به گزارش بخش دفاع مقدس خبرگزاری فارس از ساری، بگذار از بچه های مازندران برایت بگویم، مازندران را نمی شود وصف کرد، اگر از یک آدم بی تفاوت و بدون درک و احساس و بی مسئولیت سئوال کنی مازندران چگونه جایی است، می گوید: «نگو و نپرس! خیلی سرزمین سرسبز و خرمی است! آدم حس خوبی داره.»
اینها چشمان ظاهر دنیا است، ولی برعکس، اگر از یک انسان آگاه و پژوهشگر سئوال کنی، با کمی تعمق و تأمل میگوید: «مازندران سرزمین لاله خیز و سبزه زاری است که لالههای آن، جوانان و سبزههای آن پیرمردان و پیرزناناند،بلکه بیشتر جوانهای مازندران، به استثنای آن عده قلیل که میخواهند فرهنگ منحط غرب را رواج دهند، همه شجاع و دلیر و با غیرتند.
مردانگی و حیثیت از وجودشان میبارد،مردانی پرکار و زحمت کشند؛ جنگجو و ستیزگرند،سری پر شور و دلی مالامال از محبت و صفا دارند.
صمیمیت و خلوص در ضمیرشان هویدا است، متعصب در دین و مذهباند، حتی اگر گاهی بعضیها هم پیدا شوند که ناآگاهانه با انقلاب بد باشند، به غیرتشان برمیخورد که زنش و ناموس اش بدون چادر در ملاعام حاضر شود.»
آنهایی که چنین میکنند و مواظب نوامیس خود و مردم نیستند، فاقد هرگونه خصلت مردانگی هستند.
بله! میخواهی نخبههایش را، خوب ترهایش را پیدا کنی، میتوانی در جبهه بیابی و ببینی که چه خبر است.
هنگام حمله غوغا میکنند، دو برابر دشمن مغرور و گردنکشاند، سینههایی ستبر و بازوانی قوی دارند، غیرت و حمیت از طینتشان پیدا است.
موقعی که فرمان حمله از جماران میرسد، سر از پا نشناخته و ... .
بله! در حین نوشتن بودم که چراغ ماشین را خاموش کردند. بنده هم روی کفی ماشین دراز کشیده، خوابیدم، چشم باز کردم خودم را در منطقه عملیاتی والفجر هشت یافتم.
بوی باروت و دود و آتش و نفت، فضای منطقه عملیاتی را پر کرده که گاهی خمپارهای زوزه کشان از سر ما رد شده و آن طرفتر با صدای مهیبی منفجر میشود.
برادری با صدای خوش، مشغول اذان گفتن است، نماز را برادران بالای سنگر به جای میآورند، خدا میداند که اجر و نماز در جبهه، به ویژه در این سنگر خاکی چقدر است!
محمدعلی معصومیان 02/02/1365
منطقه عملیاتی والفجر 8 – فاو
انتهای پیام/86020/ش40/ض1002