به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، علی فضلی در جمع بسیجیان گرگان به مناسبت سالروز عملیاتهای کربلای 4 و کربلای 5 اظهار داشت: مردم ولایتمدار و رزمندگان استان گلستان چه ارتشی از لشکر 30 گرگان و چه عزیزان نیروی انتظامی، جهاد، بسیجی و سپاهی اثبات کردند که در هر عرصهای نظام به آنها نیاز داشته باشد اعلام آمادگی خواهند کرد.
وی اذعان داشت: این روزها در آستانه عملیات غرورآفرین کربلای پنج قرار داریم اما قبل از آن یک حادثهای داشتیم و آن عملیات کربلای چهار بود که با عدمالفتح مواجه شدیم، برای عملیات کربلای چهار قریب به شش ماه کار اطلاعاتی و شناسایی صورت گرفت، در این مدت کسی مرخصی نرفت و ارتباط رزمندگان با خانوادههایشان قطع شد. اما با شروع عملیات با عدمالفتح مواجه شدیم و بسیاری از رزمندگان ما به شهادت رسیدند اما همه آن یگانها و لشکرها ماندند و با احساس تکلیفی که داشتند خود را برای مرحله بعدی عملیات آماده کردند چون امام تعبیری داشتند که ما چون برای ادای وظیفه میجنگیم برای ما شکست یا پیروزی معنایی ندارد.
شکست در کربلای 4 در باور کسی نمیگنجد
وی گفت: برای رزمندههای ما که با آن کار عمیق اطلاعاتی شش ماهه و دوری از خانوادهها شکست در کمتر از شش ساعت غیرمنتظره بود اما ایمان و باوری که رزمندگان برای ادامه جنگ داشتند آنها را واداشت تا با جدیت بیشتری به ادامه جنگ بپردازند به همین منظور فرماندهان قرارگاهها و لشکرهای سپاه جلسهای را با جانشین فرمانده کل قوا تشکیل دادند و در آن عوامل شکست عملیات کربلای چهار را بررسی و ارزیابی کردند و منطقه شلمچه مورد توجه همگان قرار گرفت، همان جایی که مولایمان امام خامنهای فرمودند شب قدر انقلاب اسلامی است.
فضلی ادامه داد: در منطقه شلمچه بین ما و دشمن سه الی 10 کیلومتر فاصله بود که این فاصله را باتلاق، آبگرفتگی و میدان مین پر کرده بود همچنین در این منطقه عراقیها استحکامات بسیاری را ایجاد کردند مانند دژ مستحکم شلمچه، خطوط به هم پیوسته نیروهای عراقی، حفر هر 15 متر یک سنگر و چندین سنگر هلالی یا نونی شکل با ارتفاع شش متر، کانال زوجی، کانال ماهی، کانال 11 پل، اروند کبیر و صغیر و . . . که وجود چنین استحکاماتی کار را برای ما خیلی سخت کرده بود و از طرفی چون نزدیک بصره هم بود لشکرهای بسیاری از عراق از آن دفاع میکردند.
ندای امام به گوش میرسد
جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین کشور افزود: در چنین شرایطی که هنوز فرماندهان در حال بررسی و ارزیابی بودند ناگهان ندای امام به گوش رسید و در آن جلسه قرائت شد. امام فرمودند: "عزیزان رزمنده من عملیات بعدی را که کربلای پنج بود انجام دهید به لطف خدا پیروزی با شما خواهد بود."
وی ادامه داد: در آن جلسه در قسمت دست راست سرلشکر حسین خرازی فرمانده دلاور لشکر 14 امام حسین (ع) نشسته بود و کمی آن طرفتر سردار حسن شفیعزاده فرمانده توپخانه سپاه قرار داشت بعد از قرائت پیام اما یکی از این عزیزان بلند شد و فریاد زد: آقا کی میگه در شلمچه نمیشه جنگید؟ کی میگه نمیشه از این همه مانع عبور کرد؟ مگر غیر از این است که ما برای سختی در دفاع مقدس ساخته شدهایم، حال که امام از ما خواسته بگوییم نمیشود با این صحبتها فضای جلسه عوض شد و همه اعلام آمادگی کردند و 15 لشکر در همان لحظه آمادگی خود را اعلام کردند.
فضلی اضافه کرد: بعد از آن بود که عملیات کربلای پنج با پیروزی ایرانیان به پایان رسید و نقطه عطفی شد برای سالهای پایانی جنگ و مقدمات قطعنامه 598 کم کم شکل گرفت.
فضلی ابراز داشت: مولای ما امام خامنهای فرمودند عزیزان شبهای کربلای پنج شبهای قدر این انقلاب است انس با آن انسان را وارسته میکند و هر کس آن را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب خط خواهد خورد.
کمبودهای اوایل جنگ روحیه ما را مضاعف میکرد
جانشین رئیس بسیج مستضعفین در ادامه از از کمبودهای اوایل جنگ سخن گفت و افزود: کمبودهای اوایل جنگ ما را سختکوش کرد.
فضلی گفت: انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید فقط در روز فرار منافقین از تهران این گروهک 74 ترور را در سطح تهران انجام داد و تا رزمندگان به دفع این ترورها و تعقیب تروریستها بپردازند سران این گروهک از مرزهای شمال غرب به ترکیه و عراق گریختند و هنوز هم در دامان آمریکاییها و بعثیها و و طاغوت ماندند.
وی اظهار داشت: روز سی و نهم جنگ بود که از سومار و قصر شیرین به سمت جاده دارخویین حرکت کردیم، خدا رحمت کند حاج داوود کریمی فرمانده عملیات سپاه خوزستان را، وقتی رسیدیم به ایشان گفتم کدام جبهه نیروی کمتری دارد که ما به آنجا برویم گفت دارخویین نیرویی ندارد و ارتش عراق به شدت به سمت اهواز پیشروی میکند، عراقیها از سمت شمال خرمشهر و کارون عبور کرده و جاده اهواز آبادان را محاصره کردند و فقط جاده آبادان ماهشهر باز بود.
فرمانده قرارگاه امام هادی(ع) ادامه داد: بلافاصله ما به طرف دارخویین حرکت کردیم، در آنجا یک مامور ژاندارمری را دیدیم که یک سرگرد شجاع و وارستهای بود، گفتم: عراقیها تا کجا آمدند؟ گفت: نمیدانم، تا اینجا که هنوز نیامدند دم دمای غروب بود که در همان دارخویین سهراهی شادکان ماندیم آن شب حدود 21 کیلومتر پیادهروی کردیم تا به عراقیها در منطقه مارد و سلمانه رسیدیم. حدوداً روز سی و نهم جنگ بود که اما پیام داده بود که حصر آبادان باید شکسته شود. در همین حال و هوا بود که آقا رحیم صفوی هم از کردستان رسید و از ایشان اجازه گرفتیم برویم آبادان. وقتی رسیدیم اهواز نیروی سازماندهی شده نداشتیم و نیرو فرستادن به این صورت بود که از هر شهری چند نفر به جبهه میآمدند و هر جا نیاز بود به همانجا میرفتند.
فضلی اذعان داشت: من یادم نمیآید در آن مقطع از جنگ بگویند که مثلاً 100 نفر نیروی سازماندهی شده از فلان شهر آمده است هر چه نیرو میرسید بلافاصله در جبههها تقسیم میشد؛ سردار حجازی که فرمانده نیروی مقاومت بسیج بود در آن زمان مسئول اعزام نیرو در اهواز بود. دسته، گروهان و تیپ که نداشتیم و نیروها به همین منوالی که گفتم بر حسب نیاز مناطق تقسیم میشدند. آن روز قرار شد که نیروی رسیده تقسیم نشوند و همه برای شکستن حصر آبادان بروند در آن روز 50 نفر را شهید کلهر از کرج و غرب تهران، 46 نفر را امین بزاززاده از دزفول، 16 نفر را علی قاسمی از جزیره خارک، 50 نفر را امیرعلی امیری از استان فارس آورده بودند تعداد 88 نفر پاسدار و بسیجی هم در سپاه بودند که سردار دیری 84 نفر آنها را به همراه تعدادی اسلحه، بیسیم و ماشین با خود به منطقه آورده بود.
جانشین بسیج مستضعفین ابراز داشت: اینکه میگویم اسلحه منظورم ام یک، برنو و ژ سه و یک نیم جعبه مهمات بود روزی که این وسایل را از سپاه گچساران بار زدیم به زور یک وانت شد و با طناب محکم بستیم تا باد آنها را نبرد در چنین شرایطی تعداد ما نزدیک به 250 نفر پاسدار و بسیجی شد حالا میخواهیم بریم آبادان وسیله نقلیه نداریم اگر میخواستیم پیاده برویم تا شب طول میکشید فرمانده قرارگاه ارتش، استاندار و سایر مسئولان دست به کار شدند تا یک دستگاه ماشین برای بردن ما به آبادان جور کنند.
فضلی افزود: اما امروز شرایط تغییر کرده در همین استان گلستان که گوشهای از کشور است با یک فراخوان بسیجی نزدیک به 35 هزار نفر به میدان آمدند و حداقل 30 هزار نفرشان با ماشین به این مکانها آمدند ولی آن روز ما این امکانات را نداشتیم.
انتهای پیام/2307/ی40/ف4004