به گزارش خبرگزاری فارس از قم تبلیغات در دنیای امروز حرف اول را در سوق دادن جوامع به انجام یا پرهیز از اقدامی خاص میزند به طوری که فروش بسیاری از برندهای معتبر با استفاده از تبلیغات مناسب حاصل شده یا به عبارتی، لازمه تبدیل برخی کالاها به برندهای جهانی علاوه بر کیفیت بالا، شیوه صحیح معرفی آنها به جامعه هدف بوده است و این مسئله، یعنی تبلیغ صحیح در خصوص یک کالای قابل تعمیم به مفاهیم فرهنگی و اجتماعی نیز هست زیرا انسانها در صورت آشنایی درست با برخی هنجارها و در اختیار بودن دلایل منطقی برای انجام آن، نسبت به رعایت بایدها و نبایدها ترغیب میشوند.
برخی از رفتارهای انسان دوستانه مانند کمک مالی به مستمندان از جمله مواردی هستند که تبلیغات گستردهای در خصوص آنها صورت میگیرد و این امر تنها مختص جوامع مسلمان یا مذهبی نیست زیرا یاری کردن همنوع یکی از موارد اخلاقی محسوب میشود و با توجه به مطلق بودن بسیاری از اخلاقیات، ترغیب مردم به کمکهای این چنینی همواره مثمرثمر بوده است.
کمک و یاری همنوعان در شرایط دیگری غیر از وضعیت پایین اقتصادی برخی اقشار نیز متصور است؛ یاری سیلزدگان و زلزلهزدگان از جمله این موارد هستند یا کسانی که معلول بوده و در کوچه و خیابان نیازمند کمک دیگران هستند تا بتوانند از معابری که تنها برای عبور و مرور افراد سالم طراحی شدهاند عبور کنند.
برخی بیماریها یا حوادث نیز وجود دارند که در صورت مبتلا شدن یا وقوع برای هر شخص، وی را نیازمند یاری دیگر همنوعان خود میکند و این یاری از جنس پول یا مادیات نیست که بتوان آن را از هر راهی تهیه کرد زیرا این گروه از نیازمندان در واقع احتیاج به مادهای حیاتی به نام «خون» دارند که تنها در بدن دیگر افراد بشر ساخته میشود و علم پزشکی هنوز موفق به ساخت مادهای جایگزین برای آن نشده است.
«اهدای خون، اهدای زندگی است» این جمله را بسیاری از ما روی بروشورها و کتابچههای راهنما دیدهایم که حتی با خطر درشتتر بر روی کانکسهای سازمان انتقال خون هم دیده میشود اما تا به حال چقدر توانسته است ما را وادار به این عمل انسانی کند، باید نگاهی به میزان تأثیرگذاری آن در اجتماع خود داشته باشیم یا اینکه برد تبلیغاتی آن را مورد توجه قرار دهیم و از این رهگذر، کمبودهای اجتماعی این مسئله را واکاوی کنیم.
به یقین ایرانیان مردمی هستند که احساسات و مذهب به صورت توأم با یکدیگر آنها را وادار به کمکهای انسان دوستانه میکند و شاهد این مدعا، کمکهای سراسری به زلزلهزدگان و گرفتاران در سایر حوادث طبیعی و غیر طبیعی و حتی در زمان جنگ تحمیلی است به طوری که گویا جبهه دومی در مقابله با بیگانگان و آن هم در تک تک خانههای مردم ایران تشکیل شده بود.
در این میان آنچه از لابه لای حرفهای مردم در محافل گوناگون شنیده میشود اینکه بسیاری از آنها مایل هستند به بیماران و حادثهدیدگان نیازمند به خون کمک کنند اما از اینکه خود داوطلب شده و خون موجود در رگهای خویش را برای این منظور اختصاص دهند واهمهای بیدلیل در خود احساس میکنند و هر چند در بیان، این امر را نقصی برای انسان دوستی خود میدانند اما ترس بیهودهشان یا شاید نبود فرهنگ همگانی اهدای خون موجب میشود از فکر این مسئله بیرون بیایند.
بر اساس آمارهایی که سازمان انتقال خون و ادارات منطقهای آن در استانهای مختلف ارائه میدهند در چند ساله اخیر شاهد افزایش تعداد داوطلبانی هستیم که مایل به اهدای خون هستند به طوری که برخی استانها از نظر بستههای خون مورد نیاز و فرآوردههای خونی خودکفا شده و به صادرات این ماده حیاتی به دیگر شهرها اقدام میکنند اما هنوز در زمینه برخی گروههای خونی مشکلاتی وجود دارد که ناشی از تفاوتهای ژنتیکی اهداکنندگان است.
برخی گروههای خونی به طور کلی کمیاب هستند و تعداد کمتری از افراد جامعه واجد آن محسوب میشوند بنابراین با در نظر گرفتن این مسئله، میزان اهدای این گروههای خاص نیز کمتر شده و نیاز بیشتری به آنها احساس میشود.
در این شرایط یگانه عاملی که میتواند این مشکل را برطرف کند تبلیغات بیشتر و هدفمند برای ترغیب اقشار گوناگون اجتماع به مسئله اهدای خون است.
در این راستا میتوان علاوه بر چاپ بروشورها و دفترچههای راهنما، بخشی از تبلیغات گسترده تلویزیونی و روزنامهای را نیز به این امر اختصاص داد؛ هر چند در مواردی خاص این مسئله دیده میشود اما برای رسیدن به جامعهای مطلوب در زمینه اهدای خون نیازمند همکاری گستردهتر رسانهها هستیم چه اینکه برخی از گروهها تنها از رسانهای خاص استفاده میکنند و تبلیغات برای یک امر در دیگر زمینهها هر چقدر گسترده و قابل توجه هم باشد باز موجب آشنایی این افراد با موضوع مورد نظر نمیشود.
============
یادداشت: صدرالدین فلاح
============
انتهای پیام/ش10/د1000