به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، همه ساله در چنین ایامی شاهد چنین شعارهایی هستیم اما به راستی هدف از انتخاب این کلمات به عنوان مبدا و منشا انقلاب چه بوده است.
استقلال، یک آرمان مظلوم
نگاهی به تاریخ ایران بویژه از دوره قاجار به این سو نشان میدهد نخستین ارزشی که از آن زمان تا سال 57 دولتمردان کمترین بها را برای آن قائل بودهاند، استقلال کشور است.
از جداکردن بخشهایی از خاک ایران در هنگامه حکمرانی این سلسله گرفته تا حق کاپیتولاسیون برای آمریکائیها در دوره پهلوی.
در رژیم طاغوت هرچند در ظاهر بر روی اقتدار و عظمت کشور ایران تاکید میشد و آن را ادامه حکومت کوروش کبیر قلمداد میکردند، اما به واقع این تنها پوسته ماجرا بود و آنچه در لایههای زیرین اتفاق میافتاد خلاف این را اثبات میکرد.
آزادی بیقید و شرط برای یانکیهای خوشگذران در ایران به گونهای که به هیچ مقام و دستگاهی پاسخگو نبوده، خریداری محصولات و عمدتا آلات جنگی از آمریکا، دنبالهروی کورکورانه از سیاستهای آن کشور در مسائل بینالمللی، همه نشانههایی از سرسپردگی مقامات آخرین سلسله تاریخ پادشاهی ایران بود.
در قبال آن کسب امتیازات، ثروت، اجازه ورود و خوشگذرانیهای آنچنانی برای درباریان در خاک آمریکا حاصل میشد، لیکن آنچه برای کشور باقی میماند دین و بدهیهای فراوان به این ابرقدرت نوظهور و عنوان بیخاصیت ژاندارم منطقه بود که آمریکا این لقب را با حاتمبخشی فراوان(!) به ایران اعطا کرد.
مجموع این شرایط سبب شد آزاداندیشان جامعه و پیشاپیش آنان روحانیت مبارز پرچم مخالفت با سیاستهای حاکم را برافرازند تا ملت ایران را از زیر یوغ بندگی و بردگی برهانند.
در این زمان بود که امام خمینی(ره) پیشقراول جریان روشنگری شد و در سخنرانیهای متعدد و کوبنده نوکری شاه و وابستگان او را برای مردم افشا کردند.
بیانات تاریخی ایشان در محکومیت قانون ظالمانه کاپیتولاسیون برای آمریکائیان مقیم در ایران یکی از اقدامات مهم بنیانگذار انقلاب در این راستا ارزیابی میشود.
زلزله افشاگریهای خمینی کبیر چنان مهیب بود که هرچه زمان جلو رفته و پیروزی انقلاب نزدیکتر میشد مستشاران آمریکایی مخفیانه و به شکل متوالی چمدانهایشان را بسته و عازم آنسوی آبها میشدند.
با وقوع انقلاب، آمریکا که ایران، این معدن نفت و ثروت را از دست رفته میدید تلاش کرد با اتخاذ مواضعی دوپهلو جای پایی برای خود بگذارد بلکه در آینده و با فروکش کردن آتش انقلاب همان روال سابق را ادامه دهد.
اما مدیریت مدبرانه امام راحل این فرصت را از امریکا گرفت و مواضع ایشان از همان ابتدای پیروزی انقلاب مبنی بر حمایت همهجانبه از ملتهای آزادیخواه جهان آب پاکی را بر روی دست آنها ریخت و به روشنی دریافتند دوران آقایی و سروری بیگانگان در ایران پایان یافته است.
آزادی؛ رهایی از تباهی
آزادی حقی است که انسانها از قرنها پیش برای کسب آن مبارزه کردهاند. هرزمان حکومتهایی دیکتاتور در جهان بر سرکار آمدهاند، تلاش کرده تا تعریف خود را از این واژه که منطبق با سیاستهایشان باشد برای جامعه نهادینه و تحمیل کنند.
آنچه در رژیم گذشته به عنوان آزادی وجود داشت در یک کلام میتوان گفت ملغمهای از فساد و تباهی با چاشنی شعار آزادیخواهی بود در واقع به نام آزادی و به کام استبداد.
فضای بسته و خفقانآور سیاسی دوران سلطنت محمدرضا پهلوی هیچ سنخیتی با آنچه عوامل رژیم در تلویزیون آن زمان و نزد افکار عمومی جهانیان نمایش میدادند، نداشت.
تعطیلی بسیاری از نشریات، تاسیس و راهاندازی احزاب فرمایشی، قلع و قمع دگراندیشان حوزه سیاست و برخوردهای قهری نمونهای از آزادی دیکتاتوری دربار بود.
در این میان دستگاه طاغوت تلاش بسیاری کرد تا افکار و اذهان جامعه بویژه جوانان را از مسائل مهم و کلان کشور به نحوی منحرف کرده و چاره کار را در سوق دادن جوانان به دام فساد جنسی و استعمال مواد مخدر دید.
رشد قارچگونه مشروب فروشیها، قمارخانهها، کابارهها و دیگر مظاهر فساد از یکسو و تاکید بیش از اندازه بر روی لذات جنسی با تولید و نمایش انواع شوها و فیلمهای شرمآور در تلویزیون از دیگرسو، دستاویزی بود تا رژیم اینگونه بر تمام سفاکیهای خود سرپوش بگذارد.
در کنار این عوامفریبیها دستگاه امنیتی و اطلاعاتی طاغوت (ساواک) به تهدید، تطمیع، دستگیری، شکنجه و قتل مخالفین حکومت در سیاهچالهها و زیرزمینها پرداخت به گونهای که در اواخر عمر این رژیم هر کس که کوچکترین ندای مخالفت سرمیداد به بدیدترین شکل ممکن مجازات میشد.
با اوج گرفتن تظاهرات مردمی در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ورق برگشت و امام (ره) آزادی ساختگی رژیم را به چالش کشیده و تعریف تازهای از آزادی ارائه داد که در آن بر حفظ کرامت انسانی همراه با توجه به دین اسلام لحاظ شده بود.
رهایی جامعه ایران از بندهای شهوانی و شیطانی شاید مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی در بعد فرهنگی باشد، واژه آزادی که در راهپیماییهای ملت در ایام منتهی به پیروزی انقلاب بر آن تاکید میشد نه از جنبه فیزیکی و ظاهری آن که در واقع بازگشت به عزت انسان و شریعت اسلامی بود.
وقوع انقلاب این امکان را به وجود آورد تا آزادی اندیشه و تفکر در جامعه ایرانی که تا آن زمان نامأنوس و بیگانه مینمود شکل گیرد.
در چنین فضایی بود که تضارب آرا و اختلاف سلیقهها پدید آمد تا از این رهگذر رشد و نمو کشور در جنبههای مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی سرعت بگیرد.
ظهور نخبگان سیاسی جدید، دانشمندان و مخترعان عرصههای نوین علمی، محققان، نویسندگان، شعرا و ادبای متعهد و متخصص حاصل تولد" آزادی" به معنای واقعی کلمه در دوره تجدید حیات اسلام در ایران است.
جمهوری اسلامی؛ آبروی انقلاب
شاید بارزترین مصداق پیوند دین و سیاست در انقلاب ایران شعار جمهوری اسلامی باشد. جمهوریت به عنوان تاثیرگزاری نقش و رای مردم و اسلامیت به عنوان تزریق روح معنوی و الهی به انقلاب. امری که پیش از این و در بهترین حکومتها نیز تنها به یک بعد آن توجه شده بود.
سخن گفتن از جمهوریت در دوره پهلوی شاید بیشتر شبیه به طنزی تلخ باشد، چراکه نخستین عنصری که برای دربار بدون اهمیت بود همین رای و نظر مردم بود. هرچند که این مسئله زیرپوشش شعارهایی فریبنده، همراه با تأسیس دو مجلس فرمایشی قرار میگرفت.
البته رژیم برای بعد اسلامیت و توجیه شرعی اقدامات کریه خود فکرهایی داشت. آنها با به استخدام درآوردن برخی آخوندهای روحانینما در دربار پهلوی عملا با یک تیر دو هدف را نشانه گرفته بودند، از یکسو به تصمیمات خودسرانه شاه و اطرافیان رنگ و بوی دینی و اسلامی میدادند و از دیگر سو روحانیت را رودرروی هم قرار میدادند، تا به این شکل مردم را نسبت به علمای دین و در نهایت نسبت به شرع مقدس اسلام بدبین سازند.
اینجا بود که امام با همان تیزبینی و درایت همیشگی خود سیاستهای مردمفریب رژیم را به چالش کشید و خواستار دخالتدادن دین در امور کشور شد. سرانجام و پس از مرارتهای فراوان با وقوع انقلاب مردم تحقق عینی این دو شاخص را در نظام اسلامی مشاهده کردند.
آنجه که بنیانگذار انقلاب میزان را رأی مردم دانست و در عین حال حکومت جمهوری اسلامی را پیرو و ادامهدهنده راه رسول خدا و مبلغ دین اسلام معرفی کرد.
اکنون و در 22 بهمنماه تجلی شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری نمود مییابد. شعاری که برای آن خونها ریخته شده و باید از آن حراست و نگهبانی نمود، آنسان که معمار انقلاب فرمود: 22 بهمن باید سرمشق ما باشد در طول زندگی و برای نسلهای آینده.
انتهای پیام/79012/غ40/ژ1001