به گزارش خبرگزاری فارس از قم، مجموعه تلویزیونی زمانه داستان سیاهی و سفیدی، قضاوت و بخشش است که به نوعی دایره زمان را به طور مطلوب ترسیم کرده و تاوان دنیوی اعمال انسانها را نشان میدهد. براساس داستان این سریال بهزاد و ارغوان در قالب وکیل و موکل حقوقی برای حل مشکل حقوقی بهزاد با عمویش سر راه یکدیگر قرار گرفته و در نهایت تصمیم به ازدواج با یکدیگر میگیرند ولی این ازدواج با سدهایی مانند مخالفت خانوادههای بهزاد و ارغوان رو به رو میشود و مادر و خواهر بهزاد، دختر عموی وی (بهار) را به عنوان عروس این خانواده انتخاب کرده و ارغوان را همکفو خانواده خود نمیدانند.
بهزاد و ارغوان تصمیم به ازدواج شش ماهه و پنهانی از دید خانوادههای خود میگیرند که در نتیجه سختیهایی که بر اثر بیپولی و برملا شدن دروغ ارغوان در زمینه جلوه دادن مرگ پدر جاعلش با توطئه منوچهر شوهر خواهر بهزاد از یکدیگر جدا میشوند و بهزاد بدون اعتنا از قرار ازدواج با ارغوان میگذرد. در این ماجرا بر اثر افشای ازدواج ارغوان مادرش از شدت ناراحتی سکته میکند و از دنیا میرود.
چندی بعد بهزاد با بهار دختر عمویش ازدواج میکند و در کارخانه عمویش مشغول به کار میشود و ارغوان با موکل پیر و ثروتمندش به نام فریدون داوودی ازدواج میکند و سرنوشت جدیدی پیدا میکنند ولی زندگی مشترکشان به دلیل مریضی سرطان فریدون چندان طول نمیکشد.
در ادامه سریال برادر ارغوان به انتقامگیری پرداخته و ماجرای ازدواج ارغوان و بهزاد و نامردی بهزاد را برای عموی بهزاد تعریف میکند که این ماجرا سبب مرگ عموی بهزاد میشود.
ارغوان و نیکخواه خاکسترهای آتش کینه و انتقامجویی خود را روشن میکنند و در اقدامی بهزاد و بهار را با ازدواج پیشیناش مواجه کرده و ارثیه بهزاد از عمویش را کلاهبرداری میکنند و در پایان این سریال ارغوان پشیمان از این اقدامش شرایط را برای برگشت بهزاد به زندگی عادیش فراهم میکند.
این مجموعه تلویزیونی به تهیهکنندگی اسماعیل عفیفه تولید شده و حمید گودرزی، حسین محجوب، مهرانه مهینترابی، پریناز ایزدیار، هومن برق نورد و شهرام قائدی از جمله بازیگران این مجموعه بودند.
در خصوص فضای کلی و محتوای این سریال با حجتالاسلام رحمان محقق مسئول کارگاه فیلمنامهنویسی مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما و ارزیاب فیلمنامههای مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما وارد بحث و گفتوگو شدیم.
حجتالاسلام محقق در زمینه تألیف فیلمنامههای سریالها و مجموعههای تلویزیونی مانند سقوط، روزگاران، بچههای کوهستان، بچههای خوب، آمیرزا، دریاچه و دشت، تدوین فیلمنامه نمایشنامههای صحنه و تلویزیونی مانند عمر بن سعد، گنجنامه، پل، زخم ناز، عروس صحرا، طرحهای فیلمنامههای برادران، تبعید از دل، تهوع، حباب، خورشید تهران، دختر طوفانی، دستبرد دیجیتالی، سایه کرکسها (سریالی)، سال نو مبارک، شهروند، عقل مزاحم و فراتر از عشق فعالیت داشته است.
وی در زمینه بازنویسی بخشی از فیلمنامه جابر بن حیان، عبور از مه (پخش شده از شبکه قرآن) و تألیف سه قسمت از فیلمنامه مجموعه سرمدیها همکاری داشته است.
تألیف فیلمنامههای سینمایی و تلویزیونی تلخ زیتون، عملیات استر، ایوب خان، روزی که روستای ما خندید، یک شوخی با دموکراسی، به سوی مشرق، پایان دنیا، خانه صاحبی دارد، مسیح من، تا مرز جنون، قهرمان خاموش و عروس صحرا از دیگر سوابق وی است.
فارس: زمانه چه تیپ سریالی است و دارای چه نقاط قوتی است؟
محقق: این امر را نمیتوان انکار کرد که این سریال از نظر کارگردانی، بازیگری و انتخاب فضای لوکیشن دارای فضای گرمی است و از نظر بازیگری قدرتمند بوده و توانسته مخاطبهای فراوانی را جذب کند.
از نظر کارگردانی تعدد صحنهها به حرکت داستان کمک میکند ولی تعداد کمی صحنه برای یک قسمت این سریال انتخاب شده اگر چه کارگردان با برشهایی در یک لوکیشن سعی کرده تا حدی این امر را تعدیل کند.
فارس: گرههای این سریال بیشتر در چه صحنههایی وجود دارد و آیا این گرهها برای فضای داستان مفید است؟
محقق: گرهگشاییها و گرهافکنیهای این سریال از نظر فیلمنامهای به صورت تصادفی اتفاق میافتد و از دل قصه بیرون نمیآید و ضرورت داستان آن را ایجاد نمیکند و در این سریال اوج و فرودهای مختلف به وجود میآید که سبب میشود مسیر داستان تغییر پیدا کند زمانی قصه عموی بهزاد با بهزاد است و پس از پیشرفت، داستان به سوی ارغوان و بهزاد تغییر پیدا میکند و سپس به قصه برادر ارغوان و خواهر بهار متمایل میشود و این مورد قابل قبول نیست که قصه این طور پیچ بخورد به طوری که این اوج و فرودها سبب شده قصهها را متعدد کند و در نتیجه قدرت دراماتیک داستان کاهش پیدا میکند.
فارس: از داستان این سریال این طور استنباط میشود که با محوریت بهزاد شکل گرفته، شخصیت بهزاد را چه طور ارزیابی میکنید؟
محقق: بهزاد زمانی در برخورد با عمویش انسانی جسور و متفکر است و به صورت هدفمند جلو میرود و در جایی دیگر وی را گول میزند که در نتیجه آن کاراکتر دچار اوج و فرود شده و سبب میشود شخصیت بهزاد متفاوت به نظر آید.
فارس: علت این اوج و فرودها در سریال زمانه چیست آیا این اوج و فرودها مزیت است؟
محقق: علت این اوج و فرودها فراوانی قصههاست و پس از پایان داستانهای کوتاه «عموی بهزاد و بهزاد» و «بهزاد و ارغوان» داستانهای دیگری آغاز میشود و این امر به کار لطمه میزند.
فارس: فکر میکنم این سریال تلویزیونی از معدود سریالهایی است که به ازدواج موقت به طور صریح پرداخته نظرتان درباره نحوه پرداختن به این مسئله چیست؟
محقق: به عنوان رسانه ملی حق نداریم یک حکم فقهی را زیر سؤال ببریم میتوانستیم مهندسی این قصه را طوری طراحی کنیم که احتیاجی به تعرض به سوی این حکم فقهی نباشد.
احتیاجی نبود در فیلمنامه ازدواج موقت این طور مطرح شود زیرا فاجعه داستانی زمانی اتفاق میافتد که ازدواج موقت به شکست منجر میشود.
فارس: چه موقع ازدواج موقت مؤثر و چه هنگام ویرانگر است؟
محقق: برخی روابط تعریف نشده در بین جوانان به ویژه اقشار دانشگاهی با عنوان روابط نامشروع وجود دارد، زمانی که ازدواج موقت جایگزین این رابطه میشود از چنین گناه بزرگی جلوگیری میکند که در این مورد ازدواج موقت توجیه شده است ولی چنانچه ازدواج موقت در برابر یک آرامش خانوادگی قرار گیرد مشاهده میشود که بسیار ویرانگر است.
نویسنده برای حلقه اتصال فیلم و فیلمنامه ازدواج موقت را قرار داده و فاجعه و گرهافکنی زمانی است که تعدادی شاخه گل به عنوان مهریه در نظر گرفته شده و سپس ارغوان مشاهده میکند برای جدایی دستانش خالی است و از نظر مباحث اجتماعی بهزاد وی را به بهانه دروغ دور میزند و هیچ تعهدی نسبت به این مسئله ندارد.
اکنون مهریههای سنگین یکی از معضلات بزرگ جامعه است و بخش فراوانی از افرادی که زندانی میشوند بر اثر این مهریههاست.
باید توجه داشت سریال به دلیل تأکید و تکرار در تفکر بسیار تأثیرگذار است بنابراین مخاطب در ناخودآگاه ذهنش میگوید این بلایی که ارغوان را متضرر کرد به دلیل مهریه بود.
در اینجا وقتی بیان میشود ارغوان ضرر سنگینی به دلیل مهریه پایین متحمل شده بنابراین مخاطب به سمت مقابلش یعنی مهریه سنگین فرار میکند.
مقام معظم رهبری همواره بر مهریه پایین تأکید داشتند ولی این سریال در این بخش بر خلاف مصالح اجتماعی مردم و مصلحت نظام اقدام میکند.
فارس: بهتر بود فیلمنامهنویس چه طور این بخش را تدوین میکرد؟
محقق: نباید به مسئله مهریه پایین معترض میشد و نویسنده باید مهندسی قصه را طوری انجام میداد که چینش، زاویه دید، نگاه و پیام به مخاطب تغییر کند.
اکنون افراد زیادی به دلیل مهریههای سنگین زندانی شدند و نه تنها مهریههای سنگین نتوانسته معضلات خانوادگی را حل کند بلکه در درون خانواده ایجاد چالشهای دائمی کرده و نمیتواند جلوی طلاق را بگیرد.
فارس: شخصیتها و رفتارهای تعیین شده برای بازیگران را چه طور ارزیابی میکنید؟
محقق: در این سریال افول ارزشهای انسانی مشاهده میشود و نقشهای عمو، بهار و بهزاد انسانهای بدی نشان داده شدهاند و حتی فریدون داوودی که نقش مثبت یا مرشد را دارد فرد مسنی است که از ازدواج پیشین ارغوان فرصتطلبی میکند البته در دیالوگ با اشک و آه این امر تسهیل میشود ولی این فرد از نظر عاطفی فرصتطلب نشان داده شده است.
حتی ارزشهای انسانی در مادر، خواهر و داماد بهزاد افول کرده و ویران است، جامعه ما اینگونه نیست این توهین به جامعه است و این طور در این سریال نشان داده شده که همه افراد و اشخاص جامعه بد هستند پس آدمهای خوب کجا هستند؟
کل سیطره و حاکمیت ارزشی که در سریال مشاهده میشود منفی و خاکستری است در حالی که آدمهای خوب فراوانی وجود دارند و این طور سیاهنمایی خلاف منویات رهبری است و حتی رئیس رسانه ملی این را نمیخواهد و رئیس رسانه ملی تلاش میکند تا امید را در جامعه ایجاد کند در حالی در این مجموعه تمام ارزشهای انسانی را ویران شده مشاهده میکنیم.
فارس: نقش زنانی مانند ارغوان و بهار در این سریال چه طور ارزیابی میشود و چه جایگاهی برای آنها در نظر گرفته شده است؟
محقق: روح حاکم بر فیلمنامه این سریال فمینیستی است یعنی جریانسازی که غرب از آن به ناله افتاده است ولی ما میخواهیم مانند پدران خود مسلمان زندگی کنیم و روابط زن و شوهر را اسلام تعیین کند.
خانمی به عنوان ارغوان در این سریال دچار آسیب میشود و این خانم با قدرت جنسی خود تمام عوامل و ابزارها را در اختیار میگیرد تا انتقام سنگینی از جنس مخالف خود بگیرد و در نتیجه این امر عداوت و بغض بین زوجین به وجود میآید.
در برخی خانوادهها تعدادی از افراد خانواده در جبهه بهزاد و تعدادی در جبهه ارغوان قرار میگیرند و مباحثاتی دارند باید علت این مسئله بررسی شود که به چه دلیل نباید همه اعضای خانواده در یک جبهه قرار گیرند.
فارس: تشابه ازدواج «بهزاد و ارغوان» و «بهزاد و بهار» چیست؟
محقق: رابطه بین زن و شوهر باید عاطفی باشد ولی به رابطه مکانیکی در این سریال بسنده میکنند البته فیلمنامهنویس بیشتر در این سریال روی دروغگویی مانور داده و بقیه گناهان مانند ظلم کمرنگ است.
«بهزاد و ارغوان» برای دروغ از هم جدا شدند و نویسنده میخواهد بین «بهار و بهزاد» نیز با دروغ تطابق ایجاد کند.
فارس: آیا این سریال به درستی توانسته بود تفاوت بین عشق و هوس را نشان دهد؟
محقق: عشق و هوس دارای پارامترهایی است که در این سریال تفاوتی بین این دو مشاهده نشده است بهزاد دلش در گرو ارغوان بوده ولی بهار را به عنوان مادر فرزند انتخاب میکند چیزی تلطیف و ضعیف شده از بینش شبکههای خارجی مشاهده میشود که این طور بیان میکند که اشکالی وجود ندارد از طرفی همسر و از طرفی معشوقه داشته باشید و عادیسازی روابط مشاهده میشود و تفاوتی بین دو پارامتر عشق و هوس مشاهده نشده است.
تفاوت خاصی در ازدواج «بهزاد و ارغوان» و «بهزاد و بهار» مشاهده نمیشود و در این بخش میتوانیم بهزاد و بهار را پیش از ازدواج به مشورت و تحقیق دعوت کنیم که در مبانی دینی به آن تأکید شده است.
فارس: فاصله طبقاتی بهزاد و ارغوان تا چه اندازه در شکست آنها تأثیرگذار بود؟
محقق: بهزاد در صحنهای به ارغوان بیان میکند از نظر اقتصادی زندگی ما دچار مشکل است در نتیجه باید سراغ جدایی و طلاق برویم در حالی که در مبانی دینی مشکلی به عنوان مسئله اقتصادی در ذهنها در ازدواج وجود ندارد و رزق و روزی دست خداست.
یکسان بودن اقتصاد و دارایی خانوادهها شرطی برای هم کفو بودن نیست ولی ویژگیهای اعتقادی، فرهنگی و قومیتی در هم کفو بودن برای ازدواج در نظر گرفته میشود.
فارس: آیا ازدواج بهزاد و ارغوان ازدواج سنتی بود؟
محقق: بهزاد در ابتدا با مادر و خواهرش به خواستگاری رفت ولی شکست خورد، برخورد خواهر و مادر بهزاد با ارغوان نه عقلانی و نه ارزشی بود و هیچ کسی در این بخش سفید نیست و پس از این ماجرا بهزاد و ارغوان تصمیم به ازدواج پنهانی گرفتند.
==============
تهیه مصاحبه: ایمنسادات موسوینژاد
==============
انتهای پیام/78003/و40/چ3000