ترکیه چند روزی است که وضعیت بحرانی و ناآرامی را پشت سر میگذارد. رجب طیب اردوغان، نخستوزیری که سالها در ترکیه از محبوبیتی کمنظیر و چهرهای معقول برخوردار بود، این روزها وجهه همیشگی خود را ندارد و تصاویر سرکوب معترضین ترک در سراسر جهان در حال مخابره شدن است.
این یادداشت به ماهیت این اعتراضات نمیپردازد هرچند که در خصوص ماهیت آنها سخن فراوان است. تردیدی نیست که طیفهای مختلفی در اعتراضات اخیر شرکت دارند و عمق اعتراضات بیشتر به مسائل داخلی ترکیه معطوف است تا سیاست خارجی این کشور. اگرچه برخی از احزاب مخالف با سیاستهای عدالت و توسعه در سوریه در بین معترضین هستند اما این الزاما بهمعنای آن نیست که اعتراضات مزبور در سیاست خارجی ترکیه ریشه دارد. آنچه با اعتراض به تخریب پارک «قیزی» آغاز شد، بیشتر باید در چارچوب به نگاه اخوانی دولت اردوغان توجیه شود، نگاهی که محدودیتهایی را در کشوری آغاز کرده است که پس از آتاتورک، در اعطای آزادیهای لیبرالی به شهروندان خود تردید نمیکرد. البته ماهیت اعتراضات در صورت افزایش معترضین قابل تغییر کیفی نیز هست.
علت اصلی این اعتراضات را باید در «مخالفت با تحدید حریم خصوصی» جستجو کرد که البته گرایشهای مختلفی را نیز در بر میگیرد. از نظر بسیاری از معترضین، اردوغان میخواهد خود را به مدلی شبیه به «سلطان عثمانی» بدل کند. معترضینی که اردوغان آنها را غارتگر و مخالف دموکراسی میخواند، وی را به استبداد متهم میکنند و این در حالی است که حتی برخی از موافقین اردوغان نیز به مساله ایجاد شده در پارک قیزی معترضاند. با این همه همچنان باید اذعان کرد که عملکرد اقتصادی سالهای اخیر حزب عدالت و توسعه باعث شده است که همچنان حزبی مقبول در میان ترکها محسوب شود.
* تخریب وجهه اردوغان و حزب عدالت و توسعه
واقعیت آن است که اردوغان از ابتدای بهقدرت رسیدن تاکنون تلاش فراوانی برای ایجاد چهره یک «قهرمان» از خود داشته است. شاید نقطه آغاز این روند را بتوان «اجلاس داووس» و تقابل تند وی با شیمون پرز، رئیس رژیم اسرائیل دانست. پس از آن تغییرات ایجاد شده در قانون اساسی ترکیه و تحدید شدید قدرت نظامیان که مردم ترکیه دل خوشی هم از آنها نداشتند، اقدام دیگر اردوغان در راستای برساختن یک قهرمان از خود بود.
اردوغان تلاش کرد در بحران سوریه، با حملات تند به دولت سوریه و حمایت همهجانبه از شورشیان این کشور، برای اعراب سنیمذهب از خود چهره «قهرمان بهار عربی» را بر جای گذارد، تلاشی که البته دو سال پس از آغاز آن، نهتنها به بهبود چهره اردوغان نینجامید بلکه بهمرور تضعیف چهره او را هم از پی داشت چرا که حکومت اسد سرنگون نشد.
اردوغان همچنین برای آنکه خود را پس از آتاتورک به بزرگترین چهره ملی ترکیه بدل سازد، تصمیم گرفت تا یکبار برای همیشه مشکل کردها را حل کند و بهجای آنکه آنها را «ترکهای کوهستانی» بخواند، قومیت آنها را بهرسمیت شناسد. نخستوزیر ترکیه توانست با «عبدالله اوجالان» به توافقی در این زمینه دست یابد و با پکک به یک آتشبس برسد. وی این تلاش را از مدتها قبل شروع کرده بود تا آنجا که اکنون حدود یکسوم از نمایندگان حزب عدالت و توسعه را در پارلمان ترکیه، کردها تشکیل میدهند.
اقدامات فوق در کنار رشد قابل قبول اقتصادی ترکیه در دوران اردوغان، تلاشی بود برای آنکه از یکسو وی به یک قهرمان ملی بلکه منطقهای بدل شود و ثانیا مدل ترکیه، به مدل ارجح برای کشورهای عربی انقلابی مبدل گردد.
تاثیر اساسی اعتراضات اخیر دقیقا در همینجاست. وجههای که اردوغان به هزار ترفند برای خود قصد برساختن آن را در تعاملات بینالاذهانی ترکیه و منطقه داشت، با این اعتراضات دچار آسیب جدی میشوند تا آنجا که داووداغلو، مغز متفکر سیاست خارجی دولت ترکیه علنا از رفتن آبروی ترکیه سخن میگوید.
به بیان علمیتر، هویت برساخته رئیس دولت ترکیه در تعامل با بازیگران داخلی و خارجی، اکنون با تغییر در هنجارها در شرف تغییر است و افکار عمومی را در برابر اردوغان قرار میدهد. همان هویتی که به اردوغان اجازه میداد در مناقشه سوریه از خود چهره یک مدافع حقوق بشر را نشان دهد با تصاویر چهرههای خونآلود معترضین ترک مخدوش شده و احتمال تغییر قاعده بازی به ضرر اردوغان وجود دارد.
* آثار مترتب بر اعتراضات اخیر
با توجه به سیستم سیاسی موجود در ترکیه و دامنه فعلی اعتراضات، بعید است که این روند به تغییر جدی در ساختار قدرت در این کشور منجر شود. همچنین نمیتوان انتظار داشت که روند سیاست خارجی ترکیه در اثر اعتراضات مزبور دچار تغییری شگرف شود، اما این اعتراضات به همراه ناکامیهای اردوغان در سوریه، میتواند در انتخابات پارلمانی آتی کاملا به ضرر حزب عدالت و توسعه عمل کند.
بعید است که اعتراضات فوقالذکر همچنین بخواهد بر روند مصالحه ترکیه و کردهای معترض تاثیر قابل توجه گذارد مگر آنکه با تشدید اعتراضات، امیدواری گروههای تجزیهطلب کرد به جدایی از ترکیه زنده شده و معادلات تغییر یابند.
آنچه به عنوان اثر اصلی اعتراضات این روزهای استانبول، آنکارا، ازمیر و ... قابل ذکر است را میتوان بدین شرح خلاصه کرد:
1- مخالفان آقای اردوغان از این پس برای حملات تند انتقادی به وی و کاهش سرمایه اجتماعی او توانایی بیشتری خواهند داشت؛ این روند ممکن است در انتخابات آتی ترکیه تاثیر خود را نشان دهد؛
2- از این پس برای دولت ترکیه سخت خواهد بود که با ادعاهای حقوق بشری دولت سوریه را محکوم کند هرچند که بعید است سیاست خارجی ترکیه در قبال سوریه تغییری شگرف داشته باشد. تغییر در سیاست مزبور مستلزم تغییرات گستردهتر در سطح بینالمللی و منطقهای است؛
3- با کاهش مقبولیت داخلی حزب عدالت و توسعه، احتمال دارد این حزب برای تقویت مواضع خود از این پس بیشتر به سوی نیروهای خارجی نظیر ایالات متحده و اسرائیل متمایل گردد؛
4- با رخدادهای اخیر، ادعای آنکارا در الگو بودن برای انقلابیون عرب در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا، میتواند دچار خدشه جدی شود.
* علیرضا کریمی
انتهای پیام/ص