به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلامآباد، پس از کشوقوسهای فراوان، سرانجام مقامات 2 کشور ایران و پاکستان در مراسمی رسمی، عملیات اجرا و تکمیل خط لوله گاز ایران-پاکستان موسوم به خط لوله «صلح» را آغاز کردند.
اگرچه آمریکاییها در این مدت تلاش زیادی کردند تا مانع از اجرای این توافقنامه عظیم گازی شوند اما مقامات 2 کشور پس از رایزنیهای گسترده و پیدرپی، سرانجام کلنگ احداث این پروژه را در خاک پاکستان به زمین شدند.
پیشینه و مشخصات خط لوله صلح
خط لوله صلح در واقع یک خط انتقال گاز است که میبایست گاز ایران را به پاکستان، هند و حتی در مراحل بعدی به چین منتقل کند.
این طرح را از آن جهت خط لوله صلح نامیدهاند که با ایجاد نوعی پیوند اقتصادی بین 2 کشور هند و پاکستان که دارای تنشهای مختلف سیاسی بودهاند میتواند صلح و آرامش را برای منطقه به ارمغان آورد.
اگرچه تاریخ دقیقی برای زمان ارائه این طرح وجود ندارد اما گفته میشود که طرح ابتدایی این پروژه از سال 1979 مطرح بوده است.
با این حال، گفتوگوها درباره این پروژه از اوایل دهه 90 میلادی و همزمان با کشف ذخایر عظیم گاز طبیعی پارس جنوبی در سال 1988 آغاز شد.
این میدان با داشتن حدود 14.2 تریلیون مترمکعب ذخایر گاز طبیعی و 18 میلیارد بشکه میعانات گازی، حدود 50 درصد ذخایر گازی ایران و هشت درصد ذخایر گازی کل دنیا را به خود اختصاص داده است.
همچنین ایران با دارا بودن بیش از 28 تریلیون مترمکعب منابع گازی، بعد از روسیه در رده دوم جهان قرار دارد و میتواند نقش بسیار مهمی در معادلات آتی انرژی جهان داشته باشد.
بنابراین ایران با داشتن چنین سرمایه عظیمی میتواند نقش مهمی در تأمین انرژی کشورهای منطقه و جهان ایفا کند.
طبق طرح اولیه، طول خط لوله ایران به هند 2700 کیلومتر بوده و قرار بود گاز صادراتی ایران را از مسیر پاکستان به هند منتقل کند.
درب مذاکرات گازی با هند باز است
اگرچه هند بر اثر فشارهای وارده از سوی آمریکا از ادامه مذاکرات درباره این پروژه سرباز زد اما معاون وزیر نفت ایران معتقد است که با تکمیل خط لوله هفتم سراسری و شبکه خط لوله داخلی پاکستان، هند هم برای واردات گاز از ایران وارد مذاکرات خواهد شد.
اوجی با بیان اینکه در شرایط فعلی درب مذاکرات گازی با هند هنوز بسته نشده است، اظهار داشت: علاوه بر مسیر خاک پاکستان، احداث خط لوله دریایی از دریای عمان به اقیانوس هند هم در دستور کار قرار دارد.
براساس این پروژه، 1100 کیلومتر از این خط لوله در ایران، 1000 کیلومتر در پاکستان و 600 کیلومتر در هند واقع میشود.
با تکمیل این طرح، روزانه 150 میلیون متر مکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر میشود که 90 میلیون متر مکعب آن برای هند و 60 میلیون متر مکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شده است.
هزینه اجرای این طرح در برآوردهای اولیه 4.5 میلیارد دلار اعلام شده بود، اما اکنون کارشناسان هزینه طرح را حدود 7 میلیارد دلار برآورد میکنند. این مسیر اقتصادیترین روش تامین انرژی شبه قاره هند است،
به گفته «اوجی» مدیرعامل شرکت ملی گاز، با ساخت خط لوله هفتم سراسری گاز از منطقه عسلویه تا ایرانشهر و سپس نقطه مرزی پاکستان، گاز به بندر چابهار منتقل خواهد شد و سومین قطب پتروشیمی کشور در این منطقه راهاندازی میشود.
این عضو هیات مدیره شرکت ملی گاز تصریح کرد که صادرات گاز به پاکستان و سایر کشورهای شرق آسیا همچون هند و چین از جمله اهداف ساخت خط لوله هفتم سراسری است.
وی همچنین خاطر نشان کرد که مذاکرات با شرکتهای متعدد چینی برای صادرات گاز از مسیر خط لوله و یا محموله های ال.ان.جی همچنان ادامه دارد.
«دیپلماسی گازی» جایگزین «دیپلماسی نفتی»
هماکنون بیش از 70 درصد ذخایر نفت و گاز جهان در منطقه کوچکی از حوزه خلیج فارس و دریای خزر موسوم به «محور انرژی» قرار گرفته است.
این موضوع ایران را در جایگاه ویژهای در شبکه ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک جدید اوراسیا که در آینده میتواند بستر شکلگیری قدرتهای جدید منطقهای باشد قرار داده است.
گاز در سالهای اخیر ، سریعترین نرخ رشد را در میان انرژیهای اولیه در بازار جهانی به خود اختصاص داده است.
این سوخت برخلاف سوختهای فسیلی آلودگی زیست محیطی و هزینه مصرف کمتری دارد و علاوه بر آن، وجود منابع عظیم گازی و طول عمر بالای این مخازن در مقایسه با نفت باعث توجه روزافزون کشورهای صنعتی به این منبع انرژی شده است.
به همین خاطر، کشورهای دارای منابع گازی سرمایهگذاری عظیمی در این زمینه کردهاند و کارشناسان نیز دهههای آینده را دهه گاز دانسته و معتقدند که در آینده، «دیپلماسی گازی» جایگزین «دیپلماسی نفتی» خواهد شد.
تأثیر خط لوله صلح بر امنیت ملی ایران
با توجه به موضوعات مطرح شده میتوان گفت که انرژی یکی از حلقههای پیوند ایران با جهان خارج است و از این حیث، دیپلماسی انرژی ایران و توسعه ملی این کشور را با یکدیگر مرتبط میکند.
بازار انرژی یک حوزه استراتژیک است که میتوان از آن به عنوان یک اهرم قدرت و تأثیرگذاری بر حوزههای بینالمللی نام برد.
امضای قرارداد گازی ایران و پاکستان در واقع نشاندهنده پیروزی ایران در مقابل تحریمها و قطعنامههای وضع شده برضد این کشور است و میتواند ایران را به عنوان کشوری قدرتمند در عرصه جهانی مطرح کند.
همچنین اجرای این طرح، علاوه بر ارزآوری بالا، نوعی وابستگی بین ایران و کشورهای جنوب و شرق آسیا ایجاد میکند که در نتیجه آن، امنیت این مناطق به امنیت ایران پیوند میخورد.
به علاوه، این پروژه با جذب سرمایههای خارجی در حوزههای مشترک نفت و گاز و بهرهبرداری هرچه بیشتر از این ذخایر، حاشیه امنیت و قدرت سیاسی بالایی را در اختیار ایران قرار داده و امنیت ملی کشور را تضمین میکند.
همچنین این طرح، میتواند باعث رشد اقتصادی و اشتغالزایی در استانهای بوشهر، فارس، کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان شود.
عبور بخشی از خط لوله از این مسیر عبور و رشد اقتصادی این منطقه میتواند باعث بالارفتن ضریب امنیتی در این استانها شود.
عملیاتی شدن این پروژه همچنین به کشورهای قدرت طلب جهان از جمله آمریکا نشان میدهد که ایران با توجه به موقعیت فرهنگی، ژئوپلتیک و ژئواکونومیک خود اجازه برتریجویی به این کشورها و ایجاد گذرگاههای ساختگی برای عبور انرژی را نخواهد داد.
تأثیر خط لوله بر صلح و امنیت جنوب آسیا و شبهقاره
جنوب آسیا یکی از پرجمعیتترین و بحرانخیزترین مناطق جهان است که از رشد اقتصادی پایینی برخوردار است.
بهعلاوه در چنین مناطقی که دچار مشکلات امنیتی حاد بوده و روابط برخی کشورها از جمله هند و پاکستان تاحدودی خصمانه است، اجرای چنین طرحی میتواند منجر به کاهش تنش بین کشورها، بهبود وضع اقتصادی مردم و در نهایت، ایجاد صلح و امنیت در منطقه شود.
پیشبینی میشود که این خط لوله حدود یک میلیون شغل به طور مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند.
همچنین این طرح میتواند مانع جدی بر سر راه سلطهجویی آمریکا و کشورهای غربی بر منطقه باشد و خواب واشنگتن برای ایجاد خاورمیانه بزرگ را آشفته کند.
تأثیر خط لوله بر صلح و امنیت فرامنطقهای
شروع به کار این خط لوله پیامدهای مثبتی بهدنبال دارد که تنها به جنوب آسیا محدود نمیشود و میتواند همچون پلی منطقهای بین شرق و غرب آسیا، یک شبکه بزرگ انرژی از خلیج فارس، جنوب آسیا، آسیای مرکزی و چین تشکیل داده و ژئوپلتیک منطقه را به سمت شرق تغییر دهد
انتظار میرود که اجرای این طرح، دریچه تازهای به روی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای گشوده و با بهبود نسبی وضع معیشتی مردم و کوتاه کردن دست سلطه بیگانگان،صلح و آرامش را برای آنان به ارمغان آورد.
انتهای پیام/م