به گزارش خبرگزاری فارس از قم حتما گذرتان به مطب پزشکان افتاده است، هدف از نگارش این یادداشت انتقاد و یا پرداختن به حق ویزیت آن چنانی، تاریخهای چند ماهه نوبت دهی برای دکترها نیست که حکایت آنها مثنوی هفتاد من کاغذ است و در این مقال نمیگنجد؛ بلکه میخواهم از شأن شکسته مریضهای بخت برگشتهای سخن بگویم که مجبورند بعد از گذر از هفت خوان دریافت شماره و نوبت بعد از چندین و چند روز و در صورت نداشتن مشکلی از بابت دفترچههای تأمین اجتماعی و خدمات درمانی، ساعتها در اتاق انتظار و راهرو و پلههای مطبهای تاریک، شلوغ و کوچک منتظر بمانند تا مگر نوبت آنها شود.
نمیدانم وزیر بهداشت و درمان که همیشه از تسهیل امور درمانی شهروندان سخن میگویند و از بهبود اوضاع خبر میدهند گذرشان به این مطبها میافتد یا نه؟!
اینجا مطب یک پزشک در گوشهای از شهر قم است، اتاقی تنگ و تاریک با مراجعانی بسیار که تنها تحمل درد وجودشان برای آنها کافی است، چگونه روا میداریم تا این جماعت آزرده تن، روحشان نیز در زیر ضربات تازیانه بیمهری و کم لطفی مورد هجمه قرار گیرد؟!
آیا عبارت دهان پر کن و پرطمطراق «تکریم ارباب رجوع» تنها ویژه ادارات و سازمانهای دست چندم است یا شامل همه محیطهای کاری و خدماتی و بهداشتی و درمانی هم میشود؟!
اینجا اتاق انتظار مطب یک دکتر مغز و اعصاب است. یک انسان سالم در اثر حضور در این مکان شلوغ و غیراستاندارد دچار دهها نوع بیماری عصبی میشود حال چه رسد به مریضهایی که خود درد و رنج بیماری عصبی خویش را نیز تحمل میکنند.
البته این تنها مثالی برای روشن شدن اذهان است، وگرنه بسیاری از مطب پزشکان متخصص نیز شاید اینگونه باشد که مراجعه به مطبهای فعال در محلات قدیمی شهر خود تاییدی بر این مدعاست.
«شأن شهروند ایرانی» که به داشتن طبیب حاذقی چون ابوعلی سینا و رازی فخر میفروشد، ایرانیانی که به تبحر پزشکان پنجه طلایی با شهرت جهانیاشان در آن سوی آبها مینازند، چگونه است که در اینجا ساعتها باید این فضای تنگ و ناهنجار را تحمل کنند؟!
مطب پزشک باید طوری تجهیز و مبلمان شود که محل راحتی و آسایش بیماران و مراجعه کنندگان باشد. آیا شایسته است که شأن بیماران ملول و دل شکسته ایرانی اینگونه بشکند؟!
==============
یادداشت: بیت الله احمدی
==============
انتهای پیام/و10/د1000