به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، در بازار داغ تبلیغاتی که این روزها در همه جای کشور برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهرها و روستاها بر گرمی هوا افزوده، به وفور میتوان وعدههای داغتر از آن را دید که هر کدام از کاندیداها با بیان آنها سعی در جذب مردم و به دست آوردن آراء بیشتر مردمی هستند.
مردم شهر و استان اصفهان هم از این قضیه مستثنی نبوده و به خوبی در سطح شهر و با تبلیغاتی که در جاهای معین شده و نشده خود نصب شده چهرههای آشنا و ناآشنایی را میبینند که شعارهای مختلفی را در بنرهای و پلاکاردهای رنگارنگ در معرض دید همگان قرار دادهاند.
اینکه آیا این شعارها و صحبتها بر اساس و پایه درستی است یا نه و آیا پس از روی کار آمدن چه درصد از آنها عملی میشود؟ کاری نداریم و نکته مهمی که در میان توجه ما را به خود جلب کرده؛ وعدهها و صحبتهایی است که در مورد فرهنگ در شهری که آن را مهد فرهنگ و تمدن ایران اسلامی میشناسند، است.
با نگاهی اجمالی به بروشورهای تبلیغاتی کاندیداهای شوراهای اسلامی شهر و بررسی اهداف کاندیداتورها و برنامههای در دست اقدامی که برای آینده دارند به خوبی این نکته را درمییابیم که اکثر قریب به اتفاق آنها برطرف شدن مشکلات آب، خشکی زایندهرود، عدم تکمیل پروژههای قطار شهری و آلودگی هوا را در اولویت اصلی خود قرار داده و مقوله فرهنگ در پایان دالان وعدههای آنها قرار گرفته است.
تعدادی از کاندیداهای شورای اسلامی شهر اصفهان هم که صحبتهای در مورد فرهنگ و مشکلات فرهنگی داشتهاند را در زیر میبینیم تا بدانیم از دیدگاه این نمایندگان بیشتر مشکلات فرهنگی این شهر چه بوده است.
برخی از این کاندیداها مهمترین نکته در سرمایه اجتماعی، را پیوست فرهنگی دانسته و اگر از این منظر شورای شهر بتواند ظرفیتی را فراهم کند که این سرمایه اجتماعی را با توجه به پیوست فرهنگی و اجتماعی در بخش محلی و منطقهای خود افزایش دهد و شوراها در سه دوره گذشته بیشتر به سمت تثبیت حرکت کردند و این ظرفیت و مشارکت دو سویه در یک بازه زمانی 14 ساله خود را تثبیت میکند.
به گفته یکی دیگر از کاندیداها؛ اصفهان، الگویی برای دیگر شهرها در حوزه فرهنگ شهروندی است هر چند که در این حوزه هنوز هم جای کار بیشتری وجود دارد و یا در حد یک خط مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر را بسیار مهم دانسته و یا برخی از کاندیداها که از چهرههای فرهنگی اصفهان هستند نیز ظرفیت رسانه اصفهان را جوابگوی ظرفیتهای چنین پایتختی ندانسته و رسانه ملی را که باید پاسخگوی این شهر تاریخی با قدمت دیرینه باشد را عنوان و در صددند که فضای رسانهای اصفهان را از فضای استانی خارج و در شبکههای برون مرزی سازمانها اعم از العالم، سحر، حزبالله و کوثر مطرح کنند.
برخی دیگر به مهمترین و تاریکترین نقطه فرهنگی، یعنی پدیدآمدن فرهنگسراها که تهی از فرهنگ بومی و دینی بودند و مساجد و تشکلها و مراکز فرهنگی نحیف و البته بومی و دینی را به حاشیه برده را مطرح و تعدادی دیگر برنامههای نشاط آفرین برای مردم شهر اصفهان را در ایجاد فضای سبز، پارکهای محلی، زیباسازی محیط شهری را عنوان کردهاند.
چند سطر بالا گفته برخی از کاندیداهای شورای اسلامی شهر از هر ائتلاف و یا انفرادی در اصفهان بود که باز گلی به جمالشان در صحبتهای خود چند سطری از فرهنگ را بیان کردهاند اما تعداد بسیاری بودند که پرداخت به مسائل فرهنگی را نه حالا در راس بلکه در حاشیه هم قرار ندادهاند.
شاید این بزرگواران هم در ذهنیت خود رفع مشکلات اقتصادی و به دنبال آن برطرف کردن مشکلات آب و ترافیک را در اصفهان ارجحتر میدانند و آن دسته هم که در میان صحبتهای خود حرفی از فرهنگ به میان آوردهاند، آیا مسائل فرهنگی ما تنها در ساخت پارکها و برنامههای صدا و سیما و پیوستهای فرهنگی پروژههای شهرداری خلاصه میشود؟ یا نه قبل از انجام هر کار فرهنگی در اصفهان بهتر است که به واسطه اعضای شورای شهر دستگاههای متولی فرهنگی همافزایی بیشتری با هم داشته باشند تا هم خود مسئولین امور فرهنگی در این شهر را در یک راستا هدایت کنند و مردم و هنرمندان هم کمتر به مانند توپی میان این دستگاهها پرتاب شوند.
گزارش از مریم ایروانی
انتهای پیام/63007/ع40/ژ1001