به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در اسلامآباد، قرار است انتخابات عمومی آینده پاکستان در هفته اول ماه می سال 2013 برگزار شود این در حالی است که سیزدهمین دوره مجلس شورای ملی این کشور مدت قانونی پنج ساله خود را در هجدهم مارس 2013 کامل خواهد کرد و بر اساس دستور قانون اساسی، انتخابات پارلمانی آتی باید ظرف مدت 60 روز از تاریخ انحلال مجلس فعلی برگزار شود.
نقطه عطف تاریخ دموکراسی در پاکستان همین است که هر مجلسی دوره دموکراتیک مشخص پنج ساله خود را به پایان رساند.
انتظار میرود به محض اعلام رسمی برنامه زمانبندی انتخابات، احزاب سیاسی تبلیغات انتخاباتی را به راه انداخته و مقدمات آن را فراهم کنند.
اختصاص نمادهای انتخاباتی به احزاب
براساس قانون «تخصیص نمادها» (2002)، به احزابی که شرایط انتخابات درونحزبی و اعلام داراییهای حزب را دارا باشند نمادهای انتخابات اختصاص داده میشود.
جالب اینجاست که در سال جاری، کمیسیون انتخابات پاکستان با مجموع 172 نماد انتخاباتی تأیید شده و 227 حزب سیاسی ثبت نام کرده دچار کمبود نماد شده است.
به احتمال زیاد «حزب مردم پاکستان» یعنی حزب حاکم این کشور، مشابه نماد قبلی این حزب، نشان تیر را برخواهد گزید همچنین حزب «مسلم لیگ شاخه نواز» نماد ببر، حزب «مسلم لیگ شاخه قائد اعظم» نماد دوچرخه، حزب «متحده قومی» نماد بادبادک، و حزب «ملی عوامی» نماد فانوس را به خود اختصاص خواهند داد.
بر سر نماد «ترازو» بحثی طولانی بین «تحریک انصاف پاکستان» و «جماعت اسلامی» وجود داشت که در نهایت کمیته انتخابات پاکستان رأی را به نفع جماعت اسلامی صادر کرد و این در حالی است که نماد حزب تحریک انصاف هنوز نهایی نشده است.
کمیته انتخابات پاکستان برای اطمینان از برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم براساس ماده 218 و 220 قانون اساسی این کشور مجدانه تلاش میکند.
برای مثال این کمیته برای جلوگیری از اقدامات عوامفریبانه پیش از انتخابات، نیروگیری و استخدام جدید و تخصیص مشاغل مختلف در سازمانها و ادارات توسط احزاب حاکم را ممنوع اعلام کرده است.
همچنین حضور ارتش برای تأیید تک تک رأیدهندگان و بر سر حوزههای رأیگیری اجباری شده است.
بر اساس ماده 62 و 63 قانون اساسی پاکستان، نامزدهای دارای صلاحیت و فاقد صلاحیت به دقت مورد بررسی قرار میگیرند و افراد 2 تابعیتی برای رقابت در صحنه انتخابات فاقد شرایط لازم تشخیص داده شدهاند.
از حق 4.3 میلیون پاکستانی که در آن سوی مرزهای این کشور زندگی میکنند، به دلیل فقدان یک مکانیسم رأیگیری مناسب، صرف نظر شده و 3.7 میلیون رأیدهنده که تأیید لازم را کسب نکردهاند نیز از لیست رأیدهندگان حذف شدهاند.
در همین حال، کمیته انتخابات امسال به ریاست «فخر الدین ابراهیم» خواستار حمایتهای لازم از سوی مجلس و احزاب سیاسی شده است،هرچند درباره سایر اعضای کمیته اختلافاتی وجود دارد.
همچنین دولت بودجهای معادل 5.099 میلیون روپیه در اختیار کمیته انتخابات قرار داده است تا مقدمات لازم را برای برگزاری انتخابات آینده فراهم کند.
هزینه کاندیداتوری در مجلس پاکستان
هزینه کاندیداتوری برای نامزدهای مجلس ملی از 4 هزار روپیه به 50 هزار روپیه، برای نامزدهای مجالس استانی از 2 هزار روپیه به 25 هزار روپیه، و جریمه فساد و اقدامات غیرقانونی از 5 هزار روپیه به 3 سال زندان به علاوه 100 هزار روپیه افزایش یافته و همچنین 100 هزار روپیه برای تخلف از قوانین رفتاری نامزدهای انتخابات تعیین شده است.
در کنار این آمادگیها و مقدمات سختگیرانه برای انتخابات، کنجکاوی درباره نتیجه انتخابات و رفتار مردم در رأیگیری سؤالاتی برانگیخته و پیشبینیهایی را موجب شده است.
با توجه به نوسان دائمی جایگاه احزاب و محبوبیت آنها براساس فضای متغیر سیاسی داخلی و بینالمللی، حدس زودهنگام نتیجه انتخابات سال 2013 کار آسانی نیست.
محبوبیت احزاب برای انتخابات آتی چقدر است؟
ابتدا از حزب «مسلم لیگ شاخه نواز» شروع میکنیم؛ این حزب که حمایت «مسلم لیگ شاخه قائد اعظم» را از دست داده است هنوز حمایت گروههای همفکر مسلم لیگ را داشته و با پیوستن تعدادی از سیاسیون معتبر به شاخه نواز، این حزب محبوبیت خود را در «کاریپور» و «ابیتآباد» نیز بازیافته است.
به رغم رقابت مشترک مسلم لیگ شاخه قائد اعظم و حزب مردم پاکستان در برخی حوزههای انتخاباتی با این حزب، نظرسنجی اخیر در «پنجاب» نتیجه را به نفع شاخه نواز نشان میدهد.
بر اساس بررسی محبوبیت احزاب توسط مؤسسه «جمهوریخواه بینالملل»، محبوبیت شاخه نواز از 28 درصد به 32 درصد افزایش، و در مقابل محبوبیت تحریک انصاف پاکستان از 24 درصد به 18 درصد کاهش یافته است.
اما یکی دیگر از احزاب اصلی، مسلم لیگ شاخه قائد اعظم در بازی سیاست بسیار ماهرانه عمل میکند، این حزب که قصد ندارد در حال حاضر دولت خود را تشکیل دهد با انعطاف فوقالعاده و مهارت در مذاکرات و مبادلات سیاسی، احتمالا با هر دولتی که روی کار بیاید متحد شده و از امتیازات آن بهره خواهد برد.
حزب متحده قومی نتوانسته است در مقام یک حزب ملی ظاهر شود و احتمالا با تکیه بر محبوبیت 16 درصدی خود در «کراچی» وارد صحنه رقابت خواهد شد. محبوبیت این حزب نسبت به بررسی قبلی مؤسسه جمهوریخواه بینالملل 5 درصد افزایش یافته است اما جایگاه حزب رقیب، حزب مردم پاکستان، از 39 درصد نسبت به بررسی قبلی در به 32 درصد کاهش یافته است.
حزب متحده قومی احتمالا با تکیه بر جایگاه سابق خود به بازی ادامه خواهد داد و برای حضور در دولت با آن متحد خواهد شد.
به همین شکل «جمعیت علمای اسلام» و «حزب ملی عوامی» باید برای تشکیل دولت خود در «بلوچستان» یا «خیبرپختونخواه» بر حمایت سایر احزاب سیاسی تکیه کنند.
اما در مورد حزب تحریک انصاف، برخلاف به هم پیوستن بسیاری از سیاسیون بنام در این حزب، تحریک انصاف تنها توانسته است 32 درصد محبوبیت را در خیبرپختونخواه کسب کند و محبوبیت خود را در بلوچستان چنان از دست داده که به 9 درصد رسیده است.
تحریک انصاف نامزدهای قدرتمندی که در حوزههای انتخاباتی اصلی در سراسر کشور مورد حمایت باشند را در اختیار ندارد، این حزب بدون کسب هیچ گونه حمایتی از جانب روستاها، تنها از حمایت شهرنشینان و جوانان برخوردار است.
محبوبیت این حزب در سطح ملی از 24 درصد در بررسی قبلی به 18 درصد کاهش یافته است.
گزارش شده است از بین تقریبا 90 میلیون رأی دهندهای که ثبت نام شدهاند، 40 میلیون نفر جوان هستند با این حال برای ایجاد تغییر و تحول اساسی سیاست چیزهایی بیشتر از عامل جوانی میطلبد.
اما حزب حاکم مردم پاکستان، که به رغم پنج سال حکومت ضعیف و ناتوانی در خدمت به عموم مردم، در «سند» و بعضی ایالتهای دیگر اکثریت آراء را برای خود حفظ کرده است.
از آنجا که آرای مسلم لیگ بین دو شاخه نواز و قائد اعظم تقسیم میشود، حزب مردم پاکستان سود برده و در بسیاری مناطق برنده است اما انتخابات میاندورهای اخیر در پنجاب کل تصویر سیاسی را تغییر داده است.
همدردانی که میتوانستند به خاطر کشته شدن «بینظیر بوتو» در انتخابات 2008 به حزب مردم پاکستان رأی دهند این بار کمک زیادی به این حزب نخواهند کرد از این جهت محبوبیت حزب مردم در هر دو بررسی روی 14 درصد یکسان مانده است.
البته این سناریوی سیاسی کلی است که در آن جایگاههای سیاسی همه احزاب اصلی متزلزل به نظر میرسد.
با این وضعیت، اظهار نظر قاطعانه پیش از انتخابات یا پیشبینی نتیجه دقیق آن بسیار دشوار است، در هر صورت امید چندانی وجود ندارد که سناریو سیاسی پس از انتخابات نیز دچار تحولی اساسی شود.
چه تحریک انصاف باشد، چه مردم پاکستان، و چه مسلم لیگ، مردم کشور خواهان چارهای فوری برای رشد تورم، گرانی، بحران انرژی، قطع مدام برق و تهدیدهای تروریستی که کل زیربنای کشور را به لرزه درآورده است، هستند.
در واقع، موضوع حزب یا رهبر حزب نیست بلکه مسئله رفاه تک تک افراد و حق آنها برای رأی دادن به کسی است که رونق و شکوفائی را برای پاکستان به ارمغان آورده و به نیازهای اساسی مردم رسیدگی کند.
انتهای پیام/م