به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، بخشایش محمودی متولد سوم فروردین 1359 در شهر آبادان بعد از جنگ به اهواز مهاجرت میکند؛ به دلیل مسئولیت و شغل پدرش مجبور بودند در استان بمانند. به اصرار خانواده که علاقمند بودند فرزندانشان مهندس شوند، بخشایش رشته برق را انتخاب میکند. اما در دانشگاه از این رشته انصراف داده و در آزمون ورودی دانشگاه هنر شرکت میکند و در این رشته ادامه تحصیل میدهد. او از همان موقع تا کنون ساکن اهواز است و هم اکنون رهبری دو گروه موسیقی پسران و دختران با نامهای سپهر و مهر را دارد. او همچنین در آموزشکدههای مختلف موسیقی اهواز آموزش موسیقی میدهد.
* فارس: چطوره به دوران نوجوانیتان برگردیم و علاقمند شدنتان به موسیقی....
محمودی: موافقم. داستان علاقمند شدنم به موسیقی شاید جالب باشد. خاطرم است در دوران راهنمایی بودم که به همراه خانواده به مسافرت رفته بودیم. در مسیر شمال بودیم که کنار تعمیرگاه مکانیکیای توقف کردیم. کارگر آن تعمیرگاه یک سنتور داشت که مشغول نوازندگی ترانههای بومی آن منطقه بود. خیلی از نوازندگیاش لذت میبردیم و پدرم وقتی دید نوازندگی و سنتور برایم جالب است به من قول داد که اگر شاگرد خوب باشی و معدلت بالا باشد برایت یک سنتور جایزه میگیرم.
* فارس: پس با سنتور وارد عرصه موسیقی شدید؟
محمودی: بالاخره پدرم یک سنتور چوب گردو برای من و یک سه تار برای برادرم خرید. همان روز اول یکی از سیمهای سنتورم پاره شد و چون 72 سیم داشت خیلی سخت بود به کوکش دست بزنم برای همین اصلا طرف کوک نمیرفتم. بعد از آن انجمن موسیقی در خیابان سیمتری اهواز بود که من تعطیلات تابستان برای سه ماه ثبتنام کردم. آن زمان آقای برومند استاد ما بود.
*فارس: فقط تابستانها و برای اوقات فراغت میرفتید کلاس؟
محمودی: بله متاسفانه از گذشته تا کنون خانوادهها بیشتر برای پر کردن اوقات فراغت، فرزندان خود را به کلاس موسیقی میفرستند. موضوع من نیز مستثنا از این داستان نیست که از نظر من این شیوه کاملا نادرست است و نیاز به اصلاح دارد. نوجوان در همان ابتدا که قریحه نوازندگی در او متولد میشود باید همواره این حس و قریحه تربیت شود و انقطاعهای طولانی مدت اصلا نمیتوانند از او یک هنرمند بسازند. همان موقع بود که به دلیل گرما و شرجی کلاف سنتورم خراب شد و مجبور شدم به سه تار برادرم رو بیارم.
* فارس: در واقع کم کم علاقمند به نوازندگی شدید، درسته؟
محمودی: بله. بکر بودن این هنر و جذابیت آن مرا رفته رفته بیشتر به موسیقی علاقمند کرد. مثلا برای مادربزرگ و مادر ساز میزدم و آنها لذت میبردند و من را تشویق به ادامه نوازندگی میکردند.
* فارس: اما علاقمندی شما به موسیقی تنها به خاطر تشویق بزرگترها نبود.
محمودی: خانواده من هنری هستند. برادرم عکاس است، خواهرم نقاش و مدرس هنر است. عکسهای برادرم نیز در نمایشگاههای معتبری نمایش داده شده؛ شاید هنری بودن خانواده من نیز تأثیر بر روند کشیده شدنم به هنر داشت.
* فارس: نقش رسانه در علاقمند شدن به موسیقی را چطور میبینید؟
محمودی: قطعا رسانه نقش مهمی میتواند ایفا کند؛ انتقادی که من از رسانهها دارم همین است؛ پیش زمینهای که برای مخاطب میسازند یک پیش زمینه کاملا غربی است، این به آن معنا نیست که باید با موسیقی غرب مخالفت کرد. مثلا در فیلمهایی که به گونهای با موسیقی در ارتباط است همواره نقش اول فیلم، ساز غربی میزند.
* فارس: اما در فیلم علی سنتوری چنین نبود.
محمودی: اتفاقا میخواستم همین را اشاره کنم. فیلم «علی سنتوری» را به خاطر بیاورید به دلیل اینکه در این فیلم سنتور زیاد دیده میشد و نوازندگی با آن نیز خیلی مورد توجه قرار گرفته بود در آن دوره بسیاری از جوانان به کلاسهای سنتور رفتند و کلاسها شلوغتر شد اما بسیاری از جوانان ما هر ذهنیتی که دارند به ساز و موسیقی غربی مربوط میشود که در چنین شرایطی، رسانه میتواند روی ذائقه موسیقی مردم تأثیر بگذارد.
فیلم «پرده آخر» که در آن یکی از شخصیتها کمانچه را بسیار زیبا مینوازد در آنجا بود که من عاشق کمانچه شدم. یا فیلم «دل شدگان» که خیلی زیبا موسیقی ایرانی را به تصویر کشید اما متاسفانه تعداد این دست فیلمها خیلی کم هستند.
* فارس: شما چقدر تاثیرگذاری را تایید میکنید؟
محمودی: قطعا موضوع رسانه تاثیرات چشمگیری میتواند داشته باشد مشروط بر اینکه بر روی آنها کارشناسی شود. البته کم کاری رسانهها به این دلیل نیست که در حال تبلیغ غرب هستند اتفاقا هیچ گونه تبلیغ موسیقی نمیشود اما وقتی در حوزهای فرهنگ الگو وجود نداشته باشد فرهنگ غرب جای آن را پر میکند. شریعتی میگوید اگر قرار باشد به دوران مدرن برسیم قرار نیست که آزمون و خطاها را از نقطه صفر شروع کنیم و راهی را که متجددتر از ما رفتهاند برویم کافی ست از تجارب آنها استفاده کنیم. متاسفانه خیلیها کپی برداری میکنند که از یک بابت، تمرین خوبی محسوب میشود.
* فارس: این تمرین چه امتیازی دارد؟
محمودی: همین که از یک جایی و مسیری وارد موسیقی شدهاند یک امتیاز است مثلا بسیاری از جوانان با موسیقی ایرانی، گروهی دیگر با موزیک رپ یا راک وارد موسیقی میشود اما بعد از آن باید بتوانیم به شیوه مناسب و کارشناسی شده موسیقی فاخر را به آنها معرفی بکنیم قرار نیست که ورود اول به موسیقی الزاما فاخر باشد.
* فارس: چرا از سنتور دور شدید؟
محمودی: سنتور فیزیک خاصی دارد و کوک کردنش سخت است بسیاری از سنتور نوازان به هنگام اجراهایشان چند سنتور به همراه خود میبرند. اما ویالون سبک است و زودتر کوک میشود. آن موقع با دید بچهگانهای که داشتم تنها دلیل گرایشم سبک بودن این ساز بود اما حالا متوجه شدم که میشود از سنتور هم خیلی حرفهایتر استفاده کنم. یادم می آید پدرم مغازه داشت و من صبحها دیرتر میرفتم مغازه تا ساز بزنم همیشه صبح و شب مشغول ساز زدن بودم حتی در خانه برای اینکه خانواده معذب نشوند پشت خرک دستمال میگذاشتم تا صدای آن در نیاید؛ یک هفته در میان برای کلاس به تهران میرفتم.
* فارس: این محدودیتها جلوی پیشرفت را نگرفت؟
محمودی: البته برخی محدودیتها خیلی وقتها باعث پیشرفت هم میشوند. چون محدودیتها باعث میشود که انسان دنبال راههای مختلف بگردد. چون ممکن است که اولین چیزی و تصمیمی که به ذهن آدم برسد بهترین نباشد اما پلههای دوم و سوم است که دقیقا مال خودت میشوند. مثلا جوان یا نوجوانی که وارد رپ میشود و بعد از مدتی میبیند که هنرش و کارش تکراری شده و سعی میکند کار جدید انجام دهد. بچههای رپ بر روی موسیقی غربی و از پیش ساخته شده تنها شعر فارسی میگذارند. حتی خوانندگان مشهور قدیم دهه 50 همین کار را میکردند. بسیاری از کارها که ما فقط بدل فارسی آنها را گوش دادیم بعدها متوجه شدیم که کار غربی بوده و تنها شعر آن فارسی و عرضه شده.
اما برخی حرفهایتر به موضوع نگاه میکنند. مثلا دیدیم که هنرمند برای اینکه کار جدید انجام دهد یک ساز ایرانی را وارد و موزیک تلفیقی کار میکند و بعد از مدتی برای اینکه کارش جدیدتر از گذشته شود در انتخاب شعر نیز دقت بیشتر میشود تا بتواند کار هنری عرضه کند.
* فارس: تا حالا تصمیم گرفتی برای موسیقیهایت نماهنگ بگذاری؟
محمودی: ببینید موسیقی، نوستالوژیک ایجاد میکند، مثل ادوکلون که شما را یاد خاطره ای میاندازد. هر کسی میتواند از یک موسیقی برداشت شخصی داشته باشد، یکی میگوید وصال است و دیگری آن را فراغ میداند. برای همین است که بسیاری از کارها نام ندارند. اما وقتی موسیقیای با یک نماهنگ وارد میشود، میتواند به این موسیقی جهتگیری مشخصی دهد و یک موضوع را در ذهن ایجاد کند. اما همیشه این موضوع خوب نیست. برای مثال در نظر بگیرید وقتی رمان را میخوانید، شخصیتهای داستان را همان طور که دوست دارید میسازید اما وقتی که فیلم آن کتاب را میبینید ممکن است شخصیتها منطبق با آن چیزی نباشد که در ذهنتان بود. این موضوع بستگی به تواناییهای شخص انجام دهنده نماهنگ دارد. در نهایت مخاطب باید آزاد باشد و به او اجازه داد که هر طور میخواهد از هنر شما برداشت کند و الزامی وجود ندارد که نظر خود را به طرف مقابل القا کنیم.
* فارس: موسیقی الهام میشود؟
محمودی: کار کردن و ممارست مهم است، خیلیها میگویند که طرف استعداد دارد اما استعداد یعنی چی؟ آیا با اینکه استعداد داشته باشی بدون کار و تمرین میشود هنرمند شد؟ هستند کسانی که ضریب هوشی پایینی دارند اما چون تمرین و ممارست زیاد داشتند در زمینه خودشان متبحر شدند.
* فارس: کار گروهی را چگونه میبینی؟
محمودی: از نظر من کار گروهی خیلی سخت است. شناخت روحیات بچههای گروه برنامه زمانبندی را خیلی سخت میکند، از دیگر مشکلات کار گروهی این است که برای مدتها وقت میگذاری تا گروه تشکیل شود و بعد از آن نگه داشتن گروه مشکلتر است. نبودن مکان تمرین برای گروه و عدم حمایت، همه و همه از مشکلات کارهای گروهی هستند. در حال حاضر بیشتر بخش تئاتر مورد حمایت قرار میگیرد و موسیقی کمتر مورد عنایت قرار گرفته.
* فارس: چقدر به کار گروهی اعتقاد دارید؟ اصلا چرا در استان کار گروهی کمتر انجام میشود؟
محمودی: کار گروهی را خیلی قبول دارم. خوراک داشتن، برای کار گروه خیلی مهم است حتی خیلی وقتها مجبوریم به نسبت تعداد نفرات، قطعه انتخاب کنیم تا نت گروه همیشه تامین شود. در کنار این موارد، رهبری گروه نیز برای خود سختیهایی دارد.
آقای علیزاده یک جمله جالبی میگفت: ما اگر خوبیم، اگر بدیم، همه مثل هم هستیم. جز خودم انتظاری از کسی ندارم. همه در کار گروهی مشکل داریم. اینکه برای جا و زمان مسئولیت پذیر باشیم؛ در کار گروهی خیلی مهم است که به وقت دیگران احترام بگذاری.
* فارس: انتظار گروههای موسیقی از مسئولان در چه حد است؟
محمودی: تنها انتظار ما یک فضای تمرین است. کسی بودجه کلان نمیخواهد و بچههای گروههای موسیقی هم انتظارات چندانی ندارند. هر هنرمندی محتاج مخاطب است و برگزاری جشنوارهها فرصت مناسبی برای هنرمندان ایجاد میکند تا دیده شوند و کارهایشان سنجیده شود اما اگر اجازه اجرا وجود نداشته باشد هنرمند و نوازنده بیانگیزه میشود و بسیاری به همین دلیل موسیقی را رها کردند. جشنواره باعث ایجاد فضای رقابت میشود که متاسفانه این فضا اصلا وجود ندارد.
.........................................
گفتوگو: قاسم منصور آل کثیر
.........................................
انتهای پیام/غ10/ژ1001