به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، امروز بار دیگر صحنه دلدادگی عاشقان شهادت بود، و شانههای مردم ولایی ، جایگاه پیکر مطهری بود که تازه از سفر برگشته بود، از سفر کرب و بلا.
محمد دانیال بابا به یکباره بزرگ شده بود، با اینکه 6 سال داشت و تازه راه مدرسه را یاد گرفته بود، تازه این روزها میخواست تا بابا آب داد را بنویسد و بخواند، اما وقتی میتواند بنویسد بابا که دیگر بابایش نیست.
محمد دانیال کوچک از دیشب مرد شده بود، مرد خانه، جای بابا به مهمانهایشان خوش آمد میگفت، مادر را دلداری میداد، انگار مردانگی برازنده همه بازماندههای شهدای ماست، هر چقدر هم که کوچک باشند، باز بزرگ هستند و مرد.
عصر دیروز که بهانه بابا را گرفته بود، مادرش گفت که بابا برای همیشه به میهمانی امام حسین(ع) رفته است.
محمد دانیال امام حسین(ع) را خوب میشناخت، میدانست که فرزندان کوچکی داشت که در کربلا سختی کشیدهاند، بابا برایش گفته بود که یکی از بچههای امام حسین(ع) هم سن و سال زهرای خودشان، خواهر کوچکش بوده.
محمد دانیال 6 ساله و زهرای 9 ماهه، امروز هر دو عکس بابا را به دست گرفته بودند و آمده بودند تا بدرقه کنند بابایشان را تا بهشت.
امروز روز بزرگی برای همسر شهید مخدومی بود، او و همسر مهربانش قرار بود امروز را جشن بگیرند، آخر امروز سالروز ازدواجشان بود، و ملائکه چه سنگ تمامی گذاشتند برای جشن این دو زوج امروز.
بزم و شادی در آسمانها برپا بود و شهید مخدومی در میان دستهای زمینی تا آسمان بدرقه شد و رفت تا در آرامگاهی ، آرام گیرد که 416 کبوتر خونین بال، منتظرش بودند.
بردارم اسماعیل ما در راه اسلام بود
طنین صدایی مردانه که نه میلرزید و نه بغضی را در خود داشت، همه را سراپا گوش کرد، صدا میگفت: برادرم اسماعیل ما در ماه ذیحجه بود که قربانی راه اسلام شد.
برادر شهید مخدومی با صلابت و استوار، از شهادت میگفت و میگفت: که شهادت تنها آرزوی من و دو برادر دیگرم است که سربازان ولایتیم و دره به دره و کوه به کوه دنبال شهادت هستیم.
هادی مخدومی چنان با صلابت و محکم سخن میگفت و از ولیفقیه دوران به عنوان امام خامنهای نام میبرد که اگر دشمنان آنجا بودند، از همین سخنان محکم وی، احساس شرم میکردند و میفهمیدند که تیرشان بازهم به سنگ خورده است.
وی گفت: همه شهدای ما رفتند تا اسرائیل دیگری در کردستان تشکیل نشود.
به گفته مخدومی که خود جانشین فرمانده سپاه سقز است، شهدای اخیر با دلاوری تمام مقاومت کردند و در نهایت دلیری، شجاعت و اخلاص به شهادت رسیدند که وجود دهها تیر و ترکش در بدن این شهدا، حاکی از اوج کینه دشمنان از شهدای ماست.
مخدومی خطاب به شهدا گفت: گناه شما جز اسلامخواهی و ایجاد امنیت و آرامش برای مردم نبوده است و خائنان و مزدوران تاب این را ندارند که نیروهای مسلح ما را تحمل کند.
وی خود را بازمانده از قافله شهدا خواند و با حسرت به برادر شهیدش گفت: من از تو بزرگتر بودم منصور جان و مربی تو بودم، من شرمنده 29 سال به همه نقاط جبهه و جهاد رفتم و در نزد شهید ورمقانی تلمذ کردم، اما تو چه کردی که نزد خدا محبوبتر شدی و از من سبقت گرفتی.
مخدومی برادر شهیدش را مایه افتخار خانواده و شهر قروه اعلام کرد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه به فرموده رهبر معظم انقلاب، فریب خندههای دوستانه آمریکا و اسرائیل را نخواهیم خورد، خاطرنشان کرد: ما مجد و بزرگی و عظمت خود را با نثار شهدای بسیار به دست آوردهایم و ذلت را نمیپذیریم.
وی افزود: دوستی گرگ و میش به هیچ عنوان قابل قبول نیست.
مخدومی خطاب به همه ملت ایران گفت: سنت نبوی و سفارش ائمه اطهار و امام و شهدا از ما این است که سبک زندگی خود را الهی کنیم.
وی از همه دوستداران شهدا که برای بدرقه بردار شهیدش سنگ تمام گذاشته بودند، تجلیل کرد.
پیکر مطهر شهید مخدومی پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای شهر قروه آرام گرفت.
----------------------------
عکس و گزارش از: کلثوم مومنی
--------------------------
انتهای پیام/79009/ی40/ف4004