به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، محرم که میرسد و شب که میشود، انگار همه میدانیم الآن است که صدای بلندگوهای هیئت محلهمان بلند شود و کسی دعوتکنان آغاز مراسم شبانه را خبر دهد؛ اگر صدای عظیم طبلهای پر تعداد هر هیئت را قلم بگیریم، باقی مراسم به شور و حالی بستگی دارد که حاضران موجب ایجادش میشوند.
یکی از نقشهای اصلی این روند در دستهجاتی که عزاداری محرم را در خیابانها برگزار میکنند و یا در مساجد و هیئتها و تکایا، فردی ایفا میکند که در گذر زمان، به نام تعزیهخوان و مداح شناخته شده و اوست که با هدایت روند مراسم، نوحه و اشعاری را در رثا یا سوگ سیدالشهدا و یارانش میخواند.
شاید اسم مداح که بیاید، یاد تصاویر تلویزیون بیفتیم و چهرهای سالخورده و با تجربه سالهای بسیار زندگی در ذهنمان متبادر شود.
«علی رنگآور» اما 32 سال بیشتر ندارد؛ چند سالی است که مداحی میکند و سالهای بسیار بیشتری پای منبر و روضه بزرگان و سرشناسان نشسته و درس گرفته است.
میگوید کارش مدح کردن ائمه است و بالاخص امام حسین و واقعه کربلا؛ مدح را نه فقط ستایش، که معرفی و تبیین اندیشهها میداند و شکل کار و خواندن هر مداح را شیوهای خاص و فردی معرفی میکند.
نخستین بیتی که میخواند هم بخشی از یک مرثیه است: «رحمت به مادرم که مرا مجلس تو برد»
جوان بودن و مداح بودن را دو نقطه متفاوت و متناقض نمیداند و بر این باور است که هر اندیشهای باید از سالهای نوجوانی و جوانی در دل ریشه کند و میگوید این درخت در دل خودش از کودکی ریشه داده و سالها تلاش کرده تا آن را بارور کند و اکنون چند سالی است آنچنان که زحمت کشیده ثمره این درخت عشق به اهل بیت(ع) را میبیند و میچیند.
رنگآور میگوید به شکل خاصی مداحی را آموخته و این نوع آموزش به او امکان یادگیری بسیاری از ریزهکاریها و ظرایف کار مداحی را داده است.
او بیش از 13 سال هر جا «حاج فیروز زیرک کار» مداحی کرده و شعر خوانده و سخن گفته، پای صحبتش نشسته و گوش داده، نگاه کرده و با عمق وجود خواسته که نعت و منقبت و مدح و ذکر و تعزیه را بیاموزد؛ و الان چند سالی هست که در مجالس محرم و مراسمهایی با محوریت ائمه و امام حسین (ع) و البته در هیئت شاهزاده علی اصغر (ع) تبریز (مرحوم ناظم آقا) جایی حوالی منطقه تاریخی درب گجیل مداحی میکند.
میگوید در این سالها آموختم برای مداحی کردن فقط صدای بلند و رسا داشتن و حفظ بودن اشعار ذاکران اهل بیت کافی نیست. میگوید برای یک مداح، مداحی کردن آخرین حلقه زنجیری است که تمام زندگی آدم را در بر میگیرد؛ یعنی همه چیز در زندگی یک مداح بر خواندن و مرثیه گفتنش تاثیر دارد و باید به تمام مسائل از خورد و خوراک، اعتقادات، نوع لباس پوشیدن، مهمانیهایی که میرود و وضعیت خانوادگیاش گرفته تا نوع کار و درآمدش حساس باشد؛ وقتی همه جوانب را به درستی رعایت کرد و تلاش کرد باورها و گفتههایش در مداحی را در زندگی خودش نیز جاری کند، میتواند خوب و در شأن مجلس ائمه بخواند، و این یعنی اوج موفقیت یک مداح، پس خواندن و حضور در مجالس آخرین و شاید کوتاه مدتترین اقدام او در زنجیر بلند و به هم پیوسته و معنادار مداحی است.
میگوید یک مداح وظیفه بسیار سنگینی را به عهده گرفته، باید یقین و صفای دل داشته باشد، باید دل خودش را برای این اذکار پاک و صاف کند، باید به تک تک کلماتی که میگوید باور و ایمان داشته باشد، باید بخواهد در درگاه بلند مرتبه ائمه خدمتی کوچک انجام دهد و باید خود را با تمام کسانی که در مجلس حاضرند برابر و حتی پایین مرتبهتر بداند و احساس غرور و برتری نکند، زیرا حاضران در مجلس برای پاسخ به خواسته دل و جانشان آمدهاند و مقامشان بسیار ارجمند است.
میگوید از حاج فیروز زیرک کار یاد گرفتم اول باید تمام این ظرایف و باورها را در زندگی خودم جاری کنم تا اثر این ارادت قلبی بر فکر و روحم، در کار و خوانش و مداحیام اثر بگذارد.
میگوید وقتی به مجلس یا هیئتی برای مداحی میروم، باید اول فضا را ارزیابی کنم و ببینم مطابق این مجلس چه صحبتی را میتوان کرد و خواندن چه شعری متناسبتر و اثرگذارتر است.
او که سالها شاگردانه پای مداحی بزرگان این شهر نشسته، باور دارد اثرگذاری بر روح و جان کسانی که در مجلس نشستهاند به مدد ائمه و خداوند ممکن است و مهمترین قسمت مداحی هم همین اثرگذاری است، اینکه یکی از افرادی که در مجلس نشسته به فکر فرو رود و در دل و جانش تحولی ایجاد شود و یاد ائمه و امام حسین (ع) را آنچنان که شایسته آن بزرگوار است حس و باور کند.
رنگآور، نقش شعر ارزشمند را هم در جلب مخاطب حاضر در مجلس و اثرگذاری بسیار زیاد میداند و عقیده دارد در میان نسلهای مختلف شاعران، آنقدر شعر ارزشمند و گرانسنگ آئینی و مذهبی داریم که هیچ نیازی به اشعاری که چند سالی است در برخی مجالس و دستهها خوانده میشود، نیست.
او در مجلسهایش هم اشعار آذری میخواند و هم اشعار فارسی، این را هم بیشتر حال و هوای مجلس تعیین میکند و چون اشعاری که میخواند، سخنانی از دل برآمده هستند، لاجرم و به هر زبانی که باشند بر دل مینشینند.
اشعار اساتید بزرگی همچون «نیر تبریزی»، «عابد تبریزی»، «فواد کرمانی»، «ذوقی اصفهانی»، «ذهنی زاده»، «صفایی» و دهها شاعر دیگر، زینت بخش مجالسی هستند که این مداح جوانسال در آنها لب به خواندن میگشاید و امیدوار به مدد ائمه، تاثیرگذاری و آموختن این آموزههای ارزشمند را مد نظر دارد.
میگوید زندگی خانوادگیاش هم در سایه امام حسین (ع) و مداحیاش روشن شده و همسرش با علم و آگاهی از اینکه او مداحی میکند، پا به زندگیاش گذاشته و شرط کرده این ارادتورزی در مدت زندگیشان جاری باشد، دختر دو سالهاش هم این روزها صدای پدر را با سوز و ساز کربلا میشنود و میآموزد محرم یادآور دلاورانی است که تلخی حقیقت را با جان خود چشیدند و راستی را عزتی ابدی بخشیدند، دلاورانی که تا تاریخ به جاست و انسانی برای یادآوری حقیقت نفس می کشد، راهی جاودان خواهند داشت.
ختم کلام به زیباترین شکل شاید ابیاتی باشد که نسل ما و پدران ما، آن را با تصاویری آمیخته از عزای کربلا و دلاورمردان به معراج رسیده سالهای دفاع مقدس به یاد میآورند:
کجایید ای شهیدان خدایی / بلا جویان دشت کربلایی
کجایید سبکبالان عاشق / پرنده تر ز مرغان هوایی
کجایید ای در زندان شکسته / بداده وامداران را رهایی
....................................
گزارش از فرینوش اکبرزاده
.....................................
انتهای پیام/60002/ر40/د1000