به گزارش خبرگزاری فارس از کاشان با شکلگیری انقلاب اسلامی علاوه بر عالم سیاست تحولات بسیاری در عرصههای گوناگون به خصوص فرهنگی و اجتماعی ایجاد شد.
در این میان بیشک شعر و ادبیات به دلیل پیوند ناگسستنیاش با فرهنگ و جامعه از این تغییرات گسترده تأثیر فراوانی گرفته است که میتوانیم پیدایش شعری موسوم به شعر انقلابی را از نمونههای این تحول بدانیم.
به این بهانه و برای تحلیل شرایط شعر و ادبیات این دوران به سراغ یکی از برجستهترین شاعران آیینی و انقلابی کشورمان رفتیم که برای اشعار انقلابی و روشنگرانهاش در اواخر زمان پهلوی طعم در بند بودن را نیز چشیده است.
سید علیاصغر صائم کاشانی شاعر دیوان عشق، شکار ستاره، بلور اشک، فروغستان عشق، خورشید سرایان، مینای سخن و خورشید سخن روبهروی خبرنگار فارس در کاشان نشست و از دورههای اوج و فرود شعر انقلابی، سهراب سپهری، وضعیت شعر امروزی و دیوان شعر امام خمینی(ره) سخن گفت که در زیر مشروح آن را میخوانید:
فارس: به نظر شما دوره شعر انقلابی از چه زمانی آغاز شد؟
صائم کاشانی: اگر بخواهیم شعر انقلابی به مفهوم شعر اجتماعی را ریشهیابی کنیم به ناچار باید نشانههای آن را در زمان پیدایش انقلاب مشروطه جستوجو کنیم چراکه در این دوران، حال و هوای شعر و شاعری دگرگون شد و شاعران این عصر بر آن بودند تا زبان خود را با زبان محاوره پیوند داده و شعری برخاسته از ژرفای جان را با مسائلی که در آن دوران میگذشت پیوند حقیقی دهند.
در این دوران شاعران سعی میکردند گرفتاریهای مردم و دغدغههای جامعه را محور اشعار خود قرار دهند.
فارس: نمونههایی از این دوره در ذهن دارید؟
صائم کاشانی: ایرج میرزا، عارف قزوینی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی، علامه دهخدا و قصیدهسرای بیبدیل ملکالشعرای بهار از جمله شاعران برجسته این دوره به شمار میروند.
فارس: تفاوتش با آثار گذشته چه بود؟
صائم کاشانی: وضعیت شعر و ادبیات در قبل از این تحول به گونهای بود که شاعران بیشتر در توصیف یار، ابروی کمان، چشم بادام، زلف چلیپایی، قد سرو و مضامینی از این دست شعر میسرودند ... البته شاعرانی هم بودند که رسالت و مسئولیت خود را در برابر اجتماع و دغدغههای جامعه به نحو شایسته انجام میدادند.
فارس: سرنوشت اینگونه شعر، پس از سپری شدن دوران مشروطه چه شد؟
صائم کاشانی: پس از مشروطه به زمان پهلوی میرسیم ... در این دوران نیز شعرایی بودند که همان سبک و شیوه شاعران مشروطه را دنبال کردند، از پروین اعتصامی و استاد شهریار میتوان به عنوان دو نمونه برجسته این دسته از شاعران نام برد که توانستند با شناخت تغییرات اجتماعی به وجود آمده و مقتضیات دگرگون شده به آفرینش سخن بدیع بپردازند.
تغزل و تشبیب دو عنصر مشهود شعر شاعران پهلوی است که به تقلید از شعرای پیشین در این دوره نیز رواج داشت.
فارس: وضعیت شعر در عصر انقلاب چگونه بود؟
صائم کاشانی: در دوران انقلاب شاعران همگام با سایر اقشار جامعه به این نتیجه رسیدند که سلطنت نه یک موهبت است و نه یک ودیعه الهی - قبل از انقلاب این تفکر غلط را به راه انداخته بودند که سلطنت یک موهبت و ودیعه الهی است - بلکه قدرت حقیقی منبعث از منبع لایزال الهی است.
اما در مورد وضعیت شعر باید بگویم در این دوران قصیدهسرایی و غزلسرایی به سبک و سیاق گذشته منسوخ شد و حتی قالب غزل به عنوان کهنترین قالب شعر پارسی که متعلق به بیان احساسات و معانی عاشقانه است به قالبی تبدیل شد که شاعران دوره انقلاب عالیترین مضامین عرفانی، اجتماعی و سیاسی خود را با استفاده از آن بیان میکردند.
فارس: شاعران برجسته این دوره چه کسانی بودند؟
صائم کاشانی: شاعرانی نظیر موسوی گرمارودی و زندهیادان سید حسن حسینی، سلمان هراتی و قیصر امینپور از جمله شاعرانی بودند که سخن انقلاب را درک کردند و از ظرفیتهای به وجود برای انتقال مفاهیم انقلابی به خوبی بهره بردند.
فارس: مهدی اخوان ثالث را جزو این گروه نمیدانید؟
صائم کاشانی: البته ایشان نیز یک شاعر سیاسی برجسته بود و با شمشیر سخن با دولت شاهنشاهی میجنگید اما شاعری هم نبود که همراه انقلاب باشد.
فارس: چرا شاعران دوره انقلاب نسبت به شاعران دیگر در زمان خودشان گمنامتر بودند؟
صائم کاشانی: اگر به شاعران معاصر بنگریم میبینیم شاعرانی همچون سهراب سپهری در زمان حیاتشان بسیار گمنامتر و مهجورتر از شاعران دوره انقلاب بودند چنانکه هیچ صدا یا فیلم مشخصی از سهراب شعر ایران وجود ندارد.
فارس: روند شعر انقلابی پس از انقلاب چگونه پیش رفت؟
صائم کاشانی: به طور کلی روند شعر از اوایل انقلاب تا همین یکی دو دهه اخیر خوب پیش میرفت و شاعران توانسته بودند با استفاده از قالب شعر کلاسیک در عین خلق مضامین تازه و نو پیروی شایستهای از سبک مدرنیسم داشته باشند.
فارس: نظرتان راجع به اشعار شاعران امروزی چگونه است؟
صائم کاشانی: در میان شاعران جوان امروزی استعدادهای بینظیری وجود دارد که نویدبخش آیندهای روشن برای شعر و ادبیات فارسی است اما یک نقد بسیار جدی هم به شعر شعرای امروزی وارد میدانم و آن هم یک نوع مفهومگریزی و معناستیزی است که در این سالها در اشعار بیشتر شعرای جوان مشاهده میشود.
همین دو رویکرد موجب شده گرایش شاعران جوان بیشتر به سبک پست مدرن باشد به این معنا که تمام اعتقاداتی که شاعر در سبک مدرنیسم به آن پایبند است سبک پست مدرن آن را به یکباره کنار میگذارد.
البته این گروه از شاعران دنبال حرف نو هستند و از ترکیبهای بدیع نیز استفاده میکنند اما همه این عناصر بدون مفهوم و معنای بلند کارایی چندانی در شعر پارسی ندارد.
فارس: تلخی و یأسی که در شعرهای امروزی شاهد آن هستیم به خاطر همین محتوازدایی و فرمگرایی صرف است؟
صائم کاشانی: به طور یقین به همین علت است ... در شعر پست مدرن بیشتر با مضامین ناامیدکننده روبهرو هستیم تا با مفاهیم امیدوارکننده ... به عبارت دیگر حالت تلخی پستمدرن شعرای امروز موجب شده شیرینی، طراوت و امیدبخشی از شعرهای آنان بیرون رود که جای بسی تأسف است.
فارس: به نظر میرسد شما از مخالفان گونه شعر سپید هستید؟
صائم کاشانی: به هیچ وجه ... من خودم کتابی با عنوان «دست در آغوش سکوت» به رشته تحریر در آوردهام که بسیاری از اشعار این کتاب در قالب شعر سپید سروده شده، من نه تنها مخالف هیچگونه شعری به خصوص شعر سپید نیستم بلکه حتی بر این نظرم که سرودن یک شعر سپید واقعی از سرودن یک شعر سبک کلاسیک مانند غزل دشوارتر است اما به این نکته نیز تأکید میکنم که گرچه شعر سپید وزن ندارد اما تصویرگرا و تخیلگراست و به معنای دیگر باید دارای یک وزن درونی همراه با مفاهیم بلند باشد.
فارس: راستی نظرتان راجع اشعار سپید محمدعلی بهمنی چیست؟
صائم کاشانی: ایشان نیز یکی از شعرای برجسته عصر انقلاب هستند ... البته باید بگویم آقای بهمنی بیش از آنکه یک شاعر قالب شعر سپید باشد یک غزلسرای معروف و خوش قریحه است.
فارس: چه راهکاری برای حل این معضل پیشنهاد میکنید؟
صائم کاشانی: راهکارش مشخص است ... اینکه شاعران جوان و خوشقریحه ما غروری که در وجودشان پیدا شده را کنار بگذارند و با ادبیات کلاسیک آشتی کنند و بدانند شاعری که میخواهد در قالبهای شعر نو موفق باشد باید ابتدا توانمندی خود را در شعر کلاسیک نشان دهد.
این نکته در مورد بسیاری از شاعران طراز اول نوپرداز صدق میکند، برای نمونه نیما یوشیج، نیما خود در ابتدا قصیدهسرا بوده و همچنین غزل و رباعی نیز میسروده و یا مهدی اخوان ثالث به عنوان یک پیرو سبک نیما شاعری قصیدهسرا، غزلسرا و رباعیسرا بوده است.
فارس: در مورد سهراب سپهری چطور؟
صائم کاشانی: سهراب سپهری هم همینطور ... وی ابتدا شعر کلاسیک میگفت در قالبهایی نظیر قصیده، غزل، رباعی و مثنوی، به نظر من رمز موفقیت سهراب همین بود که ابتدا به ادبیات کلاسیک آشنا شد و پس از مجرب شدن در شعر کلاسیک به شعر نو روی آورد.
حتی شعرای محبوب سهراب نیز شعرای غزلسرایی چون عماد خراسانی، رهی معیری و استاد شهریار بودند و همیشه زمانی که به عنوان دو دوست صمیمی با هم گفتوگو میکردیم او از آنان سخن میگفت.
فارس: راستی فراموش کردم تحلیلتان را در مورد امام خمینی (ره) به عنوان یک شاعر بپرسم ... نظرتان چیست؟
صائم کاشانی: بیشک حضرت امام خمینی (ره) به عنوان یک فقیه جامعالشرایط دارای ابعاد شخصیتی و ویژگیهای متعددی بودند که شاعر بودن تنها یکی از این خصوصیات است و نمیتوانم این بعد شخصیتی ایشان را نسبت به سایر ابعاد بینظیر ایشان چون عارف بودن، زاهد بودن و فقیه بودن برتر بدانم.
فارس: کدام یک از اشعار دیوان ایشان را بیشتر میپسندید؟
صائم کاشانی: همه دیوان حضرت امام را میپسندم اما یک غزل در دیوان ایشان را از بقیه بیشتر میپسندم که با این بیت آغاز میشود:
«عهدی که بسته بودم با پیر میفروش در سال قبل تازه نمودم دوباره دوش»
فارس: خودتان نیز در مورد انقلاب اثری دارید؟
صائم کاشانی: بله چند اثر در این زمینه سرودهام اما در اینجا برای نمونه میتوانم به اشعاری از «دیوان عشق» اشاره کنم.
فارس: و سخن آخر!
صائم کاشانی: سپاسگزارم و برای شعر و ادب پارسی آرزوی توفیق روزافزون میکنم.
انتهای پیام/آ10/گ2000