به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، این روزها یکی از دغدغههای جدی مسئولان استانی از شهرداری گرفته تا استانداری به سرانجام رساندن حکایت تپه استانداری شهر یاسوج است.
داستان تپه استانداری که امروزه با نام «پارک ولایت» از آن یاد میشود از جایی کلید خورد که استاندار قبلی این استان یعنی اکبر نیکزاد با همراهی شهرداری یاسوج تصمیم بر این گرفتند که تپه معروف استانداری کهگیلویه و بویراحمد که مجموعهای برای پذیرایی از مهمانان و همچنین محل سکونت استانداران بود را به مجموعه رفاهی و تفریحی عمومی تبدیل کنند.
آنچه که در این میان در ماجرای تخریب تپه استانداری بیش از هر چیز صدا داد؛ قطع چندین اصله درخت کهنسال بود که پای مطبوعات را به میان کشید و رسانهها در استان بیش از هر چیز بر روی قطع این درختان به قول معروف زوم کردند.
اما در این میان سوژهای دیگر نیز برای رسانهها پیدا شد؛ آنجا که بحث تغییر نام استان کهگیلویه و بویراحمد را عدهای بر سر زبانها انداختند و این موضوع به همراه تخریب تپه استانداری و قطع درختان تا مدتها ورد زبان مردم و تیتر یک رسانهها شد.
آن روزها غوغایی در مطبوعات به پا شده بود و تقریباً این دو موضوع تبدیل به سوژهای سیاسی شد که موضعگیری مردمی را به دنبال داشت و با هرکه همدم و همسخن میشدیم از دستهای پنهان در این دو ماجرا سخن میگفت.
البته در این میان بسیاری از مردم خوشبین به اجرای طرح یاد شده در پارک ولایت بودند؛ چراکه اعتقاد داشتند اعتبارات وزارت راه و شهرسازی به دلیل وجود رابطه خویشاوندی بسیار نزدیک میان استاندار و وزیر، این پروژه را به سرانجام خواهد رساند.
مردم تقریباً نسبت به تغییر کاربری این تپه راضی به نظر میرسیدند تا اینکه به ناگاه صحبت از تغییر استاندار به میان آمد و در این زمینه همه رشتهها پنبه شد.
با رفتن اکبر نیکزاد به خانه خود یعنی اردبیل و جایگزین شدن حسین صابری به جای وی، این انتظار میرفت که رویکردها نسبت به پارک ولایت تغییر کند؛ چراکه اگر به غیر از صابری فرد دیگری نیز بر مسند مینشست به گونهای دیگر فکر میکرد.
پیداست که برخلاف اکبر نیکزاد ممکن بود دیگرانی باشند که تپه استانداری را به صورت طبیعی آن زیبا ببینند، چنانکه آن روز و امروز نیز بسیاری بر این عقیدهاند که نباید اینگونه طبیعت دستخوش تغییر میشد.
استاندار فعلی کهگیلویه و بویراحمد آنگونه که پیداست چندان از این تخریب راضی به نظر نمیرسد و این را میتوان از سایر کارها و اقدامات او فهمید.
هنگامی میتوان دریافت صابری از این تخریب ناخشنود است که در یک اقدام به قول معروف انقلابی پس از چندین دهه رود بشار را از وجود کارخانههای تولیدی شن و ماسه به گونهای پاک کرد و حیات را به این رود برگرداند.
صابری در این راه سختیهای بسیاری را متحمل شد تا جایی که در یکی از مصاحبههای خود اقرار کرد که همه سختیها در این راه بر دوش یک نفر بوده است.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد در ابتدای ورود به این استان وقتی که در جریان تخریب تپه استانداری قرار گرفت وظایف هر نهاد و دستگاهی را گوشزد کرد و گفت: استان کهگیلویه و بویراحمد تنها شهر یاسوج و تپه استانداری نیست که من بخواهم همه چیز را کنار بگذارم و خود را وارد این قضیه کنم.
کفشهای استاندار البته هر چند وقت یکبار خاک تپه استانداری را به خود دید و جلساتی نیز در این زمینه برگزار شد که به قول استاندار به دلیل پیدا نشدن سر و کله مشاور تقریباً این پروژه تا امروز رنگ سکون و سکوت به خود گرفته است.
تا این که استاندار کهگیلویه و بویراحمد طی چند روز گذشته و با نزدیک شدن به فصل بهار و موسم ورود گردشگران و مسافران به فکر چاره افتاد و مسئولان مرتبط و غیرمرتبط را برای حداقل تسکینها در این پروژه به دور خود جمع کرد.
در این نشست استاندار کهگیلویه و بویراحمد نزدیکی نوروز را پیش کشید و اینکه باید به فکر راهحلی برای ساماندهی موقت این پروژه بود تا اینکه در زمانی دیگر فکر اساسی به حال آن شود.
به همین منظور و برای آشنا شدن با نوع بینش و تفکر استاندار کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه با وی همکلام شدیم.
* فارس: در ابتدا اگر صحبتی به عنوان مقدمه دارید، آماده شنیدن هستیم
من هم به نوبه خود از اصحاب رسانه و مطبوعات در این استان قدردانی میکنم، چراکه مهمترین معضلات و مشکلات را از زبان گویای آنها شنیدم و معتقدم که رسانه به هر حال دغدغه مردم را دارد و به همین خاطر برای آنها احترام قائلم.
برای نمونه در همین بحث کارگاههای شن و ماسه من قضیه را از رسانهها شنیدم و پیگیر آن شدم که اگر در این بین حقی به حقدار رسیده باشد و یا اگر کار خوبی انجام شده باشد که نفع عمومی دارد بخشی از آن مدیون همین رسانهها و مطبوعات است.
* فارس: بحث امروز ما در مورد تپه استانداری یا پارک ولایت است؛ مردم منتظر شنیدن نظر شما در این زمینه هستند
قبل از هر چیز مقدمهای را عرض کنم که مدتی قبل نصیحتی را از حضرت حجتالاسلام آقا سید میر احمد تقوی عالم برجسته و فاضل در شهرستان کهگیلویه شنیدم که حکم یک درس عملی را برایم داشت.
ایشان به من فرمودند یک مدیر باید مانند یک پزشک حاذق دو سال معاینه کرده و بعد طبابت کند که این خود درسی بزرگ برای ما مدیران است.
*این پند کمی تأمل برانگیز است؛ چرا با ایراد این پند سخن خود را آغاز کردید؟
باید بگویم که حقیقتا یک مدیر در سطح استاندار آن هم مدیری که از بیرون و بدون آگاهی و شناخت قبلی وارد یک فضای جدید میشود عقل حکم میکند که اول بررسی کند و سپس تصمیم بگیرد یعنی همان سخن آقای تقوی که اول معاینه و بعد طبابت.
*از چه زمان در جریان این داستان «تپه استانداری یا پارک ولایت» قرار گرفتید؟
من روز اولی که وارد استان شدم یعنی روز 13 شهریور امسال هر چند قبل از ورود اطلاعات اولیهای در خصوص فرصتها، استعدادها، موانع و محدودیتها، وضعیت اشتغال و زمینهها و فرصتهای شغلی، ویژگیهای مردم، پروژههای نیمهتمام و موضوعات مهم مورد نظر مردم به دست آورده بودم اما از موضوع تپه معروف استانداری و اقدامات انجام شده بر روی آن و یکی دو مورد مشابه دیگر هیچ اطلاعی نداشتم.
*اولین شنیدههای شما از این تپه و تخریب آن چه زمانی بود و چه واکنشی داشتید؟
بعد از ظهر همان روز که پرس و جویی از منزل و محل زندگی آینده خود در این استان کردم گفتند که ساختمان اسکان استاندار تخریب شده و باید در جایی دیگر برای خود فکری کنید و به همین منظور استاندار سابق«نیکزاد» مدتی در مهمانسرا و مدتی نیز در 12 واحدی استانداری ساکن بوده است و به دنبال آن نیز به صورت جسته و گریخته اطلاعاتی راجع به آن کسب کردم.
*در نخستین بازدیدی که از تپه شد چه برداشتی از این کار داشتید
یکی دو نوبت به صورت سر زده و غیر ملموس و به صورت فردی از آن بازدید کردم و با جزئیات میدانی در عرصه آشنا شدم و در خصوص کاربری سابقه طرح سؤالاتی پرسیدم که جالب بود همان موقع شنیدم طرح مصوبی وجود ندارد و تنها مشاوری انتخاب شده است.
*اولین اقدام شما چه بود؟
درخواست کردم که مشاور دعوت شود و در جلسهای طرح به مشورت گذاشته شود و نظرات تکمیلی ارائه شده و مقرر شد مشاور پیشنهادات را اعمال و برای تصویب نهایی ارائه دهد که بعدها چندین نوبت توسط خودم پیگیری شد که هر دفعه اظهار شد مشاور تهران است و گرفتار و چنین و چنان و ادامه قضیه تاکنون.
*چرا پروژه به یکباره تعطیل شد؟
در آغاز بیان شد که کاربری مجموعه بر طبق طرح جامع فضای سبز است و عملیات اجرایی توسط شهرداری انجام میشود و توصیه شد و انتظار میرفت که شهرداری بخش عمده کار را انجام دهد و قسمتی را به عنوان پارک عمومی تکمیل کند که کار به کندی پیش میرفت و خیلی از مواقع تعطیل بود.
گاهی اوقات بیان میشد که استاندار کار را متوقف کرده است بدون این که بدانند علت این توقف چیست.
عدهای نمیدانستند و اکنون هم نمیدانند که پروژه طرح مصوب ندارد و یا این که شهرداری مدعی است که اعتبارات ندارد و یا این که بر روی مالکیت آن هنوز بحثهای جدی است.
*وضعیت مالکیت این تپه خود حکایتی دارد؛ داستان این مالکیت چیست؟
شاید در همان ماه اول حضورم یک روز مدیرکل ثبت اسناد استان به من گفت که فلانی؛ مالکیت این تپه مورد اشکال است و معارضی دارد که باید با دقت و کنترل پیگیری شود و مدارکی نیز ارائه کرد که من نیز بر حسب وظیفه و علاقهمندی به محکمکاری در این قضیه چند کار را به صورت همزمان تعقیب کردم.
*چه پیگیری در این زمینه داشتید؟
از طریق مشاور حقوقی استانداری و معاونت حقوقی و املاک ادارهکل راه و شهرسازی استان و همکاری ثبت و اسناد مسئله مالکیت و تثبیت مالکیت دولت را پیگیری کردم و نتایج شفافی به نفع دولت حاصل شده و همچنان نیز پیگیر هستم.
*از طرح جامع که پیگیری میکردید چه خبر؟
از طریق شهرداری پیگیر اصلاح و تکمیل و ارائه نهایی طرح جامع مجموعه هستیم که متأسفانه هنوز نتیجه روشنی بعد از چند ماه ارائه نشده است.
قسمتی از طرح که مورد توافق مسئولان و مجاورین بوده مقرر شد که از طریق شهرداری به عنوان معبر و پارک اجرا شود که کار به کندی پیش میرفت.
*چه ابهاماتی هم اکنون در این طرح وجود دارد؟
باید بگویم هر چند که در این خصوص مورد سؤال واقع میشدم اما علاقهمند بودم که بیشتر به انجام مسئولیتهای سنگینتر و متنوع در سطح استان بپردازم و موضوعات عمران شهری از طریق شهرداری پیگیری شود که تا امروز به این جا رسیده است.
در اصل موضوع نحوه مالکیت، نیت و اهداف اولیه مسئولان از اقدامات صورت گرفته اعم از مصوب و غیر مصوب هنوز هم در آنها ابهاماتی هست.
هیچ سابقه مکتوب و مستندی تاکنون به من ارائه نشده و من نیز پیگیر مستندات هستم تا به صورت منطقی و اصولی و فنی و دقیق ادامه کار را هدایت و همراهی کرده و پاسخگوی افکار عمومی باشم.
* اما به اصل موضوع بپردازیم این روزها شما به دنبال اجرای کارهایی در این مجموعه علیرغم میل باطنی خود هستید؛چرا؟
قبل از هر چیز به شما بگویم که عدهای هنگام شروع این قضیه آنگونه که من مستندات دارم بهبه و چهچه زیاد میگفتند و امروز که دیگر افراد سابق نیستند و به مشکل برخوردهاند صراحتا به مخالفت با این طرح پرداخته و به گونهای دیگر سخن میگویند که واقعا کار نه چندان مناسب ناپسندی است.
امروز برخی به کارهای غیر اخلاقی روی آوردهاند و حرفهای میزنند که واقعا تعجبآور و تأسفبرانگیز است و باید بگویم که اگر این عده در آن زمان مخالف بودهاند پس اسناد مخالفت آنها کجاست؟
باید به این عده گفت مگر همه این اقدامات را یک نفر میتوانسته انجام دهد و تخریب و قطع درخت و خاکبرداری و تسطیح و جدولگذاری و آسفالت مگر کار یک نفر بوده است؟
من خواهش میکنم ادبیات و رفتار خود را اصلاح کنیم و همه خود را در تصمیمات سهیم بدانیم و حالا هم همه بیاییم آستین همت بالا بزنیم و کمک کنیم.
شما چه کمکی خواهید کرد؟
من به عنوان یک خادم آمادهام که در یک برنامه به صورت ضربتی وضع موجود را که تعابیر متفاوتی از آن میشود با کمک دیگران ساماندهی کنم و برخی از اقدامات را اساسی و مورد نیاز میدانم و از مردم و مسئولان و کارشناسان و خاصه مردم و اصحاب رسانه میخواهم که
1- هر آن چه از سابقه گذشته این نقطه از شهر یاسوج دارند برای من بفرستند تا در برنامهریزی آینده از آن استفاده کنم
2- از علاقهمندان و همه دوستداران طبیعت و عاشقان شهر یاسوج و دلسوزان به مقوله شهر و شهروند درخواست میکنم نظرات و طرحهای پیشنهادی خود را جهت تسریع و تسهیل کار برای من بفرستند تا به یاری پروردگار بتوانیم در برنامه بلندمدت و طراحی منطقی و واقعی و اساسی از نقطه نظرات همه مردم در این طرح استفاده کنیم.
-----------------------------------
گفتوگو از داریوش بهنیازاده
-----------------------------------
انتهای پیام/2571/ی40/پ3003