به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، میزان رشد و توسعه سازمانها و جوامع به میزان امکان گزینش، حفظ و رشد مدیران توسعهیافته بستگی دارد و از نظامهای مدیریتی، نظامی موفق خواهد بود که با بهرهگیری از «نظام شایستهسالاری» در پی بهرهگیری حداکثری از سرمایه مدیران (بالقوه و بالفعل) یک کشور باشد.
تمهید زمینههای رشد در راستای پرورش مدیران از اصلیترین الزامات برای ارتقای سازمانی و روندی است که با هزینههای زیاد فراهم میشود.
اگر بخواهیم بخش اقتصادی در گزینش مدیران توانمند و یا ضعیف را مورد بررسی قرار دهیم؛ یک تحقیق در کانادا نشان میدهد که متوسط هزینه انتصاب نابجای یک مدیر حدود 75000 دلار در سال است. در حالی که تبعات ناشی از برکناری همین مدیر در حدود 160000 دلار تخمین زده میشود.
در عین حال، صرفهجویی ناشی از انتصاب یک مدیر موفق 3.5 میلیون دلار در سال بوده که در مورد مدیران اثربخش به 7 میلیون دلار میرسد.
آلفرد اسلون، عنوان میکند: «اگر ما چهار ساعت وقت خود را صرف گماشتن یک فرد مناسب در جای مناسب نمیکردیم، مجبور بودیم چهار صد ساعت وقت خود را صرف اصلاح خرابیهای ناشی از اشتباه خود بکنیم و من واقعاً چنین وقتی ندارم».
اهمیت حوزه فرهنگ و تأثیر آن بر سایر بخشهای زندگی فردی و اجتماعی سبب شده این حوزه مورد توجه جدی قرار گیرد. اما متأسفانه به رغم اهمیت کارکرد فرهنگ، قادر نبودهایم مدیرانی متناسب با فعالیتها و نیاز جامعه پرورش دهیم.
نامشخص بودن و یا بیتوجهی به شاخصهای مناسب برای انتصاب و ارتقای مدیران فرهنگی سبب شده مدیران سازمانهای فرهنگی از سایر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجرایی انتخاب و به کار گمارده شوند و به خاطر ناآشنایی این افراد به ظرفیتها و ظرافتهای این حوزه، شاهد خللها و آسیبهای جبرانناپذیری به حوزه فرهنگ استان باشیم و فعالیتهای فرهنگی هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی دچار رکود شدید شود.
بدیهی است که برای دستیابی به اهداف تعیین شده، نیاز به مدیرانی داریم که مبتکر، خلاق و آگاه به دانش مدیریت و مهمتر از همه مسلط به حوزهی کاری خود باشند. لذا توجه به شایستهسالاری در عزل و نصب مدیران - به ویژه مدیران فرهنگی- از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مراکز فرهنگی مواردی هستند که باید در دولت جدید با حساسیت ویژهای به آنها نگریسته شده و در انتخاب و یا جابجایی مدیران آن حساسیتهای لازم لحاظ شود.
شایستهسالاری، زمانی محقق خواهد شد که شایستهسنجی، شایستهشناسی، شایستهپروری و شایستهگزینی مراعات شود و این مهم جز با رایزنی با اصحاب فرهنگ در عزل و نصب مدیران فرهنگی صورت نخواهد پذیرفت.
در واقع عدم توجه به نقش پررنگ اصحاب فرهنگ و هنر در سنجش و شناسایی و گزینش افراد شایسته، موجب نابسامانی فرهنگی و گریز بزرگان حوزه فرهنگ خواهد بود و این ناشی از انتصابات سیاسی در حوزه فرهنگ است.
در دولتهای پیش بخصوص در هشت سال گذشته عدم توجه به موارد فوق و انتصاب مدیران غیرفرهنگی در این حوزه، بزرگترین ضربه را بر پیکره لطیف و حساس آن وارد ساخت و این مسأله در استانی فرهنگی همچون کردستان، نمود بیشتری داشت.
با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی و فرهنگی بودن این استان، باید در انتصاب مدیران فرهنگی با حساسیت بیشتری اقدام شود و توقع مردم و فعالان و دلسوزان فرهنگی هم همین است که مدیران فرهنگی از دید وسیع و شایستگیهای لازم برای تصدی امور فرهنگی برخوردار باشند.
امید است که مسئولان امر ضمن پرهیز از روش چند سال اخیر در انتصاب تصمیمگیران فرهنگی بر اساس ارتباطات فامیلی، با همیاری فعالان هر بخش و افراد مجرب سازمانی آن حوزه و با انتخاب مدیرانی دلسوز و دانشمدار، فضایی در شأن مردم فرهنگپرور ایران اسلامی و کردستان عزیز فراهم آورده و زمینههای دلگرمی و جذب دوباره اصحاب فرهنگ و هنر رویگردان و رانده شده از سیاستهای ناصواب چند سال اخیر را فراهم آورند.
.............................
یادداشت از فرهاد پرموز
.............................
انتهای پیام/79006/س40/ف4004