به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، آن چه در انتخابات حماسی 12 اسفند رقم خورد، در کنار همه پیام‌های داخلی و خارجی خود، حاوی یک پیام روشن هم بود و آن عدم اقبال مردم به نمایندگان دوره هشتم بود.
یادم می‌آید چند روز قبل از انتخابات آقای فتاح وزیر دولت نهم در برنامه‌ای با جملاتی قریب به این مضمون به شرح انتخابات پرداختند و گفتند که مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد و این رای مردم به اصل نظام است و مسئولان این قدر هم به خودشان نگیرند و و فکر کنند که مردم برای تأیید آنها و عملکردهایشان به صحنه آمده‌اند و بدین ترتیب از این حضور برای خود مهر تأییدی بسازند، بلکه اگر ما مسئولان چشم‌های خود را باز کنیم خواهیم دید که آن رای‌ها برای برخی از ناسزا هم بدتر است.
روز موعود فرا رسید و با حضورشکوهمند مردم این انتخابات مجلس هم به پایان رسید اما علیرغم شرکت گسترده‌ترمردم نسبت به انتخابات دوره قبل مجلس، این انتخابات نتیجه‌ای بسیار تامل برانگیز در پی داشت و آن رای نیاوردن تقریبا 90 درصد از نمایندگان مجلس هشتم بود. این اتفاق در همدان هم محسوس بود. نکته مهم اینجاست که چرا این اتفاق رخ داد؟
با وجود همه محساناتی و خدماتی که نمایندگان قبلی داشتند چند نکته درباره آنها قابل ذکر است:
نکته یکم. نمایندگان استان همدان با وجود شرکت در طرح‌های مختلف مجلس و به تصویب رساندن آنها نتوانستند طرحی را به تصویب برسانند که به طور محسوس گره از کار مردم باز کند و مردم توام با همه علاقه و اعتمادی که به انقلاب ونظام جمهوری اسلامی داشته و دارند اشخاص دیگری را به نمایندگی از خود راهی پارلمان جدید کردند.
نکته دوم عدم حرکت انقلابی و تصویب طرح‌ها و قوانین زمین مانده به نفع طبقه محروم و نیازمند است. یادم می‌آید شخصی خاطره‌ای از شهید مظلوم دکتر بهشتی و مهندس بازرگان برایم تعریف کرد و آن اختلاف نظرشهید بهشتی و بازرگان بر انجام انقلابی کارها و قوانین بود که با مخالفت بازرگان همراه بوده است چرا که بازرگان قائل به رعایت بروکراسی بود. اگرچه نمایندگان ما اکثراً از طبقه متوسط جامعه هستند اما معلوم نیست آب و هوای بهارستان چگونه است که نمایندگان با حضور درآنجا فراموش می‌کنند باید با حضور در بطن جامعه مشکلات مردم را واقع بینانه ودقیق‌تر رصد کرده و برای آنها راهکارهای مناسب و اجرایی در مجلس ارائه داده و به تصویب برسانند. اگرچه به برکت انقلاب اسلامی ایران اوضاع مردم نسبت به زمان سلطنت منحوس پهلوی بسیار تغییر کرده و این به گونه‌ای است که اصلا قابل قیاس با اوضاع نابسامان آن دوران نیست، اما باید توجه داشت که در شان یک نظام اسلامی همچون حکومت اسلامی ایران نیست که هنوز بعد از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی ما با ضعف قانون گذاری مواجه باشیم.
نکته سوم عدم نظارت فعالانه نمایندگان استان بر مدیریت استان است. اگر چه ممکن است بعضی از نمایندگان معتقد باشند که ما یک طرفه به قاضی رفته‌ایم اما درجواب این عزیزان باید گفت که اگر چه آنها در ارتباط با مدیران استان هستند اما ارتباط آنها نتواسته است روند موثری در تحولات و تصمیم‌گیری‌های استان داشته باشد و مشکلات استان که تاثیری عمیقی بر معیشت مردم داشته گواه بر این مدعاست.
امیدواریم نمایندگان مجلس نهم بیش از پیش این نکات را در نظر داشته و به رهنمودهای مقام معظم رهبری مبنی بر عملی کردن طرح‌های زمین مانده به نفع محرومان و مستضعفین توجه داشته باشد.
انتهای پیام/ی20
