اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  اصفهان

هفتانه کتاب-76

داستان «بی اسمی» مردی چهل ساله

«بی اسمی» داستان مردی چهل ساله است که ظاهرا با هویتی نامعلوم و با اسم مرد در داستان شروع به ایفای نقش می‌کند، داستان از ایستگاه راه آهنی شروع می‌شود و در ان ادامه پیدا می‌کند.

داستان «بی اسمی»  مردی چهل ساله

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، هر کس برای انتخاب، خوانش و خرید کتاب معیارهایی دارد، معیارهایی که نمی‌شود برایشان استاندارد یا قانون خاصی را در نظر گرفت، چرا که هر کس بنا به سلایق شخصی خودش کتابی را می‌پسندد و می‌خواند؛ از جمله معیارهایی که عده‌ای بر روی آن پافشاری عجیبی دارند اسم کتاب است که بر این اعتقادند که در وهله اول حتماً باید به دلشان بنشیند.

اما کتاب این هفته ما نه تنها اسم خاصی ندارد بلکه اسمش هم کمی عجیب به نظر می‌رسد. عنوان کتاب «بی اسمی» به قلم احمد شاکری است که توسط انتشارات اسم به چاپ رسیده است.

بی اسمی داستان مردی چهل ساله است که ظاهراً با هویتی نامعلوم و با اسم مرد در داستان شروع به ایفای نقش می‌کند. داستان از ایستگاه راه آهنی شروع می‌شود و تمام آن در واگن‌های قطار جان می‌گیرد. مردِ نقشِ اولِ داستان مردد برای تصمیم‌گیری در ایستگاه با یک کوله‌پشتی ایستاده و نمی‌داند که آیا سوار قطار بشود یا نه؟ قطار آخرین سوتش را می‌کشد و شروع به حرکت می‌کند. مرد هنوز مردد که بماند یا برود؟ به ناگاه تصمیم به سوار شدن می‌گیرد و نویسنده از همین نقطه حلقه مفقوده و تعلیق داستان را آغاز می‌کند.

ماجرا از افتادن کوله‌پشتی مرد به هنگام سوار شدن بر قطار در ایستگاه آغاز می‌شود و در ادامه تمام کلمات داستان و شخصیت‌ها می‌گردند به دنبال کوله‌پشتی و بهانه‌ای که بشود به دنبالش بروند.

روایت داستان و حلقه مفقوده آن از سویی باعث مشتاقانه دنبال کردن داستان و از سویی دیگر گاه کش‌دار بودن عمدی و نداشتن فراز و نشیب خاص در طول خوانش، باعث ملال خواننده می‌شود. کتاب بی اسمی، جزء داستان‌های دفاع مقدس قرار می‌گیرد و به‌کارگیری و پیش رفت روایت داستان به صورت نمادگونه بر جذابیت و پیچیدگی داستان می‌افزاید؛ نمادهایی همچون انگشت و انگشتر، نام ابراهیم به عنوان شهید مفقود الجسد ابراهیم هادی و نمادهایی از این دست...

احمد شاکری متولد 1353 و زاده تهران، نویسنده و منتقد ادبی به ویژه منتقد ادبیات داستانی انقلابی است. او مدرس دوره‌های داستان‌نویسی نیز هست. احمد شاکری در چندین جشنواره مختلف، به عنوان داور نیز حضور داشته است. از جمله دیگر کتاب‌های احمد شاکری می‌توان به بدری، عریان در برابر باد، نفس، باران نیمروز، خواب‌نما، آنچه اتفاق خواهد افتاد، آرامشی عمقی مرا در بر گرفته بود و در وادی ادبیات اشاره کرد.

 

سطری از کتاب:

اسم اعظم را گم کرده بود. درست در زمانی که به آن احتیاج داشت. الان زمانی بود که آن انگشتر می‌توانست آرامش کند. حتی اگر دعایی را برآورده نمی‌کرد او را از نگرانی یافتن اسم اعظم توسط دیگران نجات می‌داد. انگشتر نمی‌توانست مال همه‌شان باشد. یک انگشتر برای تمامی انگشت‌ها جا نداشت. تنها یک انگشت می‌خواست. اگر انگشتر در مشت او بود می‌توانست با آرامش بیشتری مسکن را به رگ‌هایش راه دهد. می‌توانست به خواب برود. خواب گم شدن انگشتر را ببیند. دلهره از دست دادن آن تمام وجودش را به هراس بیندازد. همه این نگرانی‌ها، تمامی این اضطراب‌ها برایش لذت‌بخش بود. زیرا آینده‌ای وجود داشت. بیداری بود که در آن، تنها انگشت او صاحب انگشتر بود. حاضر بود برای این آینده همه زندگی‌اش را تاخت بزند. حاضر بود نه یک شب که طول زندگی‌اش را خواب باشد در صورتی که در واقعیت انگشتر از آن او باشد.

انتهای پیام/63096/م30/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول