به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، میزگردی با حضور کارشناسان مسایل سیاسی افغانستان از جمله «رحمت الله بیژن پور» و «بشیر احمد بیژن» و «محمد امین عالمی»، روزنامهنگار و نویسنده افغان در محل دفتر خبرگزاری فارس در کابل برگزار شد که بخش سوم و پایانی آن در ذیل آمده است:
رحمتالله بیژن پور: بازیهای موجود در منطقه با شکل گذشته آن تفاوت دارد و اکنون دیگر مهرهای اصلی به نام القاعده وجود ندارد اما ستون آن با شعارها، شخصیتها و افکار دیگر جایگزین شده است.
شکل و نام القاعده در منطقه با نامها و شکلهای دیگری در حال فعالیت است مانند حزب التحریر، داعش و...
در این خصوص میتوان به ایجاد «حزب التحریر» در ازبکستان به رهبری «جمعه نمنگانی» اشاره کرد با ایجاد این گروه به روسیه نشان دادند که حتی در کشور هممرز و مشترک المنافع آن امکان ایجاد گروهها و جریانهای افراطی و بنیادگرا وجود دارد.
به دلیل فشار افکار عمومی جامعه غرب درخصوص تلفات، خسارات، هزینهها و دستاورهایی که دولتهای آنان از جنگهای عراق و افغانستان داشتهاند اکنون دیگر غرب و در رأس آنها آمریکا نمیخواهند فرزندانشان در افغانستان و عراق قربانی شوند بلکه میخواهند جریانهای افراطگرایی که ایجاد کردهاند به نمایندگی از آنان در منطقه بجنگند.
اکنون همه میدانند که جنگ آمریکا در منطقه با عنوان مبارزه علیه تروریسم یک جنگ واقعی نیست بلکه ادامه یک پروژه ویژه است.
احزاب سیاسی کشورهای اروپایی پس اطلاع از این مسئله با انتقاد از آمریکا اعلام کردند: دیگر برای برنامههای گنگ و مبهم آمریکا فرزندان خود را قربانی نخواهند کرد.
فارس: آقای بیژن، برخی از کشورهای عربی یا دچار بحران شدهاند و یا منتظر بحران هستند و معتقدند که عربستان نقش مهمی در راستای ایجاد بحران در کشورهای عربی بازی میکند.
به نظر شما عربستان از ایجاد بحران در کشورهای عربی چه استفادهای میکند؟ و این بحران تا چه حد میتواند بر وضعیت افغانستان تأثیرگذار باشد؟
بشیر احمد بیژن: پس از آغاز بهار عربی خصوصاً در کشور «تونس»، اکثر کارشناسان معتقدند که تحولات بهار عربی گسترش پیدا کرده و بر کشورهای دیگر تأثیر میگذارد.
در اوایل بهار عربی، عربستان سعودی نیز بنا به دلایلی احساس خطر میکرد؛ مردم عربستان سعودی و دیگر کشورهای سلطنتی عربی هماکنون نیز در انتظار حول در زندگی خود هستند.
حوادث خاورمیانه و بهار عربی بر اکثر کشورهای منطقه تأثیرگذار بود و حتی ما انتظار داشتیم که بر زندگی مردم افغانستان نیز تأثیرگذار شود.
مردم پاکستان و برخی از کشورهای منطقه نیز همین انتظار را داشتند و احساس میکنم جهان 20 سال دیگر به گونهای خواهد بود که پیشبینی آن هم اکنون برای ما دشوار باشد.
حوادث بهار عربی متوقف نشده و همانند بهمن در حال حرکت است و به هر اندازه حرکت آن ادامه یابد وزن آن زیاد شده و سرعت آن بیشتر خواهد شد.
در هر صورت کارشناسان منطقه پیشبینی میکنند با توجه به بحرانهای شکل گرفته در کشورهای عربی تغییراتی نیز در افغانستان به وجود آید.
فارس: آقای عالمی، با توجه به شباهتهای بنیادگرایی در افغانستان با جریان افراط در کشورهای عربی، به نظر شما آیا این تحولات میتواند بر وضعیت افغانستان تأثیرگذار باشد؟ و این تأثیرگذاری را از کدام ناحیه میتواند متصور شد؟
محمدامین عالمی: باز هم تأکید میکنم که ایجاد پدیدهای بنام تروریسم در افغانستان، یکی از راههای رسیدن غرب به اهداف استراتژیک خود در این کشور و منطقه است.
عربستان نیز از پیشگامان حامی طالبان و القاعده در افغانستان و کشورهای آسیای میانه مانند ازبکستان بوده است.
با این حال چنین استنباط میشود که در صورت تداوم پدیده تروریسم و ترور در افغانستان و کشورهای آسیای میانه زیانهای که از آن ناشی میشود، میتواند به شرح ذیل باشد:
اول ایجاد و تداوم بیشتر ناامنیها در افغانستان و کشورهای عربی است که علاوه بر مشکلات اقتصادی مشکلات دیگری را نیز در قبال خواهد داشت.
دوم تقویت ایده اسلام هراسی در سطح بینالمللی است زیرا رسانههای غربی همواره این مسائل را منعکس کرده و تصاویر بسیار خطرناکی را از اسلام و مسلمانان در جامعه خود به نمایش میگذارند تا از گسترش روز افزون اسلام در جوامع خود بکاهند، زیرا گرایش شهروندان غربی به دین اسلام در تناقض با سیاست دولتهای آنان است.
فارس: آقای عالمی، به عنوان آخرین پرسش، به اعتقاد شما بازیگران اصلی بنیادگرایی در افغانستان و منطقه کدام کشورها هستند و بدنبال چه تغییراتی در منطقه گام برمیدارند؟
عالمی: مسلماً غرب به طور ظاهری در این کشورها میخواهد از فریادهای عدالتخواهانه پاسداری کند و در برخی از مواقع نیز در برابر افراطی گری معمای بزرگی بسازد.
بنابراین معلوم است که غرب نمیخواهد در آن کشورها دست به دولت سازی و ملتسازی بزند، بلکه از بحرانهای به وجود آمده که هم بر ضد منافع آن کشورها و هم بر ضد منافع کشورهای عربی و آسیای میانه است، استفاده خواهد کرد.
در این بین عربستان برای کشورهای غربی بسیار مهم است، زیرا میلیونها مسلمان همه ساله به این کشور سفر کرده و در این رفت و برگشتها، مسلمانان بیشتر به تفکرات عربستان متمایل میشوند.
اکنون مردم افغانستان منتظر هستند که مذاکره با طالبان با استفاده از میانجیگری عربستان صورت گیرد.
من وضعیت افغانستان را در یک مربع طوری میبینم که اگر افغانستان را در میان آن قرار دهیم، آمریکا، انگلیس، عربستان و پاکستان در 4 گوشه این چهار ضلع قرار خواهند گرفت.
این 4 کشور به طور همسو در یک نقطه مشترک بازی میکنند و افغانستان بازیچه این بازیها است.
افغانستان یا باید به یکی از این کشورها ملحق شود که این مسئله قطعاً مقدور است و یا اینکه به یک میدان ستیز و مقابله تبدیل شود.
سازمان ملل متحد، آمریکا، ناتو و دیگر کشورهای غربی در حقیقت 4 جریان همسو، افغانستان را برای این گزینش کردهاند که حساسیتها را افزایش داده و منافع خود را در منطقه حفظ کنند.
بازیهای غرب و عربستان در افغانستان اگر بیشتر شود، غرب به دنبال ایجاد حکومتهای قومی و مذهبی در این کشور خواهد بود.
اکنون نیز ایجاد دولت «پشتون» و «بلوچ» در جنوب افغانستان و دولت مذهبی به نام «اسماعیلیه» در شمال افغانستان در دستور کار غرب قرار دارد.
انتهای پیام/.