به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، این فراز و فرود از تاسیس نظام صفوی در ۱۵۰۲ تاکنون بیشتر مورد امعاننظر محققان و تحلیگران داخلی و خارجی بوده است، مواجهه تمدن ایرانی و اسلامی با تمدن غرب و پیشتازی انگلیس در بر قراری ارتباط با ایران در دوره یاد شده یکی از وقایع مهم در تاریخ تمدن ایران است.
تاسیس دولت ملی با ایدئولوژی تشیع و برقراری اقتدار و امنیت ملی واقع مهم دیگری بود که تمدن ایرانی تجربه کرد.
ساماندهی نظام فکری فلسفی،کلامی و فقهی و نیز آیینهای مذهبی و ایجاد پویش ملی در اجتماعی کردن احکام و قواعد اسلامی با محوریت روحانیت و مراجع دینی از جمله وقایع دیگر تمدن ایرانی و اسلامی است.
روحانیت از عصر صفوی به تدریج کوشید کانون اعتماد و اتکاء مردم شهر و روستا باشد و ارتباط مردم و روحانیت از طریق مسجد و نمازجماعت و جمعه دال مرکزی این اتکاء و اعتماد بود.
ورود روحانیت به عرصه سیاسی از قرن ۱۹ میلادی رو به افزایش نهاد و روحانیت مبارز و سیاسی و دوراندیش و آیندهنگر تلاش داشتند جامعه ایرانی را از غرق شدن در برنامههای استبداد قاجاری و استعمار غربی به ویژه انگلیس و روسیه نجات داده و با روشنگری و صدور فتوی و رساله مانع از مستعمره شده ایران گردند افرادی چون سیدعبدالله بهبهانی، ملاعلی کنی، سیدجمال اسدآبادی، میرزامحمد مجاهد، میرزای شیرازی، سیدیدن سندیدن یعنی سیدعبدالله بهبهانی و سیدمحمد طباطبایی، شیخ فضلالله نوری و نایینی و ... در این راه به توان خود کوشیدند و خط فرقهسازی و تفرقهافکنی انگلیسیها و روسها را در دوره قاجاریه قطع کرده ومردم را با نیات مخربانه آنها آشنا ساختند.
برای این افراد حفظ اسلام و کیان تمدن ایرانی و عدم استیلا بیگانه بر ایران هدف اول بوده است.
افشای ماهیت باطنی بابیگری و بهاییگری و فرماسونری و غربزدگی و غربگرایی و تحجرگرایی و بیاعتنایی به علم و فناوری و پیشرفت و تعالی در زمره اهداف روحانیت مبارز و نواندیش بود.
مسیر مبارزه با کجرویهای فکری و رفتاری و نیز مقابله با دیکتاتوری داخلی و سلطهگری خارجی در دوره مشروطه و پهلوی از سوی روحانیت متفکر و مبارز و تحولخواه ادامه یافت تحولخواهی روحانیت در عصر پهلوی وارد مرحله نوینی شد تقابل با جریانهای فکری مارکسیستی، لیبرالی، ملیگرایی، التقاطی از یک سو و تدوین اندیشه نو در قاپ تمدن ایرانی و اسلامی از سوی دیگر از محورهای مهم و اساسی مرحله نوین بود که روحانیتی چون آیتالله بروجردی، نواب صفوی،کاشانی، طالقانی، امام خمینی، شهید بهشتی، شهید مطهری، مقام معظم رهبری، مرحوم هاشمی رفسنجانی، شهید مفتح و مرحوم آیتالله مصباحیزدی و شماری دیگر از پیروان امام خمینی وقت خود رل وقف حفظ اسلام و رهانیدن ایران از استبداد پهلوی و استکبار غربی و آمریکایی و تدوین اندیشه جایگزین کردند.
در طراحی اندیشه جایگزین امام خمینی نقشمحوری داشت و روحانیت همسو با طرح ایشان به تعمیق و تحکیم مبانی آن پرداختند.
در اندیشه جایگزین ایجاد نظام سیاسی جدید و از میان برداشتن نظام کهن سلطنتی رکن اولیه بود و از سال ۴۱ حرکت سیاسی امام خمینی برای تحقق این هدف آغاز شد.
پیوند مردم با امام و اعتماد مردم به روحانیت به عنوان سرمایه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی فرصت تاریخی و طلایی را برای اندیشه جایگزین به وجود آورد.
قیام ۱۵ خرداد ۴۲ نقطه عطف در دامن گستری اندیشه جایگزین شد، در سال ۴۸ نظریه ولایت فقیه امام منتشر و ماهیت اندیشه جایگزین در خلق نظام سیاسی جدید هویدا شد و تا سال ۵۷ روند تشریح و تبیین این نظریه و آگاه کردن مردم و تعمیق ارتباط مردم با امام و نظریه جدید جز برنامههای روحانیت مبارز و حامیان دانشگاهی و روشنفکری امام بود، در مجموعه یاران امام فردی که تلاش بیش از حد برای تبیین نظریه ولایت فقیه و فلسفه ایجاد جمهوری اسلامی نمود شهید بهشتی بوده است.
شهید بهشتی در زمره روحانیتی بود که از ویژگیهای خاص به شرح زیر بهرهمند بود.
۱- متفکر و مبارز و برخوردار از روحیه جهادی و مدیریت جهادی و انقلابی
۲- آشنا با مبانی تمدن غرب و آراء فلیسوفان غرب و آمادگی برای انجام مناظرات علمی با مروجان و معتقدان اندیشههای مارکسیتی و لیبرالیستی
۳- واقعگرا و خردورز و تبیین مواضع اصولی و اساسی حضرت امام
۴- اسلامشناس و مبلغ تاثیرگذار در تشریح اصول و احکام و معارف اسلامی
۵- بصیر و دارای بینش سیاسی وسیع و دشمنشناس و آمریکاستیز
۶- تشکیلاتگرا و حزب باور و مردمدوست
۷- پیرو مخلص امام، خستگیناپذیر و حلیم و علیم، شجاع و مومن درجه یک نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی
۸- بها دادن به دو بعد اسلامیت و جمهوریت نظام و تلاش برای تحکیم پایههای جمهوریت از طریق تشکیل حزب فراگیر، یعنی حزب جمهوری اسلامی
۹- مردمباور و خدمت به مردم به ویژه مردم عزیز روستا با پذیرش مسئولیت در جهاد سازندگی.
۱۰- مومن به استقرار نظام اسلامی بر پایه اصل ولایت فقیه و تلاش برای قانونمند شدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی
البته شهید بزرگوار دکتر بهشتی خصایص والایی دارن که بنده توان بیان آن را ندارم اما در حد بضاعت خود چند مورد را بیان داشته مواردی که منتج از گفتار و رفتار شهید عزیز است بیوجه نیست که حضرت امام، شهید بهشتی را یک ملت تعبیر کرد.
بیدلیل نیست که خط ترور و نفاق از جنس سازمان منافقین با همکاری جبهه لیبرالی بنیصدر دکتر بهشتی را هدف ترور خود قرار میدهند.
بیعلت نیست که جبهه نفاق و غربزده زود هنگام روحانیت متفکر و مبارز را آماج حمله خود قرار میدهد و تخریب فکری و شخصیتی شهید بهشتی را خیلی زود شروع کرده و بعضی از سوپرانقلابیها هم تحت تاثیر الغائات منافقان قرار گرفته بودند و به شهید مظلوم نگاه منتفی پیدا کرده بودند.
بیدلیل نبود که بنیصدر و نمایندگان حامی سکولار و لیبرالی در مجلس خبرگان قانون اساسی در برابر استدلالات شهید بهشتی در دفاع از اصل قانون اساسی کم میآورند.
ترور شهید بهشتی یک ترور مهندسی شده بود و متفکر گرانسنگی را دشمنان از جمهوری اسلامی گرفتند اما شهادت او معرفت مردم به خط امام و حمایت آگاهانه از نظام را افزون کرد.
اکنون وظیفه ما در قبال شهدا و شهدای هفتم تیرماه سال ۶۰ چیست؟
وظیفه ما روشن است.
تبیین آرمانهای شهدا و امام شهدا همانند شهید بهشتی
عالمانه
موقرانه
اقناع کننده
جذاب
صبورانه و اخلاقمدارنه
شهید بهشتی معیار است در شناخت خط التقاط و نفاق و تزویر شناخت اصل ولایت فقیه و حمایت مومنانه و عالمانه از آن شناخت دشمنان اسلامیت و جمهوریت به این جمله شهید بهشتی دقت کنیم:
«ای آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» شهید با تمام وجود دشمن را معرفی میکند و از این حیث ذرهای به تردید به خود راه نمیدهد.
شاگرد مخلص انقلاب شهید حاج قاسم سلیمانی هم مانند شهید بهشتی دشمنشناس و دشمنکش است و با عباراتی خاص دشمن را به مردم معرفی میکند و به جهان میگوید ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم.
شهدای هفت تیر با رهبری شهید بهشتی، در حزب جمهوری اسلامی در غروب هفت تیرماه سال ۶۰ مظلومانه ترور شدند و تکلیف خود را در دفاع از اسلامیت و جمهوریت نظام با ایثار جان انجام دادند
اکنون ما هم موکلف هستیم در این جنگ ترکیبی هوشیارانه و عالمانه با افشای به موقع طرحهای دشمنان در فاصله انداختن بین اسلامیت و جمهوریت و دور ساختن مردم از خیمه ولایت وظیفه خود را به درستی انجام دهیم و همانند شهدا علیه فاسدین، فاسقین، ظالمین برخیزیم در جنگ ترکیبی زبان و قلم بیشتر کاربرد دارد و باید با دانش، قانون و اخلاق با نواندیشان سکولارگرا و سوءتدبیرها و فتنهانگیزان مقابله کرد.
بنابراین قوای حاکم وظیفه دارند اعتماد مردم و جوانان را با خدمت رفاهگستر و امیدآفرین هر روز بهتر از دیروز به اسلامیت و جمهوریت نظام افزون سازنند.
=================================
مصیب عباسی عضو هیئت علمی دانشگاه گلستان
=================================
انتهای پیام/۲۳۰۷/