مجلس شورای اسلامی که چکیده و عصاره ملت نامیده میشود جایگاه حساس و مهمی است که در نظامهای مردمی نقش برجسته و حساسی را دارد چراکه تحقق بخشی از جمهوریت در این قوه تأثیرگذار است و از همین رو بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) میفرماید «مجلس در رأس امور است».
درباره قداست، اهمیت و جایگاه حساس و سرنوشت ساز مجلس و نقش آن در صلاح و فساد جامعه و کشور و نظارت بر کارها و اصلاح امور و برخورد قاطع و دلسوزانه با مسایل کشور، بیانات رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره الشریف و بیانیهها و سخنان رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای مدظله العالی، بهترین دلیل و گواه است.
* مجلس از نگاه معمار انقلاب
حضرت امام خمینی رحمتالله علیه میفرماید "مجلس شورای اسلامی تنها مرکزی است که تمام قوا باید تبع آن باشند ... اینجانب اکیدا علاقمندم که قداست مجلس معظم و وکلای محترم محفوظ باشد تا الگویی باشند برای مجلسهای جهان ... شما (نمایندگان) باید در آنجا معلم اخلاق باشید برای همه کشور، حضرات وکلا، مجلس را معبدی کنند منزه از اعمال و اقوال زمان طاغوت تا مجلس نمونه شود، باشد که مجالس دیگر کشورهای اسلامی از آن تبعیت کنند" مرکز همه قانونها و قدرتها مجلس است ... شک نیست که مجلس به همه امور نظارت دارد و حق نمایندگان است که از هر انحراف و خلافی که از وزراء و ادارات میبینند به حکم قانون جلوگیری کنند و دولت را تا حد استیضاح بکشانند، لکن فرقهاست بین نظارت و استیضاح و بین عیبجویی و انتقامگیری و این فرقها را همه کس پس از رجوع به وجدان خویش میفهمد."
* مجلس از نگاه رهبری
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز میفرمایند "نمایندگی مجلس، مسئولیت و خدمت است، مجلس در نظام اسلامی دارای نقش حقیقی در اداره و هدایت کشور است و درست ایفا کردن این نقش تأثیر عمیق و تعیین کنندهای در سرنوشت و مسیر و جهتگیریهای اصلی کشور به جای میگذارد. مجلس به معنای حقیقی کلمه مظهر اراده و حاکمیت مردم است. مجلس با مصوبات خود راهی را که دولت اسلامی برای اداره کشور باید بپیماید، ترسیم میکند و بر این حرکت سرنوشتساز نظارت میکند. مجلس در همه حال باید حریت و صراحت و حقگرایی و استقلال خود را حفظ کند و راه راست را به مجریان امور نشان داده و بر پیمودن آن نظارت کند. نمایندگان باید پاسخگوی رأی اعتمادی که بر اعضای دولت میدهند، باشند. با این حال کارشکنی و فتنهگری از هیچکس قابل قبول نیست ... بنابراین مجلس باید تمام امور کشور را اصلاح کند، همه امور کشور را زیر نظر داشته باشد. پست نمایندگی مسئولیت است و تکلیف، نمایندگان باید نظارت دقیق و همهجانبه خود و تصویب قوانین هدایتگر و سازنده، راه کار و تلاش و پیشرفت کشور را هموار کرده و اگر ضعف، خلاف و یا تخلفی دیدند با قدرت و قاطعیت برخورد کرده و مسامحه روا ندارند ... در قانون اساسی نیز به این مسئله توجه خاص مبذول شده و از نظر شرایط و اختیارات و مسئولیتها بر رکن بودن و محوریت مجلس در امور کشور تأکید شده و اصول فراوانی به وظایف و اختیارات و رسالت مجلس اختصاص یافته است در حدود 60 اصل و حدود یک سوم از اصول قانون اساسی به مسایل مربوط به مجلس و قانونگذاری و قوه مقننه و وظایف این قوه مربوط میشود این خود اهمیت و قداست و نقش کلیدی و جایگاه ویژه مجلس را در امور کشور نشان میدهد، بررسی همین بخش مهم تفاوت ماهوی مجلس و قوه قانونگذاری در جمهوری اسلامی با قانون اساسی مشروطیت و نظام گذشته را به خوبی بیان میدارد.
* مدرس که بود؟
مدرس ابرمردى که در سال 1287 قمری دیده به جهان گشود، بیرق مبارزه را تنها در تنگنا به دوش کشید و شجاعت تحسین برانگیزش چشم بداندیشان و زمامداران خودسر را خیره کرد و بیگانگان را به تحیر واداشت.
مدرس کسی بود که در تمام مدت عمرش سادهزیستى، تواضع، قناعت و به دور بودن از هرگونه رفاهطلبى را شیوه زندگى خویش کرد و از طریق عبادت و دعا و راز و نیاز با خدا، کمالات معنوى را کسب کرد.
شهید آیتالله سید حسن مدرس بر حسب اسناد تاریخى و نسب نامهاى که حضرت آیتالله العظمى مرعشى نجفى (ره) تنظیم کرده از سادات طباطبایى زواره است که نسبش پس از 31 پشت به حضرت امام حسن مجتبى علیهالسلام مىرسد.
مدرس نخستین کسى بود که تدریس نهجالبلاغه را در حوزههاى علمیه رسمى کرد و نخستین مجتهدى بود که این کتاب را جزو متون درسى طلاب قرار داد. شخصیتى چون حاج میرزا آقا على شیرازى، استاد شهید مطهرى و آیتالله العظمى بروجردى نهجالبلاغه را نزد شهید مدرس آموختند.
شهید مدرس در جریانات مربوط به نهضت مشروطه به سمت سیاست روی آورد و با انتخاب به عنوان یکی از پنج تن علمای منتخب، برای دوره دوم قانونگذاری مجلس، در تاریخ 1289 شمسی، چهره سیاسی او شناختهتر میشود.
وی در دوره سوم نیز از طرف مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد ولی این مجلس به علت فشار خارجی و آغاز جنگ اول جهانی یکسال بیشتر دوام نیاورد. مدرس از چهرههای سرشناس کمیته دفاع ملی بود که برای جلوگیری از پیشرفت نیروهای روسیه تزاری به سمت پایتخت به قم مهاجرت کردند. او سپس عازم اصفهان، کرمانشاه، عراق، ترکیه و سوریه شد و پس از دو سال به ایران بازگشت. با امضای قرارداد 1919 وثوقالدوله، مدرس به مخالفت برخاست و با این قرارداد ننگین به شدت مخالفت کرد و اجازه نداد ایران بین اجانب تقسیم شود. پس از کودتای رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی در سوم اسفند 1299، مدرس همراه بسیاری از ملیون و مبارزان دستگیر شد و تا پایان عمر کابینه سیاه سید ضیاءالدین طباطبایی در قزوین زندان بود (این زندان هماکنون هم در خیابان پیغمبریه وجود دارد).
پس از آزادی به نمایندگی مردم تهران در مجلس چهارم انتخاب شد و به عنوان نایب رئیس مجلس و رهبری اکثریت مجلس برگزیده شد، دوره پنجم مجلس در سال 1302 افتتاح شد و در این دوران پر اهمیت تاریخ مشروطه که با تغییر سلسله قاجاریه و روی کار آمدن رضاخان همراه بود، مدرس رهبری اقلیت مجلس را بر عهده داشت. رضاخان که به دنبال حذف قاجار و حاکمیت خود بود، طرح جمهوری را مطرح کرد اما وجود مدرس و رفقای او در مجلس که فراکسیون اقلیت را تشکیل میدادند، مانع از به سرانجام رسیدن طرح جمهوری رضاخانی شد. یکی از وقایع مهم مجلس پنجم استیضاح رضاخان، توسط مدرس بود اما رضاخان توانست با فریب و نیرنگ، مقدمات تصویب انقراض قاجاریه را فراهم کند و در تاریخ 9 آبان 1304 این کار را عملی کرد و خود به پادشاهی ایران رسید. رضاخان در طی برگزاری انتخابات مجلس هفتم، اجازه نداد مدرس به مجلس راه یابد و ابتدا مدتی او را خانهنشین کرد و سپس در 16 مهر 1307 دستگیر و به دامغان و مشهد و سپس به خواف تبعید کرد.
شهید مدرس هفت سال در خواف توسط مأموران زیر نظر بود و در 22 مهر 1316 از خواف به کاشمر منتقل شد. در این زمان رضاخان دستور قتل مدرس را به رئیس شهربانی کاشمر داد ولی او به این کار تن نداد و در نتیجه این مأموریت به جهانسوزی، متوفیان و خلج واگذار شد. آنها در شب دهم آذر 1316 برابر با 27 رمضان 1356 قمری به سراغ آن عالم ربانی رفتند و او را به شهادت رساندند و جنازه را مخفیانه به خاک سپردند.
* مثل مدرس
شهید آیتالله سید حسن مدرس برجستهترین نمایندهای است که در چند دوره مجلس شورای ملی حضور یافت و نقطه عطفی در تاریخ مجالس ایران پدید آورد. کارنامه ارزنده پارلمانی، اقتدار و ابهت سیاسی مدرس در مقابل استکبار و استبداد و شخصیت او به عنوان انسانی زاهد و پرهیزگار، موجب شد که امام خمینی در سنین جوانی مشتاق وی شود و از نزدیک با تلاشهای او آشنا شده، در موضعگیریهای خود از چنین انسانی تأثیر پذیرد و در بیانات خویش بارها خصال آن شهید را مورد تحسین و تمجید قرار دهد و چنین بفرماید «سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید». راستی چرا مدرس برای امام امت، روشنفکران راستین و جامعه اسلامی، اینقدر جاذبه و طراوت دارد؟
- سادهزیستی؛ مدرس با قناعت و پرهیز از رفاهطلبی زیست و به هر مقام علمی و یا سیاسی که رسید، از این شیوه دست برنداشت و این روش، وی را در مبارزه با دشمنان موفق میساخت. خودش میگوید: اگر من نسبت به بسیاری از امور آزادانه اظهار نظر میکنم و پروایی از دشمنان ندارم، برای آن است که چیزی ندارم و از کسی هم چیزی نمیخواهم.
- مخالفت با قدرتهای بیگانه؛ شهید مدرس از لحاظ سیاست خارجی به هیچکدام از قدرتهای استکباری اعتماد نداشت و به هر دو انتقاد میکرد و روش سیاسی آنان را مورد تهاجم خویش قرار میداد. وی به صدراعظم عثمانی اخطار کرد که اگر کسی به سرزمین ایران حمله کند، او را با گلوله میزنیم. در مقابل اولتیماتوم روس مقاومت کرد و در حالی که اکثر نمایندگان در مقابل این ابرقدرت در رعب و هراس به سر میبردند، مدرس در چنین شرایط آشفتهای با طرح اسارتآور روسها به مخالفت برخاست و رأی ضد نقشه آنان داد و با این برنامه، نمایندگان را از خواب غفلت بیدار کرد.
- ستیزه با استبداد؛ در سوم اسفند 1299 ه.ش سید ضیاءالدین طباطبایی با نقشه انگلستان به کودتایی ننگین دست زد، رضاخان نیز در کابینهای که پس از این کودتا تشکیل شد، قدرت نظامی را در اختیار داشت و مدرس و گروهی از شخصیتهای برجسته، با این حرکت به مخالفت برخاستند که دستگیر و روانه زندان شدند اما عمر کابینه شوم مزبور سه ماه بیشتر دوام نیافت و زندانیان رهایی یافتند.
هوشیاری، فراست و طرفداری از استقلال در زندگی سیاسی مدرس محوریت داشت.
* آیتالله مدرس (ره) از منظر امام (ره)
هیچ شخصیت معاصرى همچون مدرس مورد تعظیم و تأیید امام واقع نشده است و حتى پس از براندازى رژیم پهلوى و در دوران استقرار نظام جمهورى اسلامى نیز مدرس همچنان در کانون توجه امام است. این نکته از آن رو حائز اهمیت است که ویژگىهاى شخصیتى برخى از افراد متناسب انجام اقدامات انقلابى است اما فاقد مهارت و توانایى لازم برای دوران سازندگى هستند، حال آنکه در کلام امام، الگوى رفتار سیاسى مدرس موضوعیت خویش را در هر دو دوره حفظ کرده است.
مقایسه رفتار سیاسى امام خمینى و شهید مدرس را مىتوان در دو بخش، یعنى تحلیل رفتار سیاسى در مورد براندازى رژیم سابق و نیز رفتار سیاسى در دوران استقرار نظام جمهورى اسلامى مورد بحث قرار داد.
امام در برخورد با نخبگان سیاسى فاسد داخلى و نیز نمایندگان قدرتهاى طاغوتى از مرحوم مدرس درسهایى نقل مىکند. حتى در زمان فروپاشى نظام پادشاهى و استقرار جمهورى اسلامى رفتار سیاسى مدرس در اندیشه امام کارآیى دارد و آن ذکر ظرافتهاى سیاست اسلامى است که در رفتار سیاسى یک مجتهد و مسلط به قواعد اسلامى جلوهگر شده است. امام با یاد کردن از مدرس تأکید مىکنند که در برخورد با نخبگان سیاسى داخلى و نمایندگان قدرتهاى خارجى نباید خود را باخت بلکه باید از همان اول مقاومت کرد و شخصیت مغرور آنان را خرد و تحقیر کرد.
امام حتى وقتى مىخواهند کاندیداهایى را که در انتخابات رأى نیاوردهاند تشویق به ماندن در صحنه کنند، از مدرس شاهد مىآورند "اینطور نباشد که حالایى که مطابق میل من نشده من کنار بروم ... مرحوم مدرس گفته بود که من با جمهورى مخالفم ... لکن اگر جمهورى شد کنار نمىروم، من در میدان هستم".
امام در وصیتنامه سیاسى الهى خود نیز از مدرس و اولتیماتوم روسیه براى نصیحت به عدم تمایل و گرایش هواداران گروههاى شرق و غرب یاد مىکنند.
از دیدگاه حضرت امام (ره) جایگاه و نقش مردم در انتخابات، اساسی، حساس و تعیین کننده است بنابراین همه را به شرکت فعالانه در انتخابات توصیه میکنند و میفرمایند «وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخابات رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ... در صحنه باشند و اشخاصی را که انتخاب میکنند روی ضوابطی باشد که اعتبار میشود. عدم دخالت مردم، از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسؤول سرنوشت کشور و اسلام هستند، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده و چه بسا که در بعضی مقاطع عدم حضور و مسامحه گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد والا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس کردهاید».
انتخاب اصلح توصیه دیگر امام است، امام خمینی (ره) معنا و معیار اصلح را چنین بیان میفرماید "اگر (انتخاب اصلح) برای خودتان باشد، شیطانی است و اما اگر انتخاب اصلح برای مسلمانهاست، کی و از کجاست، مطرح نیست، از هر گروهی باشد، حزب باشد، یا غیر حزب، نه حزب اسباب این شود که غیر آن فاسد و نه صد درصد حزبی بودن سبب صلاح آنهاست و انتخاب اصلح برای مسلمین یعنی انتخاب فردی که تعهد به اسلام و حیثیت آن داشته باشد و همه چیز را بفهمد و چون در مجلس اسلام تنها کافی نیست بلکه باید مسلمانی باشد که احتیاجات مملکت را بشناسد و سیاست را بفهمد و مطلع به مصالح و مفاسد کشور باشد و ممکن است به شما و گروه شما هم مربوط نباشد که اگر اصلح را انتخاب کردید، کاری اسلامی میکنید و این یک محکی است برای خودتان که تشخیص بدهید انتخاب برای اسلام است یا برای صلاح خودتان".
در جایی دیگر حضرت امام (ره) ملاک و معیار انتخاب اصلح را برای مردم چنین بیان میکند "اشخاصی را انتخاب کنیم که از هر جهت صالح باشند، مسلمان بودن تنها فایدهای ندارد، باید جمهوری اسلامی را قبول داشته باشد و از مسائل روز اطلاع داشته باشد سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید کسانی را که انتخاب میکنید باید مسائل را تشخیص دهند، نه از افرادی باشند که اگر قدرت دیگری تشری زد بترسند، باید بایستند و مقابله کنند".
* رهبری از مجلس چه میخواهد؟
توجه به پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت آغاز به کار مجلس هشتم و بررسی بیانات ایشان در دیدار با نمایندگان هشتمین دوره مجلس به روشنی مسیر حرکت مجلس را با توجه به مسایل اساسی کشور مشخص میکند.
بر همین اساس مروری گذرا بر منویات، راهبردها و خواستههای مقام معظم رهبری در چند سال گذشته به ویژه هنگام افتتاح مجلس میتواند دغدغهای برای نمایندگان باشد تا آن را نصبالعین قرار داده و اجرایی کنند. مردم نیز باید توقعات و انتظارات رهبری از مجلس را به عنوان مطالعات خود از نمایندگان پیگیری کرده و مطبوعات و رسانهها هم در این راستا، نقش و کارکرد خاصی در تحقق این راهبردها میتوانند داشته باشند.
ایشان میفرمایند "از جایگاه خودتان غفلت نکنید. توجه داشته باشید اینجا کجاست و مجلس شورای اسلامی یعنی چه؟ اهمیت تصمیم و موضعگیری را در این مجلس مورد غفلت قرار ندهید. اینجا مرکز و قله و به تعبیری ویترین نظام اسلامی است که جلوی چشم قرار دارد ... مجلس باید اثرگذار، پررنگ، فعال و دارای نقش باشد؛ همه تلاشها باید دنبال این باشد ... شما نمایندگان عصاره و خلاصه ملت هستید. موضعگیری شما در مسایل سیاسی و بینالمللی، به یک معنا حاکی از موضعگیری ملت ایران است، این موضعگیری دو گونه میتواند باشد، گاهی میتواند دشمن را به دخالت بیشتر امیدوار کند و او را نسبت به نظام اسلامی گستاخ و طلبکار و فزونطلب و به زیادهخواهی تشویق کند، میتواند هم درست به عکس باشد، احساس کند که در ملت ایران و نمایندگان او، صلابت، ایستادگی، آگاهی به منابع و مصالح، ایستادگی بر سر منافع ملی و مصالح و ناسازگاری با کسانی وجود دارد که همه همتشان این است که منافع ملی را به بازیچه بگیرند و راهی برای سیطره بر این ملت پیدا کنند".
"من در مجالس قبلی مکرر به مسئولان و دستاندرکاران میگفتم دیوان محاسبات را خیلی جدی بگیرید، این ابزار بسیار مهمی است. به شما هم این نکته را عرض میکنم. البته بعضی گوش کردند، بعضی هم گوش نکردند اما گوش کنید ... قانون باید جامع، کامل، ماندگار، صریح، کارشناسی شده، گرهگشا و ناظر بر مشکلات زندگی مردم باشد و جز در مواردی که برای باز کردن گرهها در کوتاهمدت لازم است، بتواند در شرایط و موقعیت های مختلف اجرا شود و مردم را درباره تصمیماتشان برای آینده خاطرجمع کند ... قانون باید کارآمد، روان، شفاف، روزآمد و با این حال با نگاه بلندمدت دارای گسترهای هرچه پهناور و قابل ماندگاری و یکسره معطوف به نیازهای مردم و منافع عمومی باشد".
رهبری در توصیههای اخلاقی به نمایندگان در بحث انضباط سروقت حاضر شدن، در کمیسیونهای تخصصی حضوری فعال داشتن، سرگرم نشدن به هر کاری که در وظیفه نمایندگی خللی ایجاد کند را مورد تأکید قرار دادند و فرمودند "خوی اشرافی و گرایش به اسراف و طعمه انگاشتن این مسئولیت، بلای بزرگی است که گاه مردم سابقاً نجیب و پارسا هم ممکن است، نتوانند خود را از آن برحذر بدارند. همه باید به شدت مراقب خویش باشیم و دوره مسئولیت خود را حسنه ماندگار و نه سیئهیی، دامنگیر بسازیم".
* تکلیف یک نماینده چیست؟
مقام معظم رهبری در سفر خود به قزوین در دیدار 26 آذر 82 با اساتید و دانشجویان قزوین فرمودند "نماینده مجلس بدون داشتن تقوا و عدالت مىتواند به مجلس برود؛ نخیر، او هم تقوا و عدالت لازم دارد؛ چرا؟ چون او هم حاکم است و جزوِ دستگاه قدرت است، همانطور که دولت و قوّه قضائیه هم حاکم هستند؛ ... تاکنون مجالس متعدّدى در ایران تشکیل شده که همه برخاسته از آرای مردم و متّکى به یک استدلال منطقىِ قوى هستند. مجلس امروز مجلس ششم است و همه این مجالس معتبرند و بایستى آنچه را که آنها تصویب مىکنند، همه عمل کنند. اگر جایى تصورمان این است که این مصوبه یا این مجلس یا این برهه بر طبق مصالح کشور نیست، باید به خودمان مراجعه کنیم و ببینیم که اینها را غیر از ما کس دیگرى انتخاب نکرده، ما انتخابشان کردهایم".
رهبری در دیدار هشتم خرداد سال جاری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی با هشدار در خصوص اینکه مبادا در فرصت باقی مانده مجلس دچار کمکاری شود، چنین میفرماید "یک مسئله دیگر هم نزدیک شدن به صاحبان قدرت و ثروت است، این را ما با شما بىرودربایستى عرض کنیم. بالاخره ما برادران هم هستیم؛ همدیگر را بایستى توصیه به حق و توصیه به خیر کنیم. این خیلى خطر بزرگى است که کسى به خاطر تأمین نمایندگى در یک دوره، نزدیک بشود به صاحبان ثروت یا به صاحبان قدرت، این خیلى چیز بدى است، این از آن چیزهایى است که خداى متعال از آنها نمیگذرد و انتقام خواهد گرفت. این چیزها روى شخص، روى عاقبت به خیرى که اینقدر برایش اهمیت قائلیم و روى جامعه اثر منفى میگذارد".
حال مدرس با آزادگیاش نه تنها به کانون قدرت و ثروت وابسته نبود بلکه نمیگذاشت کانون قدرت و ثروت در مجلس شکل بگیرد.
مدرس کسی بود که اگر نفسش به تهران میرسید تهران را زنده میکرد ولی برخی امروز اگر به تهران نرسند نفسشان زنده نمیشود.
امروز باید از نمایندگان مردم قزوین در مجلس پرسید با قدرتی که در نظام اسلامی تکلیفآور است چه کردهاید؟ کجا نماینده مجلس، کجا نماینده مردم، کجا مدرسمآب و کجا مدرسوار بودهاید؟ آیا خود از کارنامهای که دارید راضی هستید، در تصویب حقوق کذایی کجا بودید، در پیگیری مطالبات رهبری از دولت کجا بودید؟ و آیا در فتنه دشمن و ایادی داخلی حتی به زبان، شجاعت مدرس را داشتید؟ آیا پاسخ شما به مردم فقط خطبههای قرائتان است؟
اگر میخواهید برای دور بعدی در انتخابات حضور پیدا کنید، باید بگویید که پاسخ شما در برابر عملکردتان چیست؟ هر بار که استاندار قزوین تغییر یافت و انتقاد نماینده ولی فقیه و امام جمعه استان را شاهد بودیم شما در کدام سوی میدان بودید؟ آیا تنها دیدگاهای مردم و استان را به رئیس جمهور منتقل کردید و یا برای عملی شدن آن هم کاری شد؟
امروز سوال مردم از نمایندگان استان قزوین در مجلس شورای اسلامی این است که چرا در این حدود چهار سال یا دورههای قبل همواره متکلم وحده بودهاید و از پاسخ به سوالهای مردم فراری هستید و همچون کارگزاران دولت که حداقل هر سال یک بار عملکرد خود را تشریح کرده و به سوالات اصحاب رسانه پاسخ میدهند، در برابر رسانهها حاضر نمیشوید و از آنچه باید بگویید، سخنی نمیگویید؟
* مخلص کلام
امروز پس از گذشت 64 سال از شهادت آیتالله مدرس در مواجهه با استعمار نو، فتنهانگیزیهای داخلی در کنار توطئههای داخلی، انتظار ما داشتن نمایندگانی است که مدرستر از مدرس باشند ولی چنین تصور میشود نه تنها این مهم محقق نشده است بلکه به همچون مدرسی هم نرسیدیم، حال اگر حداقل نمایندگان استان قزوین اعتقاد دیگری دارند، منتظر شنیدن نظرشان میمانیم، به امید مجلسی با نمایندگانی مدرسیتر از مدرس تا مجلس عصاره فضایل ملت باشد.
انتهای پیام/آ10
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.