به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، بیکاری موضوعی است که گفتهها، شنیدهها و مکتوبات در مورد آن بسیار زیاد است، واقعیت نامبارکی که در تمام دنیا به نسبتهای متفاوت دیده میشود.
اما بیکاری در ایران از گذشته تاکنون به اشکال مختلف ظهور و بروز داشته است و این مسئله متأسفانه بیشتر در استانهای کمتر برخوردار و محروم کشور به چشم میخورد.
واژه بیکاری تداعیکننده جوانان جویای کار است و این موضوع به عنوان یک مسئله دشوار اقتصادی در شرایطی که تعداد زیادی از افراد واقع در سن کار نتوانند برای مدت معینی شغلی به دست آورند، مطرح است.
از آنجایی که جوانان به عنوان نیروی سازنده جامعه شناخته میشوند لذا یافتن ریشه این معضل و حل آن از ملزومات شمرده میشود. ریشه و منبع این مساله در بطن نهادهای اجتماعی و اقتصادی متولی قرار دارد که بر اثر کارکرد نامناسب آنها، شرایط دشواری به بسیاری افراد و گروههای اجتماعی تحمیل میشود.
طبق آمارهای رسمی و غیررسمی، میزان بیکاری در کشور ما از میانگین جهانی بالاتر بوده و از معضلات کشور به شمار میرود. هر چند دامنه بیکاری، همه اقشار اجتماعی را در برمیگیرد، اما بیکاری فارغالتحصیلان بویژه در مقاطع بالای تحصیلاتی یکی از مسائل حاد جامعه امروز ما را شکل داده است.
کردستان نیز از جمله استانهایی است که با وجود برخورداری از ظرفیتهای پیدا و پنهان فراوان همواره با این مشکل دست و پنجه نرم کرده است و نکته مهم آنکه با تغییر دولتها نیز اتفاق خاصی که منجر به کاهش این معضل شود روی نداده است.
یکی از مهمترین نتایج این کمتوجهی مسئولان به مشکل بیکاری و نبود شغل برای نیروهای ماهر، مهاجرت گسترده جوانان جویای کار است که برای دستیابی به موقعیت شغلی، اقتصادی و اجتماعی بهتر، راهکاری به نام مهاجرت را برگزیدهاند.
جوانان کردستانی سرشار از استعداد و پویایی هستند اما متأسفانه به دلیل نبود شرایط لازم برای استفاده و به کارگیری استعدادهایشان سرخورده شده و انگیزه پرداختن به مسائل مهمی چون ادامه تحصیل را از دست دادهاند.
جدا از تبعاتی که بیکاری برای اقتصاد دارد باید گفت بیکاری جوانان بدون درآمد که توانایی اداره زندگی خود را ندارند و به همین دلیل مدت زمان بیشتری به والدین خود وابسته هستند فشاری را بر خانواده وارد میکند که این فشار برای بسیاری خانوادهها، مانعی برای خروج از فقر محسوب میشود.
این موضوع باعث طرد اجتماعی جوانان از سوی خانواده شده و در دراز مدت زمینه انحرافات اجتماعی از قبیل طلاق، اعتیاد و بیماریهای روانی را فراهم میآورد که سرخوردگی و تأخیر در ازدواج جوانان یکی از بدترین انواع آن است.
بیکاری مردان و یا پایین بودن سطح دستمزدها برای جوانانی که با هر درجه تحصیلی مشغول به کار هستند و نیز نبود امنیت شغلی در هنگام اشتغال به کار، از موانعی است که موجب شده تا پسران نتوانند اقدام به انتخاب همسر برای ازدواج و تشکیل خانواده نمایند.
بیکاری معضل بسیاری از جوانان خطه فرهنگی کردستان است که عامل عمده بالا رفتن مهاجرت، طلاق، افسردگی و بسیاری از مشکلات این روزهای جوانان این دیار است.
شماری از نیروی جوان این استان، نخبگان و فارغالتحصیلان معتبرترین دانشگاههای کشور هستند که با امیدهای بسیار پا به عرصه علم و دانش گذاشتهاند، همگی آنها با آرزوی اینکه در شهر و دیار خود خدمت کنند از درس و دانشگاه فارغ میشوند و با وجود انگیزه برای خدمت به زادگاه خود گویی عرصه برای کار کردن آنها تنگ است.
البته در یک دیدگاه سطحی، مسئله بیکاری مشکل همه افراد جامعه و همه خانوادهها نیست و این مشکل مثل بیشتر مسائل کشور، مردم فقیر و محروم جامعه کردستانی را درگیر خود کرده است چراکه در این دیدگاه گفته میشود برخی خانوادهها به دلیل تمکن مالی با نوع ارتباطاتی که دارند، برای پیدا کردن کار فرزندان جوان خود مشکلی ندارند.
اما در یک نگاه دغدغهمند و جامعتر میتوان دریافت که وقتی نتوان مشکل و معضل بیکاری عده زیادی از جوانان را حل کرد، عدهای از همین جوانان ناچار خواهند بود که مشکل بیکاری خود را از راههای غیرمتعارف و حتی غیر اخلاقی حل کنند.
در این شرایط، حجم سرقت، قاچاق کالا و مواد مخدر، تجاوز به حقوق دیگران، ناهنجاریهای روانی و برخوردهای اجتماعی به شدت افزایش مییابد. در آن صورت این موضوع نه تنها برای بخش عظیمی از مسئولان مشکل درست میکند بلکه امنیت همه افراد جامعه را به خطر خواهد انداخت.
متأسفانه امروزه در استان کردستان بسیاری شرکتها به دلیل تقاضای بیش از حد برای شغل با کم کردن حقوق و مزایای کاری، در تلاش برای سوء استفاده هر چه بیشتر از جوانان از طریق انعقاد قراردادهای موقت هستند.
از آنجایی که امنیت شغلی با امنیت اجتماعی گره خورده است لذا، احساس ناامنی شغلی میتواند تهدیدکننده سلامت جسمی، روانی و کیفیت زندگی بوده و مانع دستیابی به اهداف توسعه فردی و اجتماعی باشد و در نهایت زمانی که فرد احساس کند هیچ ضمانتی برای ماندن او نیست انگیزه کار را از دست خواهد داد.
وجود استرس و نداشتن اطمینان دائمی از کار، افراد را با فشار روانی مواجه میکند و این فشارها اگر به طور دقیق مدیریت نشود ممکن است به درون خانواده کشیده شده و این نهاد را با پیامدهای ناگواری مواجه کند.
یکی از مهمترین عوامل که در مورد اشتغال جوانان این استان وجود دارد، ضعف عملکرد مدیران دستگاههای اجرایی است که بخشی از سرخوردگی، افسردگی جوانان تحصیلکرده، افزایش آمار اعتیاد، کاهش آمار ازدواج و موالید، بالا رفتن سن ازدواج، ضد ارزش شدن تحصیل برای دانشآموزان و نبود انگیزه برای ادامه تحصیل آنها از جمله پیامدهای بیکاری و البته کمکاری مسئولان در میان نسل جوان کشور است.
جوانان صاحب ظرفیت فکری بزرگی هستند و اعتماد آنها بزرگترین سرمایه کشور است، با شکوفا کردن فکر و استعداد و جلب اعتماد و رضایت آنها میتوان به آینده درخشان کشور امیدوار بود و با بسترسازی ورود صنعت به این استان زمینه اشتغال جوانان را فراهم کنیم.
در عرصه اشتغال و فرهنگی و اجتماعی کارهای بسیاری برای انجام هست که با بهره از توان نیروی جوان کردستانی و اعتماد به آنها میتوان زمینه پیشرفت در این مسائل را فراهم کرد.
==============
یادداشت از: کیوان قاسمی
==============
انتهای پیام/79012/ی40/ف4004