خبرگزاری فارس: مستندساز طبیعت و فعال زیست محیطی گفت: به دلیل باورهای غلط راجع به شکار، بیتجربگیها راجع به مفهوم شکار و اظهارنظرهای کم آگاهانه، در 20 سال گذشته 114 محیطبان و حدود 365 شکارچی جان خود را از دست دادهاند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، محمد علی اینانلو چهارشنبه شب در دومین همایش کانون شکار و دوستداران طبیعت استان که در سالن اجتماعات اداره کل تبلیغات اسلامی استان قزوین برگزار شد، بیان کرد: برگزاری اینگونه جلسات بسیار ارزشمند و با فایده است و اگر در 20 سال گذشته اینگونه جلسات در جاهای مختلف به جز قزوین هم برگزار میشد بیش از 500 تن از هموطنان که همه آنها نیز جوان بودند، جان خود را از دست نمیدادند.
وی ادامه داد: باورهای غلط راجع به شکار، بیتجربگیها راجع به مفهوم شکار و اظهارنظرهای کم آگاهانه راجع به شکار و برخی دلایل دیگر موجب شد ما 114 محیطبان شهید، حدود 365 شکارچی جان خود را از دست دادند.
این مستندساز طبیعت افزود: شکار به عنوان پدیده واقعی اجتماعی در اجتماع ما و همه کشورها است و از دیرباز در تاریخ بوده و قدیمیترین پدیدهای است که در جوامع بشری وجود داشته است، شکار با بشر به وجود آمده، با بشر ادامه یافته است و آنها که مخالف بشر هستند، مطمئن باشند که با بشر ادامه خواهد داشت.
* شکار یک واقعیت اجتماعی است
وی عنوان کرد: اگر این واقعیت را نپذیریم این میشود که 114 محیطبان شهید شده، یک محیط بان در حال اعدام، چند محیط بان در انتظار محاکمه است و بیش از 360 شکارچی نیز کشته شده، حقیقت این است که باید واقعیتهای پدیدههای اجتماعی را پذیرفت و ما نمیتوانیم خلاف جهت آب حرکت کنیم؛ پدیدههای اجتماعی به عنوان واقعیتها در جامعه ما هست و اگر ما پنهان کنیم و نخواهیم در پی چاره باشیم سرانجام ما را دچار مشکل کرده و اجتماع تب میکند.
اینانلو یادآور شد: درست مانند این است بخواهیم پدیده بیکاری را در اجتماع پنهان کنیم در حالی که واقعیت این است کشور ما جوانترین کشور دنیاست، آمار بیکاری در جامعه ما بالاست و کشور ما با بزرگترین تولید کننده مواد مخدر دنیا همسایه است، ما باور داریم بیکاری امالفساد است و واقعیت این است جوانها به دلیل بیکاری جذب کارهایی میشوند که نباید شوند و یکی از این کارها اعتیاد به مواد مخدر است و اگر بیکاری را پنهان کنیم روزی خود را نشان میدهد بنابراین بهتر است به جای پوشاندن در فکر چاره بوده، شغل ایجاد کنیم و این امالفساد را معالجه کنیم.
وی تأکید کرد: در خصوص شکار نیز چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه با آن موافق باشیم و چه موافق نباشیم به عنوان یک پدیده اجتماعی در اجتماع ما وجود دارد ولی در برابر آن چند نوع عکسالعمل داریم، یا نمیخواهیم ببینیم، یا یکسویه با آن مخالفت میکنیم و یا ناآگاهانه و کم آگاهانه راجع به آن اظهار نظر میکنیم و نتیجه این میشود که وجود دارد.
* کار در سازمان حفاظت محیط زیست به شدت پیچیده است
مستند ساز طبیعت و فعال زیست محیطی با اشاره به سختی کار در سازمان محیط زیست اظهار کرد: بنده در شهریور سال 73، سرمقالهای نوشتم با عنوان امکان اجرای قانون و مفهوم این مطلب این بود اگر قانونی را نمیتوانیم اجرا کنیم، وضع نکنیم.
وی توضیح داد: در اجتماعی که ما مجبور هستیم اداری زندگی کرده و با ادارات گوناگون سروکار داشته باشیم متوجه اختلاف رفتار ادارات هستیم و در این میان سازمان حفاظت محیط زیست بیهیچ تردیدی فعالیتش با همه ادارات و ارگانها تفاوت دارد.
اینانلو گفت: کار در سازمان حفاظت محیط زیست به شدت پیچیده است و مشکلترین و مهمترین کاری که یک مدیرکل میتواند داشته باشد مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست است و از زمانی که محیط زیست انسانی خود را به سازمان حفاظت محیط زیست تحمیل کرد، فنی بودن کار و پیچیدگی کار از همیشه بیشتر شد.
وی یادآور شد: در این سازمان، باید اشخاصی مدیر شوند و تشخیص دهند و مقررات وضع کنند که خاصیت این کار را بشناسند و حتی در ضابط دادگستری بودن نیز وضعیت ضابطان دادگستری در محیط زیست با دیگر ضابطان متفاوت است.
* عدم همخوانی قوانین سازمان حفاظت محیط زیست با محیط اجرا
این فعال زیست محیطی ادامه داد: من در آن سرمقاله به این مسائل اشاره کردم و بیان کردم شما در سازمان حفاظت محیط زیست در اتاقی آرام نشستهاید قانونی وضع کردید که محیط بان باید در بیابان اجرا کند و این وضع کنندگان قوانین چه کسانی هستند؟ متأسفانه تعدادی که ارتباط با سازمان محیط زیست نداشتند و به دلیل داشتن دانستههای آکادمیک به سازمان حفاظت محیط زیست اضافه شدند البته همه انسانهای شریفی هستند و میخواهند برای محیط زیست کاری کنند و دانش آکادمیک دارند ولی تجربه این کار را ندارند.
وی اضافه کرد: اینها قوانینی وضع میکنند که باید در بیابان اجرا شود و این قانون وضع شده باید در شرایطی اجرا شود؛ در محیط سرد در کوهستان که یک مأمور محیط زیست چهار روز در آنجا زندگی کرده و شبها بین سنگ خوابیده و مقداری در کولهاش نان و خرما داشته است و در آن سوی قضیه نیز فردی است که به هر دلیل بدون مجوز آمده به شکار او هم دو تا سه روز در محیط خشن به سر برده است و حال این دو با هم روبرو میشوند و هر دو مسلح هستند.
به گزارش فارس اینانلو افزود: اگر فردی سه روز در محیط سرد و خشن باشد دو اتفاق در بدن وی رخ میدهد اسید لاکتیک در بدنش جمع شده و قند خونش پایین میآید و از نظر پزشکی چنین کسی نمیتواند به مغزش حکمرانی کند و حاکم بر لرزش دستش باشد.
وی اعلام کرد: ما که در اتاق دربسته خُنک قانون را وضع کردیم انتظار داریم در اینجا یک محیطبان خسته با شرایط مذکور سه بار به شکارچی ایست بگوید در حالی که شرایط مذکور را دارد و حتی بیسواد و کم سواد است و او نیز قبول کند.
این فعال زیست محیطی عنوان کرد: مسائل جامعه شناختی و اقتصادی در این امر دخیل است یعنی کسی که آمده شکار کرده است به شکار به عنوان کَل باشکوه نگاه نمیکند بلکه به عنوان 40 کیلو گوشتی که راه میرود، مینگرد.
* بالا بردن جرائم شکار موجب ایجاد مقاومت میشود
وی تأکید کرد: از طرفی بیهوده بالا بردن جرائم موجب ایجاد مقاومت میشود زیرا شکارچی که کل زندگیاش ممکن است دو تا سه میلیون نباشد فکر میکند اگر دستگیر شود باید این میزان جریمه دهد در حالی که گروهی که در سازمان محیط زیست تصمیم گرفتند متوجه این موضوع نبودند و فقط گفتند جریمه را زیاد کنید، کسی شکار نمیرود.
اینانلو یادآور شد: زمانی که ما جریمه را زیاد میکنیم، شکارچی متخلف تن به دستگیر شدن نمیدهد و در همان اتاق تصمیم میگیرند که امسال پروانه شکار ندهیم در حالی که ندادن پروانه به معنای نرفتن به شکار نیست، ممکن است آنها که به قانون احترام میگذارند با ندادن پروانه به شکار نروند ولی اگر شکارچی مجاز به بیابان نرود محیط برای شکارچی غیرمجاز محلی امن میشود.
وی افزود: موضوع دیگر زمان دادن پروانه شکار است که از نظر زمانی نیز مقررات غلط وضع میشود به طوری که آمدند پروانه شکار بزرگ را زمانی دادند که نباید پروانه میدادند، در زمان جفتگیری شکار نباید این امر صورت گیرد و باید در فصل بهار پروانه دهند.
این مستند ساز طبیعت تصریح کرد: این اتفاقات در سازمانی میافتد که کار آن پیچیده است و کسانی اظهار عقیده کرده و مقررات وضع میکنند که این کاره نیستند و در مقابل از داخل بدنه سازمان، مدیران کل شهرستانها که وارد این موضوع هستند این مسائل را به بالادستیها گوشزد کرده و آنها قبول نمیکنند و مجبور هستند گرفتاریها را قبول کند و مقررات غلط را اجرا کند.
* نوشته ناآگاهانه رسانهها محیط بان و شکارچی را مقابل هم قرار میدهد
وی ادامه داد: از طرفی، کسانی نیز بدون اینکه در این قضییه صاحب نظر باشند به خود اجازه اظهار نطر میدهند که آنها ما هستیم که در تلویزیون، رسانه و روزنامهها و سایتها کار میکنیم و بخشی از مقصرین نیز ما رسانهایها هستیم.
اینانلو تأکید کرد: تمام اینها ختم به این موضوع میشود که 114 محیط بان و 360 شکارچی داشته باشیم که جان خود را از دست دادند و یک محیط بان پای اعدام و چند نفرشان منتظر اعدام هستند، اگر این جلسات ارزشمند از 20 سال پیش تشکیل میشد و دیگر مسئولان سازمان محیط زیست مانند مدیرکل محیط زیست استان قزوین این جلسات را به رسیمت میشناختند یک مورد از قتلها رخ نمیداد.
وی یادآور شد: شما بازوی تجربه سازمان محیط زیست هستید؛ نوشتههای ناآگاهانه در رسانهها محیط بان و شکارچی را مقابل هم قرار میدهد در حالی که هر دو علاقمندان به طبیعت هستند شما باید دست به دست هم دهد، شکارچی متخلف را از کار خود پشیمان کرده و اجازه ندهید به کار خود ادامه دهد و برای این منظور به اداره محیط زیست مشاوره دهید و در راستای آگاهسازی و بالا بردن فهم و شعور عمومی بکوشید.
* قزوین باید از گمنامی نجات یابد
مستند ساز طبیعت و فعال زیست محیطی در ادامه با اشاره به ویژگیهای استان قزوین بیان کرد: کاش در این مراسم به جای پخش عکسهای خارجی، عکسهایی از محیط زیست این استان پخش میشد که توسط شکارچیان و محیطبانان گرفته شده است.
به گزارش فارس وی توضیح داد: استان قزوین آثار تاریخی بسیاری دارد ولی همه شیراز، اصفهان را شناخته در صورتی که تعداد آثار باستانی قزوین از همه جای ایران بیشتر است و شاید کمتر کسی است که بداند یکی از نخستین سکونتگاههای بشری در سگزآباد بوئین زهرا است و یا قزوین از نظر طبیعت تمامی اقلیمها را دارد بنابراین باید از استاندار و مدیرکل محیط زیست استان بخواهید در خصوص قزوین فیلمی ساخته شود.
اینانلو یادآور شد: قزوین شخصیتهای برجسته و ادیب بسیار دارد ولی چرا باید فقط عبید زاکانی و علامه دهخدا را بشناسند از اینرو باید قزوین را از گمنامی نجات دهید.
انتهای پیام/ش10