به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، در کتاب اول دبستان یاد گرفتیم که بابا آب داد، بابا نان داد؛ بزرگتر که شدیم فهمیدیم که بابا چه جوری نان داد، بعد از اینکه خبرنگار شدیم تازه متوجه شدیم باباها نان و آب را از کجا و به چه زحمتی به دست میآوردند چرا که هم قدم با کسانی شدیم که نان آوری همه قشری را میبیند چه حلال و چه غیر از آن را، حق و ناحقها را میبینند و بسته به شرافتشان یا به زبان میآورند یا که نه؛ خبرنگار برای به دست آوردن نان بقیه ساعتها وقت میگذارد، میبیند، میشنود، محرم راز میشود، با قلمش فریاد میزند تا درسهایی که از دبستان یاد گرفته را عملی اجرا کند تا هم خود نانی به دست آورد و هم وسیلهای برای نانآوری بقیه شود.
زمانی اگر در کوچه و بازار دعوایی میشد و در میان بحبهه دعوا کسی به طور اتفاقی خبرنگاری را که گذر میکرد میدید به مانند این بود که نجات دهندهای را دیده، چرا که این عقیده را داشتند که این افراد به واسطه ارتباط با مسئولان به راحتی میتوانند مشکلها را با زبان قلمشان برطرف کنند؛ اما اکنون چه؟ آیا هنوز همان نگاه نسبت به خبرنگار وجود دارد؟ آیا هنوز او را منجی میدانند؟ کسی که تا او را در کوچه و خیابان ببینند با دست به یکدیگر نشان دهند که او همانی است که فلان مشکل این فرد،کوچه، محله، شهر و کشور را توانست برطرف کند؟ یا نه دیگر این خبرنگار هم دیگر دغدغه نان خود را دارد و خیلی که زرنگ باشد بتواند برای خودش کاری کند؟
راستی اگر یک نفر ثروتمند باشد، میتواند خبرنگار باشد؟ یا اگر خبرنگار باشد میتواند فرد ثروتمندی باشد؟ شاید همیشه این تفکر در ذهن مسئولان کشور و رسانهای ما وجود داشته که اگر خبرنگار ثروتمند باشد دیگر نمیتواند درد مردم فقیر را ببیند و به خوبی مشکلات آنها را درک کند و در آن صورت بتواند برای آنها قلم بزند.
همین دوستان فراموش کردند که تا خبرنگاری نباشد دبیر تحریریهای وجود ندارد و تا دبیر تحریریهای نباشد مدیر مسئول و رسانهای نیست و تا رسانهای نباشد مسئولی و به دنبال آن دیگر مردمی نیستند که برای آنها کاری کنند و آنها هم نانی به دست آورند.
بسیاری میروند تا عادت کنند که رفتند و در این میان خبرنگاری هم همراه آنها بودهاند که به جای اینکه به فکر مرغ و گوشت یخچال خانهشان باشند از صبح در فکر اینکه برای فلان مشکل به کدام آقا و خانمی تماس بگیرد تا با هزار منت از او بخواهد که جوابگو اینکه چرا فلان مشکل هنوز برطرف نشده و تو را خدا در ازای حقوقتان برای مردم کاری بکنید و زمانی که به همین خبرنگار حقوق 500 هزار تومانی پیشنهاد شود به نظر مبلغ ایدهآلی است.
درست است که فشار اجتماعی به کسی رحم نکرده، اما قشر فرهیخته خبرنگاران کسانی نیستند که با این مبالغ قلمشان را بفروشند چرا که آنها جدا از مردم نیستند و آنها را در قاب خودشان میبینند و نیازی هم به تشکر ندارند چرا که خود میدانند با چه کسی معامله میکنند.
پس درود بر خبرنگارانی که خستگی را خسته کردند و تبدیل روز به شب را به عینه میبینند و بیتفاوت از کنار آن نمیگذرند.
انتهای پیام/63007/ن40/ژ1001