به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان عباسآباد این یادداشت فقط چکیدهای از درد دلهای مردمی است که به دلایل متعددی همچون بهرهمندی از آموزههای قرآن و دین مبین اسلام، عشق به ولایت، نظام، انقلاب و میهن اسلامی در مقابل همه فشارهای اقتصادی، بحرانهای مالی صبر پیشه کرده و گوش جان به فرامین رهبر فرزانه انقلاب سپردند و خواستهای جز راستی و درستی مسئولان ندارند.
شهرستان تازه تأسیس عباسآباد در سالهای پس از ارتقای سیاسی و تقسیماتی که به اصلاح استقلال آن را در پی داشت، همواره از سوءمدیریت و به ویژه تحمیل مدیران غیربومی رنج برده است.
عباسآباد با وجود داشتن ظرفیتها، استعدادها، زیرساختها و منابع ارزشمند انسانی و خدادادی که به وفور در آن یافت میشود، صرفاً به دلیل سوء مدیریتها و جدالهای منفعتطلبانه و دعواهای شخصی برخی مدیران تصمیمساز و تصمیمگیر که غالباً نیز وارداتی و غیربومی هستند، دچار زیانهای جبرانناپذیری شده است.
امروز با وجود اینکه سه سال از استقلال این شهرستان میگذرد و البته با تأکیدات مؤکد مسئولان ارشد استان خصوصاً معاونت سیاسی امنیتی استانداری مازندران مبنی بر اینکه حداقل 30 اداره تا پایان شهریور ماه سال 90 باید در عباسآباد مستقر میشد هنوز که در آستانه نوروز 92 هستیم استقرار نیمی از ادارات نیز به طور کامل انجام نشد.
نبودن و یا کمبود زمین و ساختمان برای استقرار ادارات، تنها بهانهای است که همواره مدیران ارشد این شهرستان برای عدم تحقق این امر عنوان کردهاند اما به راستی تکلیف مردم شهرستانی که زمین یا ساختمان رایگان برای استقرار ادارات دولتی نداشته باشد که در اختیار نمایندگان دولت قرار دهد، چیست؟
همان مردمی که در تمامی عرصههای انقلاب اسلامی حضور فعال و مستمر داشتند و تقدیم 182 شهید والامقام بهترین گواه این مدعا است.
همان مردمی که با کوچکترین اشاره مسئولان گامهای ارزنده و بینظیری همچون ساخت و تجهیز مدارس، کمکهای چند 10 میلیونی برای آزادی زندانیان، اهدای زمین برای انجام طرحهای کوچک و بزرگ دولتی را در راستای انجام اقدامات خیرخواهانه و کارهای خداپسندانه برداشتهاند.
البته هر روز جلسات مکرر و متعددی برای رتق و فتق امور ملت توسط مسئولان و به ویژه دولتمردانی که خود را خادم ملت مینامند در اتاقهای در بسته ادارات این شهرستان برگزار میشود که نتیجهبخش نیست.
به راستی ادارات کل چه نقشی در توسعه مجموعه زیردست خود در شهرستانهایی چون عباسآباد که به تازگی ارتقا یافتهاند، دارند؟
مگر نه اینکه بر اساس قانون اگر منطقهای از لحاظ سیاسی و تقسیماتی ارتقا پیدا میکند، همزمان از لحاظ بودجه نیز باید ارتقاء یابد و نگاه ویژهای از سوی دستگاههای دولتی به این گونه مناطق شود؟
اگر قرار بود هزینه خرید و اجاره زمین و ساختمان ادارات تازه تأسیس را مردم داده و یا منتخبان آنها در شوراهای اسلامی توسط شهرداریها و دهیاریها تأمین کنند و افتخار آن نیز نصیب نمایندگان دولتی شود به گونهای که منت آن را هم بر سر مردم بگذارند و حتی در پارهای از موارد به خیرانی که برخی هزینههای اینگونه را هم متقبل شدهاند، توهین کنند، اصلاً دیگر چه لزومی داشت که این مناطق ارتقاء یابند؟
راستی چرا ملت باید تاوان ندانم کاریها، اهمالکاریها، خوش خدمتیهای تصنعی زیردستان در برابر فرادستان، قدرتنماییها و مشاجرات متقابل سیاسی، مَنَم مَنَم کردنها و فخر فروختنهای مسئولانی را که خود را خدمتگزار مردم مینامند، بپردازند؟
آقایان مسئول بدانید که اگر امروز صاحب منصب و قدرت شدهاید فقط به واسطه جانفشانیها و فداکاریهای شهدا و ایثارگرانی بوده که بدون چشمداشت و توقع دنیوی، فقط و فقط به فکر رضای خدا بودند و میز و منصب برایشان مهم نبود.
کاش میشد تعداد معدودی از مسئولان به واسطه اجرای برخی کارها و برنامههایی که بدون مدیریت آنها شاید به مراتب بهتر از این نیز انجام میشد، هر روز و هر ساعت از خود تعریف نکرده و منت بر سر مردم نگذارند و بگذارند مردم از آنها تعریف کنند.
کاش میشد این اندک مسئولانی هم که همواره منتظر تملقگوییهای برخی چاپلوسان پیرامون خود بوده و در مقابل با اجرای همین روند به دنبال کسب محبوبیت و منصب بالاتر در نزد مدیران ارشد خویش هستند نیز دست از این رویه بردارند.
کاش میشد معدود مسئولانی که در ازای انجام وظیفه قانونی و شرعی خود، برای مردم فخر میفروشند و بر آنان منت میگذارند، میدانستند که تصدی مسئولیت و قرارگرفتن در منصب نوعی امتحان الهی است و وای بر کسانی که در این برهه حساس که کشور در مقابل انواع تحریمها قرار گرفته و مردم واقعاً شرایط دشواری دارند از این آزمون مهم مردود شوند.
-----------------------------------
یادداشت از مهران ملاحسینی
-----------------------------------
انتهای پیام/2296/غ30/ض1002