به گزارش خبرگزاری فارس از بیرجند، آغاز دهه مبارک فجر فرصت خوبی برای بیان خاطرات انقلاب اسلامی و روزهای حماسه و به یادماندنی پیروزی انقلاب است.
دهه مبارک فجر قطعا از شیرینترین ایام تاریخ مردم ایران بود که با ورود امام(ره) به میهن آغاز شد و با پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 بزرگ زرینی برای مردمان این مرز و بوم ثبت شد.
در شکلگیری این انقلاب افراد زیادی بودند که به فرمان رهبرشان جلودار شدند و صحنههای به یادماندنی را ثبت کردند.
در همین راستا به مناسبت دهه مبارک فجر پای خاطرات علیاکبر تناکی از مبارزان اوایل انقلاب نشستیم.
تناکی که به تازگی به سرپرستی فرمانداری بیرجند منصوب شده است با شور و هیجان خاصی از خاطرات آن دوران گفت.
وی ابتدا سخنان خود را با تبریک هفته وحدت و دهه مبارک فجر آغاز میکند و میگوید: حسن تصادف هفته وحدت و دهه فجر بیانگر این است که باید از کانال وحدت به پیروزیهای بعدی انقلاب دست پیدا کرد، همانطور که امام راحل فرمودند رمز پیروزی انقلاب وحدت مسلمانان بود.
گفتوگوی خواندنی فارس با علیاکبر تناکی سرپرست فرمانداری بیرجند به شرح زیر است:
فارس: شنیدهایم که شما از دانشجویان مبارز دوران انقلاب بودند. از خاطرات آن زمان بگویید.
تناکی: از مهرماه تا بهمنماه 57 زمان تکاپو و جنبوجوش دانشجوهای دانشگاه بیرجند بود. کل دانشجویان 200 نفر بودند که در سه رشته تحصیل میکردند البته بیشتر یکی از اساتید تکاپوی انقلابی دانشجویان را بیشتر کرد.
شهید آیت مبارزه دانشجویی را در بیرجند علنی کرد
فارس: کدام استاد؟
تناکی: یکی از اساتیدی که از تهران برای تدریس ادبیات فارسی به بیرجند میآمد شهید آیت بود که بعد از انقلاب با فعالیتها و جنبش خود به مقام شهادت نایل آمد.
شهید آیت آنقدر مستمع داشت که در سالن آمفی تئاتر دانشگاه در دومین جلسه تدریس خود اعلام کرد من این همه راه نیامدم تا زبان فارسی تدریس کنم بلکه میخواهم به شما نهجالبلاغه را درس دهم. یاد میآید وی نهیبی به دانشجویان زد که چرا شما مثل دانشجویان دیگر نقاط کشور تکاپو و روشنگری نمیکنید. آنها در اعتراض به رژیم کلاس درس تعطیل میکنند و اعتراضات خود را علنی بیان میکنند.
همین سخنان استاد شور انقلابی ما را بیشتر کرد. با جمع 12 نفری تصمیم گرفتیم به فکر تغییر و تحول در دانشگاه باشیم. نخستین حرکت دانشجویی تعطیل کردن کلاس زبان انگلیسی که مدرس آن از کشور دیگری میآمد بود.
مراسم شهادت آقا مصطفی فرصت خوبی برای علنی کردن مبارزه بود
فارس: حرکتهای مبارزاتی دانشجویان بعد از تعطیل کردن کلاسها چگونه ادامه یافت؟
تناکی: بعد از تعطیلی برخی کلاسها تجمعی ایجاد شد که انجمن اسلامی نام گرفت. ما قسمتی از سالن آمفی تئاتر را خالی از صندلی کردیم و به عنوان نمازخانه فرش کردیم و قسمت دیگری را قفسهبندی کردیم و با گذاشتن کتابهای نایاب از قبیل کتابهای مقام معظم رهبری و آیتالله مکارم شیرازی و غیره که تعداد 500 جلد میشد پایگاه کوچکی برای انجام فعالیتهای خود قرار دادیم.
در همان زمان طلبههای بیرجند تصمیم گرفتند برای شهادت آقا مصطفی خمینی (ره) مراسمی در مسجد چهار درخت برگزار کنند. بچههای عضو انجمن فرصت را غنیمت شمردند و بر آن شدند تا به صورت دستهجمعی و راهپیماییگونه در مراسم حضور پیدا کنند.
در خیابان معصومیه توسط نیروهای رژیم به محاصره درآمدیم
فارس: از اینکه توسط نیروهای رژیم دستگیر شوید هراس نداشتید؟
تناکی: صبح روز موعود با یارگیری افراد تعداد 40 نفر به صورت صفهای نظامی به خیابان رفتیم و با ترس و لرز به سمت مسجد حرکت کردیم. در خیابان معصومیه توسط نیروهای رژیم به محاصره درآمدیم که با کتک زدن بچهها با باتوم جمع پراکنده شد. ولی از آنجا که پیشبینی وضع را کرده بودیم قرار گذاشتیم هر کس هر کجا است در ساعت مقرر در سه راهاسدی جمع شویم و دستهجمعی به مسجد برویم. وقتی وارد مسجد شدیم با استقبال طلبهها و عکسهای سیاه و سفید از امام راحل که بر شاخههای درختان آویزان بود، مواجه شدیم.
با سخنرانی جانانه آیتالله موهبتی جلسه حال و هوای انقلابی پیدا کرد. وی با کنایه و جهتدادن به صحبتهایش اشتیاق و شوری در دل حضار ایجاد کرد به طوری که بعد از مراسم تعداد ما به 70 نفر رسیده بود و این نخستین راهپیمایی غیرمردمی در بیرجند بود.
آتش زدن مغازههای مشروبفروشی
فارس: دانشجویان در این راهپیمایی چه اقداماتی علیه رژیم انجام دادند؟
تناکی: بعد از اینکه از جلسه مسجد بیرون آمدیم و وقتی به خیابان منتظری رسیدیم. دوباره توسط نیروهای شاه محاصره شدیم و وقتی با ماشین لندور به ما زده شد پراکنده شدیم. کنار سینما قدس قدیم دو تا مغازه مشروبفروشی بود که پس از شکستن درب آنها کارتنهای مشروب را به خیابان پرت کردیم و با بنزینی که دست یکی از بچههای انقلابی بود مغازهها را به آتش کشاندیم.
نیروهای شاه با گاز اشکآور دانشجویان را متفرق میکردند
فارس: مردم تا چه اندازه از راهپیمایی انقلابی دانشجویان حمایت میکردند؟
تناکی: جنبوجوش انقلابی در دانشجوها روز به روز بیشتر میشد. یک روز در پایگاه مشغول ارزیابی کارهای خود بودیم که متوجه شدیم آقای احمدی که دبیر انقلابی بود دستگیر شده است. این موضوع را به فال نیک گرفتیم و دوباره با هماهنگی دانشجوهای انجمن به صورت راهپیمایی به خیابان رفتیم و به سمت کلانتری در خیابان امام(ره) فعلی برای آزادی آقای احمدی.
وقتی به جلوی کلانتری رسیدیم نیروهای نظامی به ما حمله کردند و با گاز اشکآور جمعیت را پراکنده کردند. من و چند نفر دیگر با صورتی قرمز و اشکآلود خود را به داخل مغازه نجاری انداختیم و تا پایان شلوغی در آنجا ماندیم.
وقتی به پایگاه برگشتیم دیدیم افراد مثل لشگر شکست خورده دور هم جمع شدهاند. دوباره به تجزیه و تحلیل پرداختیم، این دومین راهپیمایی بود که در آن به صراحت شعارهای انقلابی میگفتیم. در این ایام هنوز مردم درگیر نشده بودند. از فعالیتهای ما در این ایام توزیع عکس و نوارهای امام راحل بین افراد بود. طی یکی دو ماه که به همین طرق گذشت کم کم مردم هم به میدان آمدند و راهپیمایی عظیم و کلانی در سطح استان اتفاق افتاد.
انتهای پیام/69011/غ30/ض1002