به گزارش خبرگزاری فارس، «محمد ناطقی» کارشناس افغان در وبلاگ اختصاصی خود با تحلیل اوضاع کنونی و آینده افغانستان نوشته است که با بررسی چند رویداد مهم در افغانستان میتوان به این نکته پی برد که به احتمال زیاد با توجه به سیاستهایی که دولت افغانستان در پیش گرفته است حضور نظامی و امنیتی غرب جای خود را به حضور شرق خواهد داد.
در نوشته این کارشناس افغان آمده است:
3 رویداد معنادار این انگیزه و پرسش را خلق کرده است که آیا پس از سال 2014 نقطه عطفی در تاریخ افغانستان روی می دهد یا نه؟
رویداد اول این است که روسها از هم اکنون دست به تحرکات گسترده امنیتی و نظامی در مرزهای مشترک تاجیکستان و افغانستان زدهاند که این مسئله در این اواخر شدت گرفته است.
دولت ضعیف تاجیکستان در این عرصه «چک سفید» به روسها داده و مرزهای همکاری نامحدودی اعلام کرده است.
دلیل مسئله واضح است، دولت امامعلی رحمان علیرغم تحولات بنیادی در اتحاد جماهیر شوروی، یگانه کشوری است که روابط و مناسبات سنتی خود را با روسیه کماکان حفظ کرده است.
عرصههای همکاری روسها با این کشور کوهستانی و دور از دریا بسیار گسترده است و صدها هزار شهروند تاجیکستانی در روسیه مشغول کار و زندگی هستند.
دولت تاجیکستان در سرکوب نیروهای اسلامی بسیار بیرحمانه و سختگیرانه عمل کرده است امری که مایه خرسندی روسها در مقابله با افراطگرایی اسلامی در منطقه شده است در عرصههای امنیتی هم این کشور دست روسها را خیلی باز گذاشته است و حضور سنگین و گسترده نیروهای امنیتی و نظامی روس در مرزهای مشترک با طیب خاطر دولت دوشنبه صورت گرفته است.
دولت امامعلی رحمان هرگز موفق نبود و یا نتوانست توجه غرب و کشورهای اروپایی را در مورد کشورش جلب کند.
درحالیکه دیگر کشورها آسیای مرکزی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موضعگیریهای خود را، به سمت غرب تغییر دادند اما این چرخش در تاجیکستان، قابل درک و ملموس نبوده است.
کشورهایی مثل ازبکستان سیاست دوری و گریز از افغانستان را در پیش گرفته است و این کشور در مدت 10 سال گذشته، کمترین تماس و ارتباط را با افغانستان برقرار کرده است.
گزارش دیپلماتهای افغانستان این را نشان میدهند که این کشور هرگز علاقه ندارد که با افغانستان در هیچ عرصهای، همکاری داشته باشد.
کشوری که تشخیص داده نزدیک شدن با افغانها، پیامدهای زیانباری دارد؛ سیاست ازبکستان با افغانستان، همان سیاست درهای بسته بوده و هیچ تفاوتی با زمان اتحاد جماهیر شوروی نکرده است و در دهه پس از کنفرانس بن 2001، افغانستان از ازبکستان هیچ مسئله قابل درکی ندیده است.
ترکمنستان کشور دیگر آسیای مرکزی با ذخایر عظیم گاز، مناسبات با افغانستان براساس یک منطق استوار بوده است.
این کشور مرموز و در خود فرو رفته، هیچ نگرانی از حضور طالبان در افغانستان ندارد زیرا در زمان حضور طالبان در افغانستان، قرار بود قراردادی با شرکت «یونیکال» منعقد شود و این پروژه کماکان، حذف نشده است ولی به ثمر رسیدن آن زمان زیادی در پی دارد.
ترکمنستان برخلاف ازبکستان و تاجیکستان هراسی از افغانستان ندارد و از طالبان هم نمیترسد، دلایل آن شاید یکی همین منابع انرژی آنان باشد که میداند افغانستان و هر رژیمی در کابل میتواند با وی کنار آید.
نکته دیگری که که در این خصوص، بسیار مهم بوده و مایه دلگرمی این کشور شده این است که هیچ جریان تندرو افراطی در این کشور ظهور نکرده است، درحالی که دو کشور همسایه ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان، جدیترین گروههای افراطی را دارند.
«حزب اسلامی» «طاهر یولداش»، خطرناکترین گروه تروریستی است که تمامی منطقه را تهدید میکند، این حزب پایگاههای مهمی در پاکستان دارد و با «شبکه القاعده» و با طالبان افغانستان اقدامات خونینی راه انداخته است.
در مدت این ده ساله هرگز شنیده نشد که گروههای افراطی اسلامگرا در ترکمنستان حضور داشته باشند.
من در سفری که به ترکمنستان داشتم به درستی دانستم که مردم آرام این کشور پیچیده، هیچ نگرانی و شناختی از گروهای تندرو اسلامی ندارند و چنین مسائلی برای آنان قابل درک نیست.
ترکمنستان هر لحظه آمادگی دارد که در مورد افغانستان هر نوع همکاری را داشته باشد، قراردادهای مهمی با این کشور امضا شده، انتقال انرژی ترکمنستان از خاک افغانستان از نظر این کشور مشکلی ندارد و در عرصههای سیاسی هم علاقمند است که میزبان گفتوگوهای صلح باشد.
این کشور همانند تاجیکستان حرفشنوی زیادی از مسکو ندارد، درحال حاضر مرزهای مشترک تاجیکستان و افغانستان شاهد سربازان روسیه است که قرار است پس از سال 2014، حوزه امنیتی خود را حفاظت کنند اما در مرزهای ترکمنستان و ازبکستان شاهد چنین فعل انفعالات نیستیم.
رویداد دوم
رویداد مهم دیگر این است که افغانستان میخواهد قراردادها و تجهیزات ارتش را از روسیه تکمیل و تأمین کند.
پول این سلاحها را غرب در اختیار ارتش افغانستان گذاشته و در همین روزها، شاهد نقل و انتقال دهها فروند بالگرد روسی به افغانستان هستیم.
البته کارشناسان نظامی تأیید میکنند که تجهیزات روسی به مراتب با شرایط اقلیمی افغانستان، سازگارتر از تجهیزات غربی است.
بالگردهای «شینوک» آمریکایی بیشترین سقوط را در تاریخ خود در افغانستان داشتهاند.
افغانستان قبرستان تانکهای آمریکایی نشده، ولی بدون تردید گورستان بالگردهای شینوک بوده است که دلیل آن هم طالبان نبوده بلکه عدم تناسب طراحی آن با اوضاع اقلیمی افغانستان دانسته شده است اما بالگردهای روسی در افغانستان، کمترین خسارت را داشتهاند.
اکنون دهها بالگرد روسی به افغانستان منتقل شده است و این مسئله ادامه دارد پس این مسئله تبعات جنبی هم دارد؛ وقتی دهها بالگرد روسی به افغانستان وارد میشود، باید قطعات آن نیز به افغانستان داده شود.
این مسئله نشان از وابستگی ارتش افغانستان به روسیه است به همین دلیل گفته شده که پس از سال 2014 تحولات مهمی در چرخه نظامی و ارتش افغانستان، پیش خواهد آمد و این مساله هم به سود معاملات روسیه تمام میشود و همچنین غرب میخواهد به این صورت بار جنگ را از دوش خود به دوش دیگران اندازد.
غربیها بدشان نمیآید که روسیه هم درگیر منازعات جنگ با تروریستها شود، این درست نیست که این کشور تنها نظارهگر کشتهشدن سربازان غربی و آمریکایی در افغانستان باشد، به همین دلیل مسائل اطلاعاتی زیادی وجود دارد که گفته شده در مواردی سازمانهای اطلاعاتی غرب به خصوص انگلستان، نیروهای افراطی فرامرزی افغانستان را تجهیز کرده است.
یادمان نرفته است که چهار سال پیش گفته شد که طالبان و نیروهای طاهر یلداش با هواپیما از پاکستان به شمال افغانستان منتقل شدهاند و بعد، جنگهای خونین تاجیکستان چهار ماه پیش در «خاروق» «بدخشان» به همین مسئله ارتباط داده شد.
سازمانهای اطلاعاتی کشورهای منطقه و روسیه از نقل و انتقال شبکههای تروریستی در افغانستان خبر دارند و یک جنگ اطلاعاتی با هم دارند و به همین دلیل است هر از گاهی شاهد دستگیری جاسوسان و اعلام آن از سوی 2 کشور آمریکا و روسیه هستیم.
رویداد سوم
رویداد سوم با توجه به سیاستهایی که کابل در پیش گرفته نشان میدهد که پس از سال2014 باید نقش نظامی امنیتی غرب کم باشد ولی نقش کشورهای شرقی در مسئله افغانستان، پررنگ و مهم شود.
رئیس جمهور افغانستان درآینده بسیار نزدیک به هند میرود؛ خبرگزاریها این گونه پیشبینی کردهاند که تمام گفتوگوهای رئیس جمهور افغانستان ماهیت و بار امنیتی دارد.
افغانستان اولین موافقتنامه استراتژیک را با هند امضا کرده است، براساس این سند، هندیها هر نوع همکاری نظامی و امنیتی را میتوانند با افغانستان داشته باشند.
از جانب دیگر سفر حامد کرزی به هند در شرایطی انجام میشود که مناسبات کابل و اسلام آباد به اوج تیرگی خود رسیده است.
جنگ در «گوشته» و پیامدهای بعدی آن و به کارگیری زبان تهدید از سوی کابل و اسلام آباد، باز هم یک نوع سهمگیری هند را نشان میدهد.
افغانستان میخواهد خلاء امنیتی سال 2014 را با مشارکت روسیه و هند به نحوی پر کند، البته در این میان این پاکستان است که در هماهنگی با غرب، افغانستان را تحت فشار قرار میدهد.
پاکستان اکنون اثبات کرده که میخواهد مناسبات خود را با غرب در همه مسائل از جمله مسئله طالبان هماهنگ کند و این کار را کرده است.
دولت «نوازشریف» برخلاف دولت حزب مردم، بیشترین تلاشها در جهت تقویت طالبان خواهد داشت.
دولت نوازشریف سعی خواهد کرد که از سوی طالبان به غرب اطمینان دهد که طالبان هیچ تهدید امنیتی برای غرب نیست.
و اگر در این زمینه دولت پاکستان موفق شود، غرب با پاکستان در خصوص مسائل افغانستان، همکاری خواهد کرد.
سفر رئیس جمهور افغانستان به هند و گفتوگو در خصوص مسائل امنیتی و نظامی و آن هم در چهارچوب موافقتنامه استراتژیک، نقل انتقالات گسترده نظامی در مرزهای تاجیکستان و ارسال سلاح و بالگردهای پیشرفته نظامی روسیه به ارتش افغانستان و کاهش 10 درصدی بودجه جنگ با تروریسم از سوی دولت اوباما و دهها مسئله دیگر نشان میدهد که رویدادها پس از سال2014 در جهت پررنگتر شدن و افزایش حضور امنیتی و نظامی شرق به جای غرب خواهد بود و آنچه که روی میدهد، نشانههای مقدماتی انکار ناپذیر این جابهجایی باید باشد.
انتهای پیام/م