به گزارش خبرگزاری فارس از دشتی، زایر محمد علی دشتی متخلص به فایز فرزند حاج مظفر بن غلامعلی بن حاج درویش بن حاج محمد رضا بن حاج عبدالرضا بن مظفر بن درویش بن مظفر بن شهاب بن کردعلی بن ابراهیم بن سالم بک بن فارس بن شعبان الضیاغمی الدشتی و نام مادر وی شازده دختر رئیس درویش کردوانی که از روسای سرشناس منطقه دشتی است و به سال 1250هجری قمری برابر با 1209هجری شمسی در خانوادهای مذهبی در روستای کردوان از توابع شهرستان دشتی دیده به جهان گشود.
فایز دشتی هم عصر محمدخان دشتی حاکم ادیب دشتی، ملاحسن کنگانی، مرشد دشتی و معتقد ریشهری بوده است.
دوران کودکی و نوجوانی را زیرسایه پرمهر و محبت پدر و مادر در روستای کردوان گذراند و پس از رسیدن به سن بلوغ برای تحصیلات مقدماتی و فراگیری قرآن مجید به مکتب خانههای محلی واقع در روستاهای کردوان و بردخون که در آن زمان حوزه علمیه و مرکز بحث و درس در منطقه دشتی بودهاند زیر نظر آموزگاران محلی رفت و با تلاش و پشتکاری که ازخود نشان داد موفق به فراگیری قرآن و ختم آن شد.
زایر محمد علی فایز با دختر زایرمحمد حاج مظفربردخونی به نام تاج زر ازدواج میکند که ثمره این ازدواج سه فرزند پسر به نامهای احمد حیدر و مظفر و سه دختر به نامهای حاج بی بی، شازده و دختر بوده است، وی به راه اندازی مکتب خانه برای آموزش قرآن برای جوانان روستا اقدام میکند.
حاج درویش جد بزرگ فایز
حاج درویش جد بزرگ فایز در«میدری» یکی از روستاهای همجوار کردوان مسجدی بنا کرده که هنوز هم آثاری از آن برجای مانده است در آن مسجد مکتب خانهای تشکیل داده که هر سال تعداد زیادی از بچههای آن منطقه به آن مراجعه و قرآن را فرا میگرفتند و فایز نیز در همین مکتب خانه قرآن را فرا گرفته است.
بنا به نقل قولی، حاج درویش در آخر عمر وصیت میکند که در همین مسجد جنازه وی را دفن کنند تا صدای قرآن خواندن بچهها را بشنود به این ترتیب دوران نوجوانی و جوانی فایز با آموختن قرآن،ادعیه، گنجینهها و مفاخر زبان و ادبیات فارسی چون شاهنامه، گلستان، خمسه نظامی، بوستان، مثنوی و مخصوصا دیوان حافظ که آموزش آن پس از قران کریم مرسوم بوده است سپری شد.
همچنانکه در خلال دوبیتیهای وی این تاثیر پذیریها را میتوانیم ببینیم و به یاری همین سواد و دانش بود که بعدها توانست افکار و اندیشههای خویش را سامان و در قالب شعر آن را ثبت و ضبط کند.
وضعیت امرار معاش فایز
فایز زندگی خود را از راه کشاورزی میگذرانده و به بیان دیگر نانش را از بذر آب و خاک با دستهای باغیرت به دست میآورد آن هم در زیر آفتاب سوزان منطقه و هرگز دست نیاز به سوی کسی دراز نکرد زیرا مردی بلند طبع و قانع بود.
فایز در کنار داشتن مکتب خانه به امر کشاورزی و کشت درخت خرما نیز میپرداخت و درخت کناری که به دست خود در روستای گزدراز کاشته بود و معروف است زیر سایه آن شعر میسروده هنوز باقی است.
آثار فایز دشتی
از فایز بیش از 700 دوبیتی در دست است که بیگمان بخش اندکی از سرودههای فایز است و بقیه اشعار وی متاسفانه در گذر زمان بدست شاعران محلی به یغما رفته و به روزگار ما نرسیده است.
فایز علاوه بر دوبیتی غزلیاتی نیز در مدح ائمه معصومین (ع) سروده که اکثرا از بین رفته است فایز با شاعران دیگر دشتی چون محمد خان وملا حسن کبگانی معاصر بوده و دیدارهای دوستانه و ادبی نیز با هم داشتهاند.
فایز اواخر زندگی خود را در روستای گزدراز میگذراند و به علت ناراحتی که از این موضوع داشته آن را به منزله تبعیدگاهی برای خود میداند و این بیت شعر را می سراید:
در باغ بگم منزل و ماوای من است
بوذر نیم و ربذه چرا جای من است
فوت و محل دفن فایز
فایز دارای سه فرزند پسر به نامهای رئیس مظفر، زایر احمد و حیدر بوده که حیدر در جوانی از دنیای فانی رخت بر میکند ولی نتیجههای رئیس مظفر و زایر احمد اکنون در قید حیات و در شهرهای خورموج، کاکی و روستای کردوان از توابع شهرستان دشتی زندگی خود را میگذرانند.
به هر حال فایز پس از 80 سال زندگی پر فراز و نشیب به سال 1330 هجری قمری برابر با 1289هجری شمسی در روستای گزدراز چشم از جهان فرو میبندد و پیکرش را بنا به وصیت خودش پس از چند ماه امانت نهادن به نجف اشرف منتقل و در آن جا به خاک سپرده میشود.
اصطلاح فایز دشتی
شایان ذکر است به غلط فایز را برخی دشتستانی مینامند در حالی که تمام عمر فایز در دشتی سپری شده و بین دشتی و دشتستان تنگستان قرار دارد ولی برای نخستین بار کتاب شعر فایز با تلاشهای طهوری چاپ شد که به غلط فایز را دشتستانی نوشت و هر چند منظور محقق از دشتستانی معنی لغوی آن نه جغرافیایی بود اما پس از آن به اشتباه مصطلح شد.
بهترین مجموعهای که از فایز به چاپ رسیده فایز دشتی با تلاشهای مجید زنگویی است که دربرگیرنده دوبیتیهای ناب فایز است و تعدادی از دوبیتیهای فایز که با تلاشهای نتیجه او محمد یوسفی جمع آوری شد توسط روحالله صفوی و با همکاری حمید زارعی مسئول فرهنگسرای خورموج و مهدی شیخیانی از شاعران خورموجی زیر چاپ است.
انتهای پیام/66001/و40/ث3001