اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

گزارش فارس از نمایشگاه دفاع مقدس در قم

مردم خطاب به شهدا: به گوشیم

این روزها مردمی که در نمایشگاه یاد یاران ویژه هفته دفاع مقدس حضور می‌یابند می‌خواهند به شهدا بگویند چشم ما به راه شما و گوش ما به وصایای شماست.

مردم خطاب به شهدا: به گوشیم

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، غروب جمعه است و ششمین روز هفته دفاع مقدس؛ همان دفاع مقدسی که رهبر معظم انقلاب از آن به گنجی بی‌پایان یاد کرده‌اند که هرچه از آن استخراج کنیم باز هم معارف بی‌شماری است که ناخوانده باقی می‌ماند و من امروز آمده‌ام تا ببینم همانان که در این نبرد هشت ساله حضور داشتند امروز چه بساطی برای نکوداشت همرزمان شهیدشان پهن کرده‌اند، آری؛ اینجا نمایشگاه یاد یاران در منطقه غدیر قم است و من هم یکی از هزاران مهمان هر شب آن.

امسال نمایشگاه گرامیداشت هفته دفاع مقدس در مکانی جدید یعنی همین منطقه که به نام غدیر معروف است برگزار شده و از نظر موقعیت می‌توان گفت دقیقا مشرف به کوه خضر نبی(ع) است و چند کیلومتری هم با مسجد مقدس جمکران فاصله دارد؛ بهترین تعبیر را در این زمینه گویی امام جمعه قم به کار برده که در خبرها خواندیم آیت‌الله سعیدی در یکی از شب‌ها در جمع بازدیدکنندگان گفته بود؛ اینکه نمایشگاه دفاع مقدس بین حرم حضرت فاطمه معصومه(س) و مسجد جمکران واقع شده خودش نعمت بزرگی است چه برسد به اینکه عطر شهدا هم آن را دل‌انگیزتر و نورانی‌تر می‌کند.

امسال علاوه بر تغییر مکان، تغییرات شکل و محتوایی هم به این نمایشگاه راه یافته و آن اینکه به محض ورود متوجه بعضی از آنها می‌شویم؛ قرار گرفتن چندین تانک، نفربر و توپ‌های سنگین و نیمه سنگین در همان ابتدا حال و هوای جنگ و نبرد را در ذهن تداعی می‌کند؛ امسال حتی بازدیدکنندگان اجازه دارند به این ادوات جنگی دست بزنند، سوارشان شوند و عکس یادگاری بگیرند.

شنیده بودم که امسال 48 غرفه در نمایشگاه یاد یاران برپا شده؛ هرچند تعدادی از آنها تکرار همان چیزی هستند که سال گذشته و سال‌های پیش از آن دیده بودم؛ اما برخی هم تغییرات زیادی داشتند که از آن جمله می‌توان به غرفه آمادگاه منظریه، فرماندهی انتظامی استان و عفاف و حجاب اشاره کرد.

این غرفه‌ها نسبت به گذشته در فضایی بزرگ‌تر و همراه با بخش‌های متنوع‌تری ساخته و پرداخته شده‌اند؛ به ویژه غرفه ارتش که از نورپردازی و نمادسازی‌های فراوانی بهره برده و وقتی وارد آن می‌شویم انگار یکی از سنگر‌های دوران جنگ را مورد بازدید قرار می‌دهیم.

اینکه هر غرفه مربوط به چه نهاد و سازمانی است و چه چیزی عرضه کرده را باید دید و لمس کرد اما یک حس مشترک و یک عامل جذب‌کننده در همه آنها هست و آن هم عطر شهداست؛ در گوشه و کنار نمایشگاه، بر در و دیوار غرفه‌ها و بر صفحات بزرگ و کوچک نمایش قرار گرفته در غرفه‌ها آنچه بیش از همه به چشم می‌آید تصاویری است از شهدای پاسدار، ارتشی و بسیجی دوران جنگ و بعضی غرفه‌ها هم ظرافت به خرج داده‌اند و وصیت‌نامه‌های این افتخارات ایران زمین را هم در قالب‌های مختلفی مثل عکس، بروشور و حتی لوح فشرده و نرم افزار در اختیار بازدیدکنندگان قرار می‌دهند.

دوستی می‌گفت کاش دیشب آمده بودی! و در جوابم که می‌پرسم چرا؟ می‌گوید: شب جمعه بود و صدای روح‌نواز دعای کمیل هم از حسینیه ثارالله نمایشگاه به گوش می‌رسید و گویی که شب عملیات است و رزمندگان مشغول راز و نیاز با خدای خود.

واقعیت این است که حضور شهدا را می‌توان به راحتی در این نمایشگاه و در جای جای آن احساس کرد؛ انگار آمده‌اند به همرزمانشان، آنانکه از قافله شهادت عقب مانده‌اند و به همه کسانی که اینجا حاضرند بگویند ما وعده الهی را به چشم خود دیدیم که شهدا زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند و امروز بهره کمی هم به شما رسیده که آمده‌اید نام و یاد آن دوران را زنده کنید.

هر کس را در اینجا می‌بینم همین احساس را دارد؛ «علی» جوانی است که به چهره‌اش نمی‌خورد سال‌های دفاع مقدس را به یاد داشته باشد و خودش هم می‌گوید 24 سالش است یعنی یک سال بعد از پایان جنگ به دنیا آمده اما اینجا را دوست دارد و هر سال به نمایشگاه یاد یاران می‌آید. وقتی دلیل این کارش را می‌پرسیم، می‌گوید: منطقی هم که نگاه کنیم اگر این شهدا نبودند و به جبهه‌ها نمی‌رفتند الان من و هم‌سالان من نمی‌توانستیم به راحتی درس بخوانیم، تفریح داشته باشیم و به کشوری مستقل افتخار کنیم. هر وقت به این نمایشگاه می‌آیم شاید حدود 100 بار برای شهدا فاتحه می‌خوانم و این کم نیست چون اگر در اینجا حضور نداشته باشم شاید حال و هوای فاتحه خواندن هم به سراغم نیاید.

در گوشه‌ای دیگر از نمایشگاه و جلوی غرفه شهدای روحانی، مردی که هر چند ملبس نیست اما به ظاهر طلبه می‌باشد به اتفاق همسرش ایستاده‌‌اند. از «مرتضی» می‌پرسم چرا فقط به همین غرفه اکتفا کرده‌اید و جواب می‌دهد: راستش همه غرفه‌ها را دیده‌ایم ولی چون خودم هم تحصیلات حوزوی دارم وقتی تصاویر شهدای روحانی را می‌بینم احساس می‌کنم خیلی از آنها عقب هستم. آنها در دو جبهه جنگیدند و شهید شدند؛ هم در جبهه اعتقادی و هم در نبرد نظامی با دشمنان حاضر بودند و ما امروز در کمال آسایش و امنیت است که فقط یکی از این کارها را آن هم اگر مقبول حق باشد انجام می‌دهیم. وقتی اینها را می‌بینم به این فکر می‌افتم که اگر جنگی نیست تا جانمان را فدا کنیم، جبهه جنگ نرم اعتقادی و فرهنگی که هست، باید در این راه مثل پیشکسوتان خود جانمان را در کف دستمان بگذاریم و به نبرد با دشمنان برویم.

مراسم فرهنگی نمایشگاه در حال اتمام است و کم‌کم مردم به سمت منطقه عملیاتی می‌روند، همانجا که قرار است رزمایش بازسازی عملیات والفجر مقدماتی برگزار شود. این عملیات در بهمن‌ماه 61 و به فرماندهی سپاه پاسداران در محور فکه – چزابه انجام شد و شهدای بسیاری طی آن تقدیم اسلام و انقلاب شدند و زمینه پیروزی در عملیات‌های دیگر از جمله والفجر 8 را به وجود آورد.

هر سال در نمایشگاه یاد یاران یکی از عملیات‌های دوران دفاع مقدس بازسازی می‌شود و امسال فرماندهان نظامی سپاه علی بن ابیطالب(ع) تصمیم گرفتند گوشه‌ای از دلاورمردی‌ها و رشادت‌های رزمندگان در والفجر مقدماتی را به نمایش بگذارند.

بلندگوهای نمایشگاه در اختیار تیم بازسازی‌کننده عملیات قرار گرفته و چند نفری پشت بیسیم‌ها در حال رد و بدل کردن پیام‌های پیش از شروع عملیات هستند. جمعیت به سمت محل برگزاری رزمایش به راه افتاده و صدای همهمه‌ها نشان می‌دهد این بخش از نمایشگاه با استقبال بیشتری روبه‌رو است.

انگار قرار است عملیات تا ثانیه‌های دیگر آغاز شود زیرا صدای رگبار گلوله شنیده می‌شود و چند انفجار مصنوعی هم رخ داده؛ رمز عملیات مانند همان که در سال 61 در بیسیم فرماندهان شنیده شد «یا الله، یا الله، یا الله» است و وقتی این عبارت تکرار می‌شود به ناگاه صدای انفجارهای پی در پی است که به گوش می‌رسد. منورها در فضای منطقه مرتب به هوا پرتاب می‌شوند و صدای آژیر هم از گوشه و کنار شنیده می‌شود. از بالای تپه‌های مشرف به منطقه بازسازی عملیات هم مدام رگبار گلوله به سمت منطقه‌ای که خطری برای کسی نداشته باشد، شلیک می‌شود و گویی یک فیلم سینمایی تمام عیار در پرده‌ای به وسعت چندین تپه و دره میانی آنها در حال نمایش است.

جمعیت هیجان‌زده شده‌اند و برخی هم شاید کمی ترسیده باشند اما می‌دانند که این تنها یک نمایش است و رزمندگان اسلام در هر شب هشت سال جنگ تحمیلی این چیزها برایشان عادی شده بود اما گلوله‌ها به جای اینکه به سمت منطقه‌ای امن شلیک شوند بر بدن‌های آنها می‌نشست و خمپاره‌ها هم سنگرهایشان را هدف می‌گرفتند؛ به راستی رزمندگان ما چه‌ها کشیدند در آن شب‌ها و چه تعداد شهید را تقدیم انقلاب و اسلام کردیم که هنوز هم گاه گداری جنازه‌های پاکشان به صورت شناسایی شده یا گمنام مهمان شهرها و روستاهایمان می‌شود؟

رزمایش که با اجرای عملیات نورافشانی تمام می‌شود، ساعت کاری نمایشگاه هم رو به اتمام است و جمعیت چند هزار نفری حاضر، کم‌کم به سمت درب خروجی حرکت می‌کنند اما آنچه در دل‌هایشان موج می‌زند احساسی مشترک است؛ اینکه شهدا را در کنار خود می‌بینند و می‌دانند که وظیفه‌شان نسبت به آنها بسیار سنگین است و در هر پست و مقامی که هستند باید برای اعتلای نام اسلام و ایران نهایت تلاش و کوشش خود را به کار گیرند.

=============

گزارش از: صدرالدین فلاح

=============

انتهای پیام/2258/ط40/آ3004

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول