تاریخی گاهی حماسه یک ملت هستند و به عنوان رمز بقا و ماندگاری جامعه از آنها یاد میشود، میافزاید: بدون نقاط عطف تاریخی ملتها احساس بیریشگی میکنند.
فتحالهی با تأکید بر ثبت این واقعه مهم در تقویم، اضافه کرد: تقویم انقلاب گویی یک چیز کم دارد و آن حماسه مقاومت مسلحانه مردم قهرمان ارومیه در دوم بهمن سال 1357 است، گویی تقویم زرین انقلاب اسلامی بیذکر این روز هنوز کامل نیست.
معاون سیاسی اجتماعی استاندار آذربایجان غربی یادآور شد: در این روز مجاهد مردی از تبار عاشقان خمینی (ره) کبیر، شیر مردی نام آور، دلاوری جسور، مجاهدی نستوه، حسنی قهرمان و یاران وفادارش جلوهای از قدرت حق را به خصم دون نشان دادند.
فتحالهی با اشاره به اینکه باز باید کربلایی دیگر و عاشورایی دیگر میآفریدیم، حسینیان به امام خمینی (ره) پیوستند، جبههها را با شور حسینی پر کردند و حماسهای دیگر و یوماللهی دیگر را رقم خورد و باکریها درخشیدند، در شط خون شدند و خط ایثار را زنده کردند، تأکید میکند: اینک ماییم و کولهبار امانت شهیدان ، آب را گل نکنیم، وحدت را نشکنیم، به آرمانها پشت نکنیم، عهد و پیمان را فراموش نکنیم، خط ولایت را پاس بداریم، نه یک قدم جلو و نه یک قدم عقب، آنگونه که امام راحل فرمود انقلاب یک طوفان جاری در بین ملتهاست شکوه و هیبت آنرا در درون به سکون و رکود تبدیل نکنیم.
* دوم بهمن روز کلیدی در تقویم تاریخی انقلاب
مدیرکل ارشاد اسلامی آذربایجان غربی هم دوم بهمن 57 را روزی کلیدی در تقویم تاریخی انقلاب اسلامی ایران و نقطه عطف در خیزش مردم آذربایجان غربی عنوان میکند.
حجتالاسلام محمدباقر کریمی با بیان اینکه در این روز تاریخی مردم غیور آذربایجان غربی به ویژه شهرستان ارومیه همپای نماینده ولی فقیه و امام جمعه ارومیه به جنگ مسلحانه با نیروهای رژیم طاغوت پرداختند، اظهار میدارد: نیروهای رژیم طاغوت در این روز با توپ و تانک به اجتماع پرشور مردم در مسجد اعظم ارومیه حمله کردند که با مقابله و مبارزه مسلحانه مردانه مردم ارومیه مواجه شدند.
وی خاطرنشان میکند: در هیچ یک از استانهای دیگر جنگ مسلحانهای که مردم آذربایجان غربی در مقابل رژیم طاغوت انجام دادند، صورت نگرفته بود.
* ارومیه پیشگام در تاریخ انقلاب
مدیرکل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی هم با بیان اینکه در دوم بهمن ماه ارومیه به عنوان شهر پیشگام در تاریخ انقلاب، نخستین تجربه جنگ مسلحانه را پشت سر گذاشت، میگوید: در سالهای 1341 و 42 که آرام آرام شعلههای حرکتهای انقلابی در محافل مختلف جان تازهای میگرفت، همزمان با سراسر کشور در ارومیه نیز تحرکات روشنگرانهای با رهبری جامعه روحانیت در راستای دستیابی به آرمانها و ارزشهای والای دینی و استقرار حکومتی مبتنی بر عدالت اجتماعی شکل گرفت.
این مسئول اظهار میدارد: گرچه فراز و فرودهایی در مسیر این تحرکات به سبب اعمال فشار از سوی رژیم منحوس پهلوی وجود داشت اما این پستی و بلندیها هرگز تنوانست اراده ملت ایران به ویژه مردم آذربایجان غربی و شهر ارومیه را از دستیابی به مطالبات حقطلبانه خود گامی عقب کشاند.
وی با اشاره به اینکه این روز را میتوان سند افتخار مبارزات حقطلبانه مردم ارومیه خواند که نقش بزرگی در تسریع پیروزی انقلاب اسلامی داشته است، تصریح میکند: نقش مجاهد نستوه، امام جمعه ارومیه به عنوان پیشگام حرکتهای انقلابی کفر ستیزانه و رهبری مبارزات مردم در مقابل رژیم پهلوی در شهر ارومیه بسیار پررنگ و تأثیرگذار است به گونهای که پیروزی در نخستین جنگ مسلحانه با عوامل رژیم ستمشاهی نیز به رهبری این روحانی بزرگوار صورت گرفته است.
روایت یک واقعه تاریخی به دلیل عدم وجود اسناد و مدارک آن گاهی شاید سخت به نظر آید اما رهبر حرکت و نهضت تاریخی مردم ارومیه در دوم بهمن سال 57 در حال حاضر در قید حیات بوده و میتواند تمام آن را جز به جز بازخوانی کند.
دوم بهمن 1357 یک روز تاریخی برای مردم ارومیه و همه ایران بود روزی که خالق اصلی حماسهاش سالها پیش در کتاب خاطراتی که از او تألیف کرده از زبانش بیان کرده است.
حماسه دوم بهمن ارومیه را از زبان حجتالاسلام غلامرضا حسنی و از کتاب خاطراتش که گردآوری شده توسط عبدالرحیم اباذری است بازخوانی کنیم.
* روایت و بازخوانی حماسه دوم بهمن سال 57 در ارومیه
امام جمعه ارومیه رهبر نهضت دوم بهمن سال 57 در گوشههایی از خاطراتش میگوید: بعد از ظهر همان روز به شهر ارومیه بازگشتیم و برخی دوستان گفتند شما باید در جایی مخفی بشوید، گفتم نخیر، دیگر وقت این حرف و حدیثها گذشته است، عقبنشینی و فرار دیشب کافی است ما باید از امروز جنگ مسلحانه را آغاز کرده و از نیروهای خود دعوت به عمل آوریم در مسجد اعظم اجتماع کنند و هر کس از مردم که اسلحه دارد به اینجا بیاورید و به ما ملحق شود ما باید مسجد و اطراف آن را سنگربندی کنیم و به این ترتیب در برابر کماندوهای تا بن دندان مسلح شاه مقاومت نشان بدهیم.
در عرض چند ساعت تمام پیشنهادهای من تحقق یافت. اقشار مختلف مردم بسیج شدند، با وانتبار و خودروهای شخصی، شن و ماسه و گونی و آجر آوردند، پشت بام و اطراف مسجد را با گونیهای پر از شن سنگربندی کردیم. در خیابانهای اطراف که منتهی به مسجد میشدند درختان و چوبهای بزرگ و سنگینی ریختیم تا به خیال خودمان مانع از حرکت و پیشروی تانکها به سوی مسجد شویم و راهها را به روی نیروهای مسلح شاه ببندیم.
وی ادامه میدهد: روبهروی مسجد هتل چهار ـ پنج طبقهای قرار داشت، صاحب آن مردی ثروتمند از اهالی تبریز بود که آدم بدی نبود، نمازخوان، ظاهرالصلاح و مقلد آیتالله شریعتمداری هم بود. از او خواستم پشت بام هتل را در اختیار ما قرار دهد تا ما آنجا را هم سنگربندی کنیم، چون موقعیت بسیار مناسبی داشت. او ترسید و اجازه نداد، البته آنوقت جای ترس هم بود، نباید وی را ملامت کرد، حتی پیغام و پیشنهاد پول دادم باز هم نپذیرفت، در سمت دیگر مسجد اعظم بانکی قرار داشت، بچهها بعد از غروب از پشت بام بالا رفتند و در بالای بام بانک هم یک سنگر با یک تیرانداز مستقر کردند، با اینکه از یک سمت بانک به دو طرف خیابان پهلوی (امام فعلی) و از طرف دیگر آن به خیابان عسگرآبادی، کاملاً تسلط داشتیم ولی موقعیت هتل بهتر از بانک بود ولی چه میتوانستیم بکنیم؟
در بخش دیگری از خاطرات امام جمعه ارومیه آمده است: هرچه امکانات و تجهیزات بود برای استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم به تعداد 40 الی 50 نفر افراد مسلح و با حضور انبوه مردم آمادهی نبرد شدیم. ناگهان صدای غرش تانکها از دور به گوش رسید، به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند، تانکها درختان و سایر موانع را شکستند و نزدیک محوطه شدند. شش تانک بود با تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام ارتش که آنها را اسکورت میکردند.
من در پشت بام کنار گنبد قرار گرفته بودم در حالی که یک کلاشینکف در دستم بود میخواستم ببینم عکسالعمل تانکها چه خواهد شد. در همین فکر بودم که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت میکرد، یک توپ به سمت گنبد شلیک کرد، نمیدانم هدف اصلی همان گنبد بود یا میخواست مرا بزند که بدانجا خورد؟ گلوله توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت کرد بعد از آن طرف گنبد خارج شد.
لولهی تانک که قبلاً به طرف ما و مسجد بود بیاختیار چرخید و به سمت هتل قرار گرفت. تانک دومی از پشت رسید و ما را به رگبار مسلسل بست، من زمینگیر شدم. طرف راست من پسرم رشید بود و در میان ما فقط او یک تفنگ ژ-3 داشت، بقیه دوستان کلاش داشتند. طرف چپم نیز مرحوم حاج موسی بود. به آنها گفتم هر دو به طور همزمان به روی تانکها آتش بریزند و تیراندازی کنند.
تانک سومی، چهارمی، پنجمی و ششمی آمدند و بین تقاطع خیابان پهلوی و عسگرآبادی (خیابان امام و بعثت امروزی) قرار گرفتند. ما پنج نفر در بام بودیم. من، رشید، حاج موسی، حاج محمد و یک نفر دیگر که اسمش را فراموش کردهام، چند نفر دیگر هم در بام بانک بودند، بقیه مسلحان به همراه مردم از زمین و اطراف تانکها را محاصره کردند و مرتب به طرفشان تیراندازی کردند به طوریکه زمینگیر و مجبور به عقبنشینی شدند البته اگر میخواستند بمانند و با ما بجنگند میتوانستند چون آنها امکانات و نیروی زیادی داشتند ولی بر اثر مقاومت شجاعانه ما و مردم خداوند متعال رعب و وحشتی به دلشان انداخت و آنها پا به فرار گذاشتند و به لشگر و پادگان ارومیه بازگشتند.
در این حماسه تاریخی دو نفر از مردم شهید و چندین نفر زخمی و تعداد زیادی هم از سربازان و درجهداران رژیم کشته و زخمی شدند و یک تفنگ ژ-3 هم به غنیمت ما درآمد با این تفنگ ما دارای دو اسلحه ژ-3 شدیم.
مردم برای نخستین بار با چشم خود شکست و فرار تانکها را دیدند، شور و غوغای عجیبی در شهر پیچید و مردم باورشان شد که میتوانند با امکانات کم در برابر یک رژیم جهنمی و تا دندان مسلح بایستند. هر لحظه بر حضور و ازدحام حماسی مردم بیشتر میشد.
هنگام دفن شهدا برای حاضران صحبت کردم، با بیان ارزش و اهمیت مقام شهید و شهادت به ادامهی راه شهدا که همان ادامهی انقلاب و ایثار و فداکاری بود تأکید ورزیدم. در این هنگام مسلحان حاضر در مراسم، سلاحهای خود را از زیر لباسهایشان بیرون آوردند و با یک حرکت هماهنگ و حماسی از اظهارات من حمایت کردند پس از ختم مراسم دفن مردم که سراپا شور و احساسات شده بودند در راستای ادامهی نهضت با شهدا میثاق بستند و با دادن شعارهای انقلابی به سمت خانههای خود بازگشتند.
سخن آخر اینکه دوم بهمن 57 در ارومیه گواه صادقی بر رشادتها و جانفشانیهای مردم مؤمن و ولایتمدار شهر ارومیه و استان آذربایجان غربی است و باید این افتخار بزرگ در سطح ملی ثبت شود و سالگرد آن در سطح بسیار گسترده و به عنوان نقطه عطف مبارزات مردم آذربایجان غربی در مقابله با رژیم پهلوی در سینه تاریخ باقی بماند.
انتهای پیام/غ10/گ2000