اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

فارس بررسی می‌کند

تعلل مدیران بالادستی در واگذاری اختیارات

راه‌اندازی مجتمع‌های آموزشی و پرورشی به عنوان یکی از مصادیق سند تحول بنیادین است که بعضا همانند برخی دیگر از مصادیق و اهداف این سند مورد غفلت و شعار زدگی در اهداف واقع شده است.

تعلل مدیران بالادستی در واگذاری اختیارات

به گزارش خبرگزاری فارس از قشم، ابلاغ سند تحول بنیادین توسط مقام معظم رهبری و انتشار آن در وزارت آموزش و پرورش بارقه امید را در دل فرهنگیان روشن گردانید.

سندی که یکی از مصادیق آن ایجاد مجتمع‌های آموزشی و پرورشی روستایی و شهری تحت عناوین ترنم ولایت و حیات طیبه بود.

در این راستا برای تمرکز زدایی در نظام تعلیم و تربیت که از تکالیف برنامه‌های توسعه بوده، مجتمع‌های آموزشی و پرورشی ترنم ولایت در سال 1389 در تمام روستاهای کشور شکل گرفت.

طرحی که به موجب آن واگذاری برخی از اختیارات و مسئولیت‌های مناطق به مجتمع‌ها و نوید بخش کاهش بوروکراسی و کاغذ بازی در نظام اداری بود.

اکنون سئوال اینجاست که چرا این تمرکز زدایی بعد از گذشت سه سال از اجرای طرح صورت نگرفته، و در بعضی از مناطق استان هرمزگان با چراغ سبز مقامات مافوق اختیارات مسلم و مصرح در آیین نامه مجتمع‌ها (حق تعیین معاونان) نیز نادیده گرفته شده و در حال کاهش است.

سئوال ما از متولیان آموزش و پرورش این است که آیا کارشناسی را سراغ دارید به ضرورت تمرکز زدایی در این وزارت عریض و طویل اذعان نداشته باشد؟

آیا بازگشت به عقب و مقاومت به تحول در ساختار آموزش و پرورش، نتیجه تضاد و دوگانگی تفکر و عمل در این ساختار نیست.

آیا این رویه بیانگر این نکته مهم نیست که آموزش و پرورش با وجود برخورداری از چنین سندی به جای تحقق روح حاکم بر آن با مصادره  و تفسیر به رای در واقع شعار را جایگزین تحول کرده است.

آیا این نوع برخورد به معنی این نیست که سند تحول با وجود چنین نگرش‌های نوینی بیشتر به سندی تزیینی شبیه شده است تا کارکردی و اجرایی؟

آیا وقت آن نرسیده علاوه بر اختیارات مصرح در قانون، اختیارات بیشتری به مجتمع‌های آموزشی و پرورشی ترنم ولایت واگذار شود.

مجتمع‌هایی که اغلب مدیران آنها دارای تحصیلات تکمیلی بوده و بهتر از مدیران ادارات و سازمان‌ها، مشکلات آموزش و پرورش را تجزیه و تحلیل نموده و راهکار ارائه می‌کنند.

اگر به استقلال مجتمع‌های آموزشی و پرورشی نظری بیاندازیم متوجه خواهیم شد که آنها برای جزیی‌ترین مسائل خود منتظر تعیین تکلیف و اجازه اداره و سازمان آموزش و پرورش باشند که این همان نکته ظریفی است که همگام با سند باید به افکار متولیان آموزش و پرورش  نیز جامه نو پوشاند.

مقاومت مدیران مناطق و سازمان‌های آموزش و پرورش در واگذاری اختیارات به مجتمع‌های آموزشی و پرورشی همواره نمود داشته و شدت بیشتری یافته و در بعضی از مناطق اختیار تعیین معاونان از مدیران مجتمع‌ها سلب و مناطق بدون توجه به لزوم هماهنگی بین کادر اجرایی و اداری مجتمع‌ها، معاونان آنها را عزل و نصب می‌کنند.

تحول بنیادین با شعار، سخنرانی، دوره‌های ضمن خدمت، انتشار بولتن و پوستر و .... شکل نخواهد گرفت،

بلکه مدیران ادارات و سازمان‌ها باید به جای شعار در عمل به آن معتقد باشند.

به نظر می‌آید آنچه امروزه آموزش و پرورش ما را رنج می‌دهد افراط در عملکردهای شعاری، توجه و دل مشغولی مسئولان به کارکردهای سطحی و تبلیغاتی، ساده انگاری در محتوا، تظاهر به توسعه،سیاست زدگی،فقدان تفکری نو و به طور کلی در جا زدن در همان ساختارهای منسوخ است که تحول را به عنصری ناکارآمد تبدیل کرده است.

نکته پایانی این است که اجرا و کاهش تصدی‌گری در راس هرم همچنین واگذاری عمل به مدارس و مجتمع‌ها لازمه تحقق تحول بنیادین است.

انتهای پیام/88001/ق40/ژ1001

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول