به گزارش خبرگزاری فارس از خرمآباد، تمام کودکیام در فکر فلسفه بیهودگی اعداد گذشت، با خودم فکر میکردم، اگر ریاضی بلد نباشم، نمیتوانم نام مغازهها را بخوانم یا اسمم را بنویسم!؟ چرا که فکر میکردم آنچه میآموزیم برای خواندن و نوشتن نیاز ما را کفایت میکند، برایم ریاضی اهمیتی نداشت، هیچ فکر نمیکردم ریاضی تا این حد در زندگی ما نقش داشته باشد.
ولی ضرورت موضوعاتی مثل لزوم اندازهگیری فعالیتهای فرهنگی برای ایجاد امکان بررسی بهتر موانع و راهکارهای فرارو به من فهماند تا این عملیات تبدیل به عدد نشود، قابل اندازهگیری نخواهد بود، یعنی تنها راه برای اندازهگیری فعالیتهای فرهنگی پیبردن به علل و عوامل پیشرفت و یا بررسی کیفیت موانع موجود راهی جز پناه بردن به دنیای اعداد و ارقام نداریم.
امروز به کمک همکارانم در واحدهای کارشناسی خصوصا آمار و برنامهریزی به این نتیجه قطعی رسیدیم که محاسبه چگونگی درمان بیماری مزمن فرهنگی به نام پایین بودن سرانه مطالعه تنها از طریق مطالعه و تحلیل آمار موجود ممکن است.
پس باید بکوشیم، این اعداد را شناسایی کنیم، البته نباید بگذاریم وسوسه اعداد غیرواقعی ما را فریب دهد، پس آمارها اول باید واقعی باشند، بعد ما مواظب باشیم از مشاهده ارقام کم یا زیاد واقعی دچار ترس یا توهم نشویم مهندسی و برنامهریزی فرهنگی تنها از طریق بررسی علت فاصله این اعداد و کم کردن این فاصلهها صورت میگیرد.
ما با الگو قرار دادن همت و دوراندیشی مورچهها و نظم ریاضی زنبورها باید ثابت کنیم که خلیفههای لایقی برای خالق در زمینیم و به آنچه برای تذکر در کتاب آسمانی برای ما نازل شده است، آگاه هستیم و باور داریم، در این راستا توجه شما را به مطلب ذیل جلب میکنم.
شاخصهای آماری نهاد کتابخانههای عمومی به دو دسته شاخصهای پایه یا مستقل و شاخصهای پیرو یا وابسته تقسیم میشوند که از جمله شاخصهای پایه میتوان اعضای کتابخانهها، تعداد نسخه کتاب موجود در کتابخانهها، زیربنای کتابخانهها، مرتبه مراجعه افراد جامعه به کتابخانهها، تعداد صندلی موجود در کتابخانهها، میزان منابع به امانت گرفته شده توسط اعضای کتابخانهها و تعداد کتابخانهها را نام برد و همچنین شاخصهای پیرو کتابخانهها عبارتند از سرانه زیر بنا، سرانه عضویت، سرانه کتاب سرانه ظرفیت کتابخانهها، سرانه کتابخانه به ازای جمعیت منطقه را نام برد.
از طرف دیگر یکی از رسالتها و ماموریتهای اصلی نهاد کتابخانههای عمومی افزایش سرانه مطالعه از طریق افزایش اندازه شاخصهای آماری پایه و پیرو است.
حال به نظر میرسد که با افزایش اعضای یک کتابخانه میتوان سرانه عضویت را بالا برد یعنی با افزایش یک شاخص پایه میتوان شاخصهای پیرو را نیز همسوی آن رشد داد که نهایتا منجر به افزایش سرانه مطالعه میشود.
از طرف دیگر اعضای کتابخانهها را افراد جامعه تشکیل میدهند که اگر این میل و خواسته برای عضو شدن در کتابخانهها از طرف جامعه افزایش یابد به اهداف اصلی نزدیک میشویم، پس نتیجه میگیریم نقطه شروع برای پیشرفت در شاخص سرانه مطالعه خود افراد جامعه به عنوان پایهایترین و مستقلترین پارامتر تاثیرگذار هستند که تاثیر زیادی بر روی شاخصهای پایه و به خصوص پیرو دارد.
اما مسئولیت یا وظیفه افزایش اندازه این شاخصها از یک طرف بر عهده مدیران و برنامهریزان فرهنگی کشور است و از طرف دیگر همان گونه که در بالا به آن اشاره شد، خود افراد جامعه به صورت مستقیم هستند، البته آنچه مبرهن است ترویج فرهنگ مطالعه آن هم به صورت مفید یک وظیفه اجتماعی است که رابطه مستقیمی با نوع مطالبه مردم دارد که از وظایف دو طرف عهدهدار یعنی مسئولان فرهنگی و مردم جامعه هستند.
هر چند مسئولان فرهنگی مانند رصدکنندگان سیارهها که باید مردم را پشت تلسکوپ ببرند و با ارائه نشانی دقیق ستارگان رازهای نهضت را آشکار کنند، با ارائه اعداد و ارقام صحیح و واقعی آن ها را در رسیدن به صبح صادق یاری کنند.
تحلیلهای آماری کارشناسان به صورت علمی و عینی نیز بیان کننده این واقعیت است که هرجا مردم خودشان مستقیم وارد شدهاند، نتایج بهتری حاصل شده است، به نوعی مصداق همان کلام معروف مولوی است که میگوید تا نگرید طفل یکی نوشد لبن.
یادداشت از تیمور احمدوند مدیرکل کتابخانههای عمومی لرستان
انتهای پیام/2304/ب30/ظ1004