اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

/یادداشت/

هزار حرفی که ناتمام مانده است

خبرگزاری فارس: همان حرف‌هایی که حاتمی‌کیا چند سال قبل با آژانس شیشه‌ای زد، اما امروز کسی نیست حرف عده‌ای را بزند که قبل از جنگ سر زمینشان بودند با تراکتور و بعد از جنگ رفتند سر همان زمین، بی تراکتور.

هزار حرفی که ناتمام مانده است

به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، این بار که شروع به نوشتن کردم، گفتم بس است، کسی صدایت را نمی‌شنود تا به کی می‌خواهی بگویی تا نشنوند، تا اینکه بگذرند از حرف‌هایت اما می‌نویسم به عنوان تابلوی نیمه‌راهی که جاده‌اش تاریک است و چراغش دست کسی است که این متن را می‌خواند و لحظه‌ای در فکر فرو می‌رود.

برادرم، خواهرم، مدیونی تا آخر عمرت مدیون کسانی هستی که روزی معبری شدند تا تو امروز در این سرزمین راه بروی، حتی نفس بکشی، اگر طاقت داری که تا آخر متن را بخوانی، ادامه بده اگر نه همین جا کافیست تو را به خیر و ...

حاجی مو شرمنده‌یم نه که فکر کنی میرم انگلیسا، نه یا اینکه فکر می‌کنی میرُم سر زمینمان، نه ... صحبت‌های ناتمام عباس در آژانس شیشه‌ای همانجا که بغض کرده بود و با لهجه مشهدی‌اش می‌گفت: مُو که سفری شدم ان‌شاءالله این دفعه از قافله جا نموُنم، یادت هست؟

هنوز عده‌ای فکر می‌کنند که خانواده‌های شهدا بعد از جنگ غنایم بردند، همان حرف‌هایی که حاتمی‌کیا چند سال قبل با آژانس شیشه‌ای‌ زد، اما امروز کسی نیست حرف عده‌ای را بزند که قبل از جنگ سر زمینشان بودند با تراکتور و بعد از جنگ رفتند سر همان زمین بی تراکتور.

در یکی از مصاحبه‌ها با خانم یک رزمنده هم‌صحبت شدم، بحث به شهدا و جنگ کشید، گفتم ما هم از ترکش‌های جنگ بی‌نصیب نماندیم، با تعجب در چشمانم نگاه کرد و گفت: دخترم شما و جنگ؟ شما که هم‌سن دختر من هستی، از حرفش خنده‌ام گرفت که ترکش را فقط به معنای واقعی ترکش می‌داند و نه ...

ما هنوز قبول نداریم که جنگی است نابرابرتر از هشت سال دفاع  مقدس که مقدس ماند و این جنگ مرد و زن نمی‌شناسد، این‌بار جنگ تن به تن است، نگاهی به همسایه‌ات، حتی خانواده‌ات و دوستانت کرده‌ای؟

ما درد رزمندگان را در اروند می‌کشیم، اینکه ببینی دوستانت غرق می‌شوند و تو تنها نظاره‌گری هستی و کاری از دستت برنمی‌آید چه حالی به تو دست می‌دهد، اگر درد این افراد را خوردی آنگاه بدان که وارد مبارزه‌ای شدی که مقدس است، نگذار واژه دفاع مقدس تنها برگردد به 31 شهریور سال 59، تا به کی برای هفته دفاع مقدس بزرگداشت بگیریم، بگذارید دفاع جاری باشد آنقدر جنگ را محدود به هشت سال نکنید، مگر ما بعد از هشت سال دفاع نکردیم؟ اصلا مگر می‌شود انسان راکد باشد و دفاع نکند؟ اینبار ما به جای پدرانمان می‌جنگیم با شهادتی متفاوت و جانبازی متفاوت‌تر ...

جنگ که همان است، دشمن هم همان و فقط آرایش نظامی تغییر کرده است، این‌بار سنگرهایمان سیار است، معلوم نیست از چه جانبی حمله می‌شود، باید آماده باشی برای جهادی عظیم‌تر.

امام وقتی دستور دادند خرمشهر آزاد شود امثال محمد جهان‌آرا ایستادند و جان دادند، امام وقتی دستور دادند جزایر مجنون گرفته شود امثال باکری و همت‌ها جان و سر دادند.

مسیر که همان است، جنگ که سخت‌تر شده، اماممان که فرمان می‌دهد از مفاسد اقتصادی گرفته تا کرسی‌های آزاداندیشی، تذکر می‌دهد نه یک‌بار بلکه صدها بار، چرا نمی‌شنویم، صدای خمپاره‌های دشمن به گوشهایمان آسیب زده است یا خدای ناکرده مانند امت زمان امام حسین (ع) شکم‌هایمان از مال حرام پر شده است که نمی‌شنویم.

عزمی جدی می‌خواهد تا نگذاریم آن دنیا شرمنده روی پدرهایمان باشیم که بگویند پاهایتان را روی خون ما گذاشتید و امامتان را یاری نکردید، دستمان را بگیرید قضیه جدی است، آبروداری کنید، نگذارید ...

ابتدایش را با آژانس شیشه‌ای شروع کردیم، بگذارید آخرش را هم به سبک آژانس شیشه‌ای تمام کنیم، من از همه کسانی که به نوعی از خواندن این متن اذیت شدند معذرت می‌خواهم و حلالیت می‌طلبم، امیدوارم نیت این حقیر را درک کرده باشند.

انتهای پیام/آ10

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول