به گزارش فارس، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا که در اولین سهشنبه ماه نوامبر برگزار میشود، یکی از پیچیدهترین، پرهزینهترین و نفسگیرترین انتخابات جهان به شمار میآید. جالب اینکه فرآیند پیچیده و طولانی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یکسال و نیم قبل از حاضر شدن مردم این کشور پای صندوق رای آغاز میشود که در این مدت چهار مرحله از انتخابات با فواصل منظم برگزار میشود. «انتخابات مقدماتی»، نخستین مرحله انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محسوب میشود. پس از آن، «کنوانسیونهای ملی» برگزار میشود که دومین مرحله انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قلمداد میشود که در ادامه به تشریح این پروسه پرداخته میشود.
احزاب سیاسی در آمریکا ائتلافی از احزاب منطقهای و ایالتی هستند که در بسیاری از مسائل به صورت خودمختار عمل میکنند و چه بسا در موضوعات اجتماعی و اقتصادی متناسب با شرایط هر ایالت با یکدیگر اختلافنظر پیدا میکنند، بنابراین، در جریان انتخابات ریاست جمهوری، تشکیل کنوانسیون ملی برای اتخاذ روشهای مشترک و معرفی نامزد رسمی حزب در انتخابات عمومی ضرورت مییابد.
در کنوانسیون ملی، هواداران حزب با گرایشها و مواضع مختلف حضور دارند و دستورکار مشترکی را تهیه و تدوین میکنند. به عنوان مثال، در حزب دموکرات آمریکا، هواداران جدایینژادی ایالتهای جنوبی به همراه سیاهپوستان خواهان برابری حقوق در زیر یک سقف قرار میگیرند.
تا اوایل قرن بیستم برای تعیین نامزد انتخابات ریاست جمهوری در «کنوانسیونهای ملی» بارها و بارها رایگیری صورت میگرفت تا سرانجام یکی از نامزدها موفق به کسب 50 درصد آراء شود و سپس وی به عنوان نامزد رسمی حزب معرفی شود. اما به تدریج نقش «انتخابات مقدماتی» ریاست جمهوری آمریکا نسبت به انتخابات کنوانسیون ملی افزایش یافت. در حال حاضر، فردی که در انتخابات مقدماتی به پیروزی برسد، اغلب از سوی کنوانسیون ملی معرفی میشود.
در کنوانسیونهای ملی حزب دموکرات به طور متوسط بیش از 5500 هیئت مذاکرهکننده حضور دارند. این رقم برای حزب جمهوریخواه حدود 2300 نفر است. آنها هر کدام با حمایت از یک نامزد تلاش میکنند فرد مورد نظر خود را از منطقه خود به کاخ سفید بفرستند. سرانجام پس از دو هفته مبارزه طاقتفرسا و نفسگیر و صرف دهها میلیون دلار هزینه، در جریان یک انتخابات پرشور و هیجانانگیز نامزد ریاست جمهوری و معاونش از سوی کنوانسیون ملی انتخاب میشوند. برگزیدهشدگان با کسب نمایندگی از حزب خویش به مرحله نهایی انتخابات وارد میشوند که تا روز رایگیری ادامه مییابد.
البته به طور معمول، رئیس جمهور آمریکا شاغل در کاخ سفید از شانس بیشتری در انتخابات مقدماتی و به ویژه در کنوانسیونهای ملی برخوردار است. از سال 1886 تاکنون سابقه نداشته که یک رئیس جمهور شاغل از رقبای حزبی خود در کنوانسیونهای ملی شکست بخورد. به همین دلیل حزب حاکم در کاخ سفید به نسبت حزب رقیب، در زمان انتخابات با تنش و اختلاف کمتری مواجه است. در حالی که در حزب رقیب، تلاش برای معرفی نامزد رسمی از سوی جناحهای مختلف حزب به بروز اختلاف و تعارضات عمیق میانجامد.
برگزاری میتینگهای تبلیغاتی؛ مرحله سوم انتخابات ریاست جمهوری
به هر حال پس از انجام «انتخابات مقدماتی» و اعلام رسمی نامزد احزاب از سوی کنوانسیونهای ملی، رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وارد مرحله سوم که مرحله تبلیغاتی است، میشود. در مدت 6 تا 8 ماه بعد، تمام توجهات به سمت شعارها و تبلیغات نامزدها معطوف میشود. این نامزدها که در حقیقت اکنون تشکیلات حزب را با تمام امکانات مالی، تبلیغاتی و رسانهای پشت سر دارند، با قدرت وارد میدان میشوند و در هر گوشه از کشور به سخنرانی و برگزاری میتینگهای تبلیغاتی میپردازند. گاهی لازم میشود نامزد حزب در یک روز در چهار نقطه این کشور پهناور حضور یابد و به سخنرانی بپردازد. از آنجائیکه رسانهها و شبکههای رادیو و تلویزیونی در پیروزی انتخابات نقش تعیینکنندهای دارند، نامزدها مجبور هستند از یک تیم قوی و باتجربه روابط عمومی رسانهای کمک بگیرند.
باتوجه به خصوصی بودن رسانههای گروهی در آمریکا و هزینههای سرسامآور تبلیغات، نامزدی میتواند در مبارزات انتخاباتی به پیروزی دست یابد که از پشتوانه مالی تقریبا نامحدودی برخوردار باشد و حامیانش بتوانند میلیونها دلار در این راه هزینه کنند. جمهوریخواهان با توجه به حامیان ثروتمند خود همواره بیشتر ازدموکراتها در انتخابات پول خرج میکنند. اگرچه در آمریکا پول شرط لازم برای پیروزی در هر انتخاباتی است، ولی ضرورتا شرط کافی به شمار نمیآید چراکه بارها دیده شده یک حزب یا یک فرد با هزینه کمتری به پیروزی دست یافتهاند.
اهمیت مسائل مالی در انتخابات طی چند دهه اخیر چنان افزایش یافته که همواره پس از پایان انتخابات بحث و جنجالهای فراوانی در خصوص تخلفات مالی از سوی رقبا علیه یکدیگر مطرح میشود. تا پیش از رسوایی واترگیت، نظارت چندانی بر عملکرد مالی احزاب و نحوه جذب اعانات صورت نمیگرفت. هر حزب بر اساس پایگاه اجتماعی خود و حامیانش به جمعآوری پول برای پرداخت هزینههای انتخاباتی میپرداخت و در این راه نیز حتی به اعمال فشار، تهدید و باجخواهی نیز متوسل میشد. همچنین گروههای ذینفوذ و ثروتمندان با پرداخت مبالغ کلان به صورت اعانه به احزاب و نامزدها، تلاش میکنند، بر روند تصمیمگیری قوه مجریه و کنگره تاثیر بگذارند. در مقابل، نامزدها نیز پس از پیروزی در انتخابات با استفاده از جایگاه سیاسی خود از حامیانشان حمایت میکنند.
افشاء رسوایی واترگیت در اواسط دهه 1970، ضرورت نظارت دقیقتر بر عملکرد مالی احزاب در جریان انتخابات را مطرح کرد. در ماجرای واترگیت اطرافیان ریچارد نیکسون به طور غیر قانونی دستگاه شنود در دفتر مرکزی حزب دموکرات قرار دادند تا از استراتژی انتخاباتی آنان مطلع شوند. همچنین تحقیقات قضایی ثابت کرد که چند میلیون دلار اعانات کلان در اختیار حزب جمهوریخواه قرار داده شده بود و به حامیان نیکسون نیز قول داده شده بود، از قراردادهای دولتی سهم زیادی به دست خواهند آورد. پس از این ماجرا، نمایندگان کنگره برای جلوگیری از تکرار این رسوایی، قانون نحوه تامین هزینههای انتخاباتی احزاب و همچنین پرداخت اعانات را به تصویب رساندند.
انتهای پیام/ه.ص