به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، اهمیت انتخاب استاندار کردستان بعد از 100 روز از آغاز بهکار دولت تدبیر و امید از چند بعد قابل توجه میتواند منشأ تفسیر و تحلیلهایی باشد که بیتوجهی رسانهای به آن دور از انتظار است.
در روزهایی که هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری برای به دست آوردن دل و رأی مردم کردستان به این استان میآمدند و با سخنرانیهای آتشین، احساس جمعیت حاضر در اجتماعات ستادهای انتخاباتی خود را به وجود میآورند، دکتر حسن روحانی با شعار تدبیر و اعتدال وعدههایی را طرح کرد که اگر چه رنگ و بوی دیگر نسبت به سایر استانها داشت، اما در نهایت ریشه در اصل قانون اساسی و نظام اسلامی برگرفته از رکن ولایت فقیه داشت.
مردم کردستان نیز در این چارچوب و در برههای از تاریخ انقلاب اسلامی و اوضاع حساسی که دشمنان با تکیه بر تحریمهای سختگیرانه در منطقه بر طبل تحریم انتخابات میکوبیدند و تبعات ادامه تحریمها و تهدیدهای قدرتهای قلدر را دم به دقیقه با بهکارگیری غولهای رسانهای خود یادآور میشدند، به میدان آمدند و از میان کاندیدهای این دوره از انتخابات، حسن روحانی را شایستهتر از همه و برنامههای او را مناسبتر برای سکانداری قوه مجریه دیدند و به او رای دادند.
گرچه اوضاع و احوال انتخابات ریاست جمهوری همانگونه که در ابتدا به آن اشاره شد در استان کردستان میتواند منشأ تحلیل و تفسیرهای فراوان قرار گیرد، اما هدف این نوشتار مقطع زمانی بعد از اعلام پیروزی روحانی تا زمان انتخاب استاندار کردستان است.
با تحویل گرفتن دولت و گرفتن زمام امور توسط کابینه روحانی مهمترین موضوع یعنی انتخاب استانداران دولت تدبیر و امید در دستور کارهای دولت و صدر مباحث محافل مختلف قرار گرفت.
با این حال اهمیت موضوع انتخاب استانداران موجب نشد مردم کردستان با وسواسی و دقت اقدامات اولیه دولت برای مهار تورم و گرانی و روند مذاکرات هستهای تیم مذاکرهکننده را رصد و پیگیری نکنند.
در چنین شرایطی عدهای از وابستگان به دوران اصلاحات درصدد بودند تا با وارونه جلوه دادن روند شکلگیری حماسه سیاسی حضور مردم در انتخاب و رأی مردم به روحانی آن را در حد پاسخگویی مردم به یک دعوتنامه سیاسی جمعی چند نفره تنزل دهند و با مصادره این حماسه، در راستای رسیدن به منافع گروهی خود در دولت روحانی، افقی سرشار از مناصب و منفعتهای شخصی را برای جمع چند نفرهشان ترسیم کنند.
این خیالبافیها تا آنجا جلو رفت که بعد از سمت استاندار که کسی جز مسئول ستاد انتخاباتی رئیسجمهور منتخب در استان نبود، آقایان به منصبی کمتر از مناصب مدیران ستادی استانداری راضی نبودند با گذشت چند هفته از شروع به کار دولت و معرفی تدریجی استانداران توسط وزیر کشور بازار شایعهسازی توسط این عده با هدف القای این امر که روحانی در سفر انتخاباتی خود قول داده که استانداری کردزبان و اهل سنت را در کردستان منصوب کند، به شدت آغاز شد.
با این حال عموم مردم در مقابل این شایعات و شایعهسازان احترام به تصمیمات دولت را در راستای رأی خود ضرورت حمایت از اقدامات دولت ضروری دانسته و معتقد بودند استفاده از نخبگان کرد اگر در جای دیگر و استانی دیگر و در مناصب مختلف نیز صورت گیرد، اقدامی شایسته و در راستای تکریم مشارکت مردم کردستان در انتخابات ریاست جمهوری است.
اما اقدامات این عده باز به این ختم نشد و آنان به طرح این موضوع که اگر آنان در صحنه انتخابات حضور نمییافتند و مردم را به صحنه نمیکشاندند، دکتر روحانی رای کردها را از دست میداد و چه بسا این امر نتایج انتخابات در کشور را به نفع دیگر کاندیدها تحت تاثیر قرار میداد، پرداختند.
آنان بعد از آن که دیدند سهمخواهیشان تاثیری در عزم وزیر کشور و دولت برای برگزیدن استانداری مناسب برای کردستان ندارد، در کنار پروسه شایعهسازی اقدامات دیگری را در راستای منفعت شخصی خود آغاز کردند که صدور چند بیانیه و بهرهگیری از فضای مجازی و رسانه مکتوب از جمله این اقدامات بود.
آنان در بیانیه خود همچنان با ذکر ادعای تکراری خود مبنی بر نقشی که برای به صحنه کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی داشتهاند، مدعی بودند تمام کسانی که در کردستان به روحانی رای دادهاند در خانههایشان بیانیه اقوام دکتر روحانی به دیوار زدهاند و منتظر عملی شدن وعدههای رئیسجمهور هستند که باید گفت مردم کردستان نه به دعوت این عده بلکه با درک شرایط بسیار حساس کشور و در زمانی که قدرتهای بزرگ دنیا به ایران چنگ و دندان نشان میدادند، به فرمان رهبری لبیک گفتند و این بار نیز همچون دیگر روزهای انتخابات در کشور برگی زرین را بر افتخارات خود افزودند.
در بهرهگیری از فضای مجازی از جمله فیسبوک این عده کم نگذاشتند و پس از آن که از این راه نیز مایوس شدند، پای تنها هفتهنامه منظم و مورد وثوق مردم منطقه را به برنامه از پیش تعیینشده خود باز کردند تا اینکه با بهرهگیری از هیاهوی رسانهای وزیر کشور و رئیسجمهور را به تبعیت از خواستههای خود مجاب کنند که این اقدام نیز برای آنان فایدهای نداشت.
مردم کردستان در زمانی که برنامههای دولت جدید برای کاهش تورم و ادامه مذاکرات هستهای در دست یافتن به توافقی که اقتدار و مصالح کشور را تامین کند، پیگیری میکردند از سوی جماعتی متوهم همراه فرض شدند که در صدد بودند با طرح مسائل قومی و مذهبی رأی و تجدید بیعتشان با رهبری و نظام را مانعی برای اعمال فشار به دولت بسازند.
ایران کشوری متشکل از قومیتهای مختلف است و قطعاً اینکه در این مناطق مسئولان از جنس همان مردم در راس امور این مناطق قرار گیرند، امری پسندیده است، اما نباید از نظر دور داشت این سیاست از دو دهه گذشته به شیوهای گوناگون از سوی دولتها مورد توجه قرار گرفته که در دولت دهم با انتخاب معاون اول رئیسجمهوری از میان همین مردم نمود پیدا کرد.
مسئله جالب در طرح خواسته این عده مبنی بر برگزیدن استاندار بومی این بود که بسیاری از آنها که با آب و تاب مزایا و فواید نصب استاندار بومی را طرح میکنند، خود غیربومی بوده و بسیاری از خیابانهای اصلی مرکز استان را نمیشناسند و جالبتر از این، آن است که مسئولان قروهای و بیجاری را که کردزبان نیز هستند در مرکز استان غیربومی معرفی میکنند.
از دیگر برنامههای این افراد این بود که هر صبح با طرح واهی معرفی فردی برای تصدی پست استانداری توسط وزیر کشور و شبهنگام با بیان اینکه چون از پشتوانههای صاحب قدرت در دولت برخوردار هستند، توانستهاند حکم وزیر کشور را لغو کنند.
این بازی سیاسی تا آنجا پیش رفت که جوانان و نوجوانان در کوچه و خیابان با شوخی و با کنایه ابتدا استاندار معرفی میکردند و بعد حکمش را به واسطه دوستی فلانی و فلانی لغو میکردند.
اصلاحطلبان حال حاضر در کردستان فراموش کردند که وزنشان هرچه باشد نه اکنون و نه در آینده به روزهایی که در دولت اصلاحات داشتند نمیرسد و نخواهد رسید.
آنان در آن دوران و در زمانی که در ایده و تفکر دولت محمد خاتمی را تمام و کامل و همراه خود داشتند و در زمانی که از پشتوانه دو نماینده فعال و تاثیرگذار مردم سنندج در مجلس ششم برخوردار بودند، هنگام معرفی استاندار دوم کردستان در دوران اصلاحات نتوانستند خواست خود را به وزیر کشور تحمیل کنند. آنان نباید فراموش کنند حداقل از یک دهه گذشته پشتوانه مردمی را همراه و پشت سر خود نداشتهاند و خط و نشان کشیدنشان در قالب صدور بیانیه برای دولت تدبیر و امید به بازی کودکانی شبیه است که در بازی دزد و پلیس با تفنگ پلاستیکی صدای گلوله را از دهان خود در میآورند.
به هر روی به نظر میرسد با معرفی استاندار جدید کردستان این عده برای هیاهو، سوژهای نداشته باشند مگر اینکه در گام بعدی و به بهانه کوتاه آمدن از کرسی نماینده عالی دولت در کردستان و خواستههای قبلی خود، استاندار جدید را برای عزل و نصب معاونان استانداری و مدیران ستادی و دیگر پستهای کلیدی تحت فشار قرار دهند.
آنچه بازگویی اوضاع و احوالی را که در این مدت بر استان گذشت ضروری ساخت، تذکر این نکته بود که آفت توسعه و پیشرفت استان پرداختن به حاشیهها بهخصوص از نوع دسته و گروهی و دور ماندن از توسعه اقتصادی است.
گفته میشود شاخصهایی که وزیر کشور برای تعیین استاندار کردستان در نظر گرفته، این است که نماینده عالی دولت باید توان و قدرت تولید ثروت از آب و هوا و خاک استان را برای ارتقای رفاه عمومی مردم داشته باشد که امید است عبدالمحمد زاهدی استاندار جدید بتواند با بهرهگیری از نیروهای صادق، توانا و متعهد به آن دست یابد و پس از پایان دوره خدمت خود در جای جای استان پروژههای عمرانی و اقتصادی در خور توجهی را به یادگار بگذارد.
---------------------------------
یادداشت از: محمدجواد رضانیا
---------------------------------
انتهای پیام/79001/ب40/ف4004