اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

بنیانگذار فردوسی‌سرای ایران:

نقالی در قهوه‌خانه جوابگو نیست/رسانه‌ها‌ پای کار بیایند

بنیانگذار فردوسی‌سرای ایران با بیان اینکه نقالان یادگاران فردوسی هستند، گفت: امروز با وجود شبکه‌های تلویزیونی، رادیویی و نشریات دیگر جای نقالان در قهوه‌خانه نیست و برای زنده ماندن این هنر باید در این رسانه‌ها نقالی کنند.

نقالی در قهوه‌خانه جوابگو نیست/رسانه‌ها‌ پای کار بیایند

به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، جشنواره آواها و نواهای ایرانی برای نخستین بار در دیار هگمتانه، پایتخت تاریخ و تمدن ایران‌زمین برگزار شد که در حاشیه یکی از برنامه‌های شب فرهنگی استان‌ها، نقالان برتر کشور نیز در همدان حضور یافتند، که با توجه به مهجوریت هنر نقالی در دنیای امروز، خبرگزاری فارس با یکی از بزرگان این عرصه گفت وگوی تفصیلی را ترتیب داد که مشروح آن را در زیر می خوانید.

فارس: ابتدا خود را معرفی کنید؟

صادقی: دکتر امیر صادقی هستم، 35 سال است که از شاهنامه می‌گویم.

بنیانگذار فردوسی‌سرای ایران هستم و ضمن ارائه شاهنامه در اقصی نقاط جهان از کران تا کران، از اخلاقیات، فرهنگ و هنر و منش ایرانی با همه ملل نیز گفت‌وگو می‌کنم.

فارس: همدان برای نخستین بار در توجه به هنر نقالی پیشگام شده، در این باره نظر شما چیست؟

صادقی: از برگزاری چنین برنامه‌ای بسیار خوشحالم و از سازمان میراث فرهنگی همدان تشکر می‌کنم که چنین برنامه‌ای را ترتیب داد تا انسجامی در زمینه نقالی پدید بیاورد و موجب گرد آمدن همه نقالان دور هم شد.

 تعداد روایتگران و نقالان ما بیشتر از انگشتان یک دست نیست و اینها یادگاران فردوسی هستند، پس باید مورد توجه قرار گیرند.

فارس: چقدر در فرهنگ کنونی ایران باید به هنر و میراث معنوی گذشته بپردازیم؟

صادقی: نقالی و روایتگری میراث معنوی این مرز و بوم است که باید مورد حفظ و صیانت قرار گیرد، اگر به این هنر بها داده شود می‌توان امید داشت در آینده شاهد وجود چنین افرادی در جامعه باشیم اما متأسفانه این برنامه‌ها کم است و ما هم با دعوت و حضور خود در این برنامه‌ها تنها سخنانی می‌گوئیم و می‌رویم تا برنامه بعدی.

این نقال‌ها که از زمان‌ فردوسی تاکنون در قهوه خانه‌ها و در اقوام مختلف نشستند و از گذشته و تاریخ گفتند، عمر خود را سر راه این هنر گذاشتند و سپس فوت شدند و امروز همه بر گردن میراث ما حق دارند و قدمشان باید روی چشمان ما باشد.

دیری نمی‌پاید که ما همه نیز فراموش می‌شویم و زمان زیادی طول می‌کشد تا یک عاشق دیگری برای این هنر پیدا شود و همه وقتش را صرف این کار کند به طوری که مولانا در این خصوص می گوید

جمله حیرانند و سرگردان عشق **هی عجب این عشق سرگردان کیست

ما نقالان چنان با فردوسی زندگی کرده‌ایم که به تعبیری گیس خود را با وی بافته و ریش به ریش شده‌ایم و هرگز دست از این کار بر نمی‌داریم.

این هنر را تا زمانی که در این دنیا هستیم، اجرا می کنیم حتی اگر بیننده‌ای نباشد.

فارس: چرا در حال حاضر به جای افزایش توجه به نقالی و تربیت نقالان، همچنان تعداد نقالان ما کم است؟

صادقی: ما در این زمینه مشکل داریم و به نوعی فشار دوسویی بر ما وارد می‌شود، یکی اینکه کسی که به این موضوعات توجه کند، نیست و دیگر اینکه آثاری که در زمینه تاریخ داریم نیز در حال از بین رفتن هستند.

امروز اسامی که در شاهنامه و در دل داستان‌های شاهنامه وجود دارد، در فیلم‌ها و سریال‌ها برای نقش‌های منفی مانند چاقوکش و دیوانه‌ها استفاده می‌شود در صورتی که ما وظیفه داریم در این روشنگری کنیم و نگذاریم که رستم و سهراب و سیاوش نام چنین نقش‌هایی را به یدک بکشند.

رستم نماد آزادی کشور ایران و از مفاخر و بزرگان ماست و اینها اگر قصه هم باشد فردوسی این‌ها را جمع کرده پس بزرگ هستند.

فارس: امروز ما به جای بزرگ کردن قهرمانان تاریخ ایران‌زمین، کودکان و نوجوانان ما به قهرمانان پوشالی غربی‌ها توجه می‌کنند، نظر شما در این باره چیست؟

صادقی: اگر امروز بچه‌های ما رو به مرد عنکبوتی و اسپایدرمن و ... می‌آورند این امر حاصل کار آنهایی است که از گذشته صحبتی برای گفتن ندارند و چنین عروسک‌هایی را می‌سازند تا خود را تثبیت کنند.

اگر بخواهیم به این ترتیب پیش رویم، چنین می‌شود که ما با این گذشته عمیق و بزرگ دوچرخه‌مان را روی جک گذاشته و رکاب می زنیم و هرچند که عرق می‌ریزیم، یک وجب هم جلو نمی‌رویم!

در این راستا باید به این شعر جان سپرد که «گوشی که از نصیحت پیران نه پند برد** روزی رسد که چرخ می دهدش مالشی»

امروز چرخ گردون گوش ما را مالش می ‌هد چرا که احترام بزرگانمان را نداریم و طبیعی است که اگر به بزرگترها احترام نگذاریم انتظار احترام نیز از نسل‌های آینده نباید داشته باشیم.

فارس: تاریخ میراث گذشتگان برای ما آیندگان است، ما چگونه می‌توانیم این تاریخ را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم؟

صادقی: ما باید کمی عقب‌نشینی کنیم چون کار دنیا تدافعی است، برای بزرگ شدن باید به گذشته‌ها برگردیم و با دورخیز تا بی‌نهایت آینده بپریم.

اگر گذشته را فراموش کنیم فردا فراموش می شوند که در این راستا ما نیز فراموش خواهیم شد پس ما باید اینها را همانند گنجنامه ثبت کنیم.

فارس: حمایتی که مسئولان از نقالان می توانند داشته باشند در چه زمینه ای باید باشد؟

صادقی: مسئولان نباید از زندگان، چشم بپوشند، برخی از نقالان با تمکن مالی شاهنامه‌سرایی می کنند، اما برخی باید در قهوه‌خانه نقالی کنند و کارشان یک دنده از گدایی بالاتر است، این تقصیر کیست؟ تقصیر جامعه است و باید آنها را بیمه کند، حقوق در نظر بگیرد، چون زندگیش نقالی است.

فارس: پیشنهادی که برای حفظ و صیانت از هنر نقالی دارید و مسئولان باید در این زمینه یاری رسان باشند، چیست؟

صادقی: دست‌اندرکاران باید اتفاق نظر پیدا کنند، بنده ساختمانی را به نام فردوسی‌سرا در تهران ساخته‌ام که باید اتحادیه ما نقالان شود و همه کسانی که در این راستا گام برمی‌دارند به اتحادیه بیایند و رتبه‌هایی که در شأن آنهاست با امضای ارشاد و میراث به آنها اعطا کنیم تا این مدارک سندی برای جواز کار نقالان باشد.

بنده تاکنون به هر کشوری که برای شاهنامه‌سرایی سفر کرده‌ام با هزینه شخصی بوده اما متأسفانه ما دیگر آخر خطیم و داریم تمام می‌شویم.

فارس: آیا جوانانی در فردوسی‌سرا برای آموختن هنر نقالی حضور می‌یابند؟

صادقی: بنده 35 سال است که از شاهنامه می‌گویم بنده مگر چند سال دیگر توان این کار را دارم، بیش از هزاران جوان الآن در حال آموختن هستند اما 98 درصد آنها خانم‌ها هستند و آقایان بهانه کار دارند.

کشور نروژ با بیش از 4 میلیون نفر جمعیت، 20 هزار روایتگر و نقال دارد که در ایستگاه‌های اتوبوس داستان‌هایی را نقل کرده و مردم گوش می‌دهند که در ایران ما نیز با این عقبه وسیع فرهنگی باید با اختصاص مکان‌هایی اجازه دهند که کلاس بگذاریم تا بیشتر از ایران بگوییم.

فارس: ریشه نقالی به چه زمانی برمی گردد؟

صادقی: نقالی یعنی روایت‌گری، به طوری که قبل از فردوسی و زمانی که مجمعی برپا می‌شد، یکی قصه‌ای را از گذشته تعریف می‌کرد اما با انسجامی که این مجمع گرفت، نقالی با شاهنامه جفت شد چون سخنانش حماسی است و انسان را از جا بلند می‌کند و فردوسی می‌گوید بشر باید بلند شود که این سخن در اشعارش نیز هویدا بود.

«بکارید و ورزید و خود بدروید **به گاه خورش سرزنش نشنوید» این شعر یاد می‌دهد که روی پای خود بایستید و به نوعی شعردرمانی می‌کند

بسیاری از مسائلی که مردم در اجتماع با آن درگیر هستند، شما را با شعر نجات می‌دهد ما دست قهوه‌خانه‌داران، نقاشان پرده‌ها و نقالان را باید ببوسیم که از زمان فردوسی تاکنون این هنر را که حفظ کرده‌اند.

فارس: سخن پایانی....

صادقی: سخن آخرم اینکه ما با داشتن این همه شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی و روزنامه‌ها و مجلات و نشریات، دیگر جای نقالی در قهوه‌خانه نیست و باید وارد این شبکه‌ها شود، اما ما داریم در این زمینه بی‌مروتی می‌کنیم.

پس همه باید در همه امور به این شعر شاعر پارسی‌گوی توجه کنیم که

هنر نزد ایرانیان است و بس ** ندادند شیر ژیان را به کس

همه یکدلانند و یزدان‌شناس ** به نیکی ندارند از بد هراس

دریغ است که ایران ویران شود ** کنام پلنگان و شیران شود

همه جای جنگی سواران بدی ** نشستن گه شهریاران بدی

چو ایران نباشد تن من مباد ** بر این بوم و بر زنده یک تن مباد

=============

سیده فریده حسینی فرزام

==============

انتهای پیام/89003/ی40/ژ1001

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول