ابراهیم حجری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در شیراز با اشاره به ابعاد مختلف توسعه شهری، نوسازی بافتهای فرسوده و در معرض تخریب و حفظ و حراست از بافت تاریخی فرهنگی به عنوان میراثی برای آیندگان، شکلگیری شهرهای جدید و مقیاس حدود آنها و حفظ حریم با شهرهای مادر و نیز ابعاد صنعتی شدن این شهرها برای ماندگاری جمعیت هدف و پرهیز از تقویت ماهیت خوابگاهی آنها، اظهار داشت: به نظر میرسد یکی از راهکارهایی که برای نوسازی بافتهای فرسوده موثر است، موضوع تجمیع پلاکهای ثبتی بوده و بافتهای فرسوده شهری مانند شیراز از مشخصات ویژهای برخوردارند که از جمله آن وجود پلاکهای ثبتی ریزدانه است.
وی افزود: در این مناطق واحدهای مسکونی در حدود 200 متر وسعت دارند و این ریزدانگی باعث میشود فرایند نوسازی با تاخیر همراه شود که این عامل دلیلی است تا مالکان به خاطر عدم صرفه اقتصادی نسبت به نوسازی پلاک مربوطه اقدام نکنند.
این کارشناس ساختمان اضافه کرد: در این زمینه راهکاری که به نظر میرسد با عنایت به مصوبات قانونی موضوع تجمیع پلاکهای فرسوده، تجمیع این واحدهای مسکونی زیر 200 متر است که باعث میشود فرصتی برای تبدیل آن به قطعات بزرگتر به دست آید و از طرفی این امکان را فراهم میکند تا شاهد تراکم بیشتری در احداث واحدهای ساختمانی باشیم.
حجری ادامه داد: در چنین شرایطی امکان تامین پارکینگ نیز فراهم میشود و انجام سرمایهگذاری با نیروی بیشتر برای دستیابی به بازده افزونتر و سود منطقی نیز بهدست میآید و از طرفی به مقاومسازی واحدهای مسکونی نیز در برابر زلزله اقدام میشود.
وی در ادامه گفت: اگر این فرایند در سطح ملی عملیاتی شود به ایجاد واحدهای مسکونی بیشتری کمک کردهایم و از طرفی باید اذعان داشت که از رشد بیرویه شهری و درخواست برای زیرساختها تا حدودی جلوگیری میشود.
عضو اصلی سازمان نظام مهندسی ساختمان فارس همچنین تصریح کرد: ما در شهر شیراز حدود یکهزار و 700 هکتار بافت فرسوده داریم که مفهوم آن این است که در این مناطق مساحت واحدهای مسکونی زیر 200 متر بوده و عمده ساختمانها فرسوده و غیرمقاوم است و مقررات ملی ساختمان در مورد آنان اعمال نشده و در نتیجه اگر با زلزله با ریشترهای بالا مواجه شویم امکان وقوع خسارت و تلفات بالایی وجود دارد.
حجری ابراز داشت: یکی دیگر از مشخصات بافتهای فرسوده عرض کم معابر شهری است و در این مناطق عرض معابر کمتر از شش متر محاسبه میشود که نشاندهنده عدم توان در پذیرش خدمات شهری نیز است.
وی بیان کرد: شهری مانند شیراز با یکهزار و 700 هکتار بافت فرسوده و سه خصوصیت ریزدانه بودن، عرض کمتر از شش متر معابر و سازهای فرسوده و غیرمقاوم، نیازمند توجه مضاعف از سوی مسئولان دولتی و تشویق مالکان و سرمایهگذاران به بازسازی آن است.
این کارشناس گفت: در نگاهی دیگر به مسائل شهرسازی در گذشته، خبری از تلاش برای نوسازی بافتهای فرسوده مطرح نبوده و از طرفی هم سیاست دولت و هم سیاست تعاونیهای مسکن حرکت به سمت خارج از محدوده شهری بوده است.
حجری افزود: قیمت اندک زمین در مناطق حاشیهای شهر و نبود زیرساختها و درخواست برای تامین آن باعث شد برخی تعاونیها موفق و برخی در دسترسی سریع به آن ناموفق باشند، اما این امر مانع از ساخت و ساز واحدهای مسکونی نشد و تعاونیهای مسکن حتی با آمادهسازی ناقص زیرساختها اقدام به ساخت و ساز کردند و نتیجه این شد که با شهرهایی مواجه شویم که از نقایص خاصی در مباحث تخصصی شهرسازی رنج میبرند.
وی ادامه داد: باید به این نکته اذعان داشت که یکی از مشکلات بزرگ و معضلات رشد شهری بدون ضابطه، مهاجرتهایی است که به سوی شهرها انجام میشود و خدمات شهری نمیتواند خود را با وضع موجود وفق دهد، البته این مشکل خاص کشور ما نیست و در برخی کشورهای جهان نیز شاهد رشد مهاجرت به یک نقطه و بروز حاشیهنشینی هستیم.
این کارشناس گفت: در تهران بعد از انقلاب با پدیده ایجاد منطقهای بهنام شهرک اسلامشهر بودیم مانند ایجاد شهرک بهار در شیراز، هر چند در ابعاد خاصی با یکدیگر قابل قیاس نیستند اما رشد مهاجرت نخستین عامل ایجاد این شهرکها است.
وی افزود: بعد از انقلاب با روند رو به رشد جمعیت، مبنای شهری جدیدی شکل گرفته است که این مبنا بدون برنامه شهرهای «خود به خودی» را رشد داد که فاقد طرح و برنامه بودند و در پی آن شاهد بروز آسیبهای اجتماعی و بزهکاری بوده و در برخی موارد به لحاظ کالبدی و فرم شهری فاقد استاندارد شهرسازی نیز هستیم.
حجری اظهار داشت: یکی از راهکارهایی که دولت پس از انقلاب برای ایجاد بعضی شهرکها در پیش گرفت، موضوع آمادهسازی اراضی پیرامون شهرها برای ایجاد محیطهای مسکونی بود و در شهر شیراز شهرک گلستان را برای پاسخ به نیازهای جمعیتی روزافزون طراحی کردند که با آمادهسازی حدود 300 هکتار زمین همراه بود و برای آن بسیاری زیرساختها را آماده کردند، حتی دولت خود را متولی ایجاد بخشهای روبنایی آن نیز کرد.
وی اضافه کرد: این رویکرد از طریق اجرای طرحهای آمادهسازی، بعدها به ایجاد شهرک گلستان، بهشتی و استقلال منتهی شد.
حجری بیان کرد: به این نکته توجه کنیم که به لحاظ قانونی اصطلاحی به عنوان شهرک نداریم و این یک اصطلاح غلط است که بین مردم رایج شده و ما فقط میتوانیم از عنوان محلات و نواحی شهری استفاده کنیم.
وی ادامه داد: ما دو نوع رشد شهری داریم، یکی نواحی طراحی شده مانند شهرک گلستان و نواحی که فاقد طراحی است از قبیل پای کتا در بخش جنوبی شهر که از کیفیت کمتری برخوردار است و در این نواحی مردم خود مراجعه و اقدام به تفکیک کردهاند.
این کارشناس همچنین گفت: در این زمینه با شهرسازی ناقص و مشکلات کالبدی و معابر بدون کیفیت خودساخته و بدون نظارت به اجبار مواجه شدهایم، هر چند این عوامل مشکلات خاص خود را به همراه دارند.
حجری در ادامه تصریح کرد: باید به این نکته اذعان داشت که شهرسازی ما با یک برنامه مدرن و فرامدرن همراه نبوده است، در حالی که برخی سازهها در مناطق خودبهخودی دارای پایان کار از شهرداری و تایید از نظام مهندسی هستند.
وی ابراز داشت: شهرسازی خودبهخودی خارج از محدوده شهری اتفاق افتاده و طرح تفصیلی در آن دخالتی نداشته و فرایند قانونی برای احداث یک شهرک در آن قید نشده است، حتی ساخت و سازها فاقد نظارت بوده و میتوان بر این نکته تاکید کرد که در شهرکهای خودبهخوی کارها بدون نظارت انجام میشوند.
این کارشناس شهرسازی خاطرنشان کرد: در محور شمال غرب شیراز شهرسازی با برنامه انجام شده و طرحها از یک مسیر قانونی عبور کرده و در این محور افراد صاحب صلاحیت طرح را تهیه کردهاند و در مراجع قانونی به تصویب رساندهاند، همچنین اراضی مربوطه نیز با طی فرایند ثبتی و قانونی رتبهبندی شده و در اختیار مردم قرار گرفته است.
وی ادامه داد: ساخت و سازها نیز در چارچوب قانونی انجام شده کما اینکه باید به این نکته توجه داشت که هر فرایندی در مسیر اجرا با مشکلات خاص خود همراه است و به یقین نواقصی وجود دارد تا باب انتقاد باز باشد.
حجری افزود: شهرک آرین در سال 1388 مصوبه الحاق به شیراز را دریافت کرده در حالی که بسیاری از مراحل تفکیک زمین و ساخت و ساز آن پیش از آن انجام شده بود.
وی اضافه کرد: در مورد شهر صدرا مشکل اصلی میزان فاصله آن با شیراز است و تعریفی که برای این شهرها داریم، فاصله 60 کیلومتری با شهر مادر بوده که در مورد این شهر رعایت نشده است.
این کارشناس در ادامه ابراز داشت: استانداردهایی که وجود دارد، حدودی را برای شهرهای جدید تعریف کرده و این در حالی است که شهرهای جدید برای خودکفایی باید یک فاصله 60 کیلومتری با شهر مادر را رعایت کنند که این اتفاق برای شهر صدرا نیفتاده و فاصله آن با شیراز کمتر از این استاندارد است.
حجری با بیان اینکه تعبیر تبدیل شهرهای جدید به مناطق خوابگاهی تا حدودی درست است، هرچند اگر شهر صدرا جمعیت واقعی خود را پیدا کند احتمال اینکه مردم در این شهر شاغل شوند وجود دارد همچنان که برای این شهر مناطق صنعتی تعریف شده که با تاسیس و رونق آن مردم ساکن در شهر صدرا به اشتغال میرسند و نیازی نیست برای کار به شیراز بیایند و برای خواب به شهر صدرا پناه ببرند.
وی تصریح کرد: این پیشبینیها برای مناطق جدید شهری انجام شده تا صنایع و کارگاهها و واحدهای آموزشی، درمانی در موقعیت آن مستقر شوند و حالت وابستگی به شیراز کاهش یابد.
این کارشناس شهری ادامه داد: بافت شهری به دو قسمت تبدیل میشود که یک قسمت آن فرسوده و تاریخی فرهنگی است که آن را به سازمان میراث فرهنگی سپردهاند تا با گرایشهای تخصصی خود مرمت و مقاومسازی شوند.
وی افزود: در شیراز این منطقه از مساحت قابل توجه بالغ بر 350 هکتار برخوردار بوده و دارای ضوابط خاص میراث فرهنگی است که در این مناطق ما موضوعی به نام تخریب و نوسازی را نداریم و بیشتر بحث ما بر سر حفاظت این بافت است و نگرشی متفاوت با آنچه در بافت فرسوده داریم.
حجری گفت: من فکر میکنم در بافت تاریخی شیراز که بحث مرمت و مقاومسازی دنبال میشود باید بحث تشویقها و حمایتهای دولتی بیشتر باشد.
وی ادامه داد: در بسیاری از کشورهای جهان مانند رم عرصههای بسیار اندکی با توجهات بسیاری وجود دارد که البته مورد عنایت گردشگران است و بیش از آنچه هزینه شده به درآمدهای آن نگاه میشود.
این کارشناس اضافه کرد: در این کشورها در واقع به عنوان یک سرمایه اقتصادی به بافت تاریخی فرهنگی نه محلی برای صرف هزینههای هنگفت نگاه میکنند.
وی افزود: منتظر هستیم تا روح تازهای به بافت تاریخی فرهنگی دمیده شود و آن را به عنوان یک میراث به آیندگان تقدیم کنیم.
انتهای پیام/2448/غ40/آ3004