زمان و ساعاتی که از خود انسان سوخت میشود گریبان خود فرد را میگیرد و زمانی که به خاطر یک شخص از دیگران به هدر میرود دقایق و ساعاتی را از عمر انسان و از انجام کار مفید میکاهد.
ساعت ... جلسه ... با حضور مدیرکل ... در دعوتنامه درج شده بود که به منظور حضور در مراسمی از رسانهها دعوت شده بود، با بدو بدویی که داشتیم تا مبادا در نخستین جلسه مدیرکل محترم... دیر برسیم توانستیم سر ساعت خود را به مجموعه مورد نظر برسانیم... دیدن دوستان و همکاران دیگر رسانهها که هنوز در یافتن مکان مورد نظر برای مصاحبه ناموفق بودهاند، نشان میداد هنوز جلسه آغاز نشده است.
چند دقیقهای که دور خودمان چرخیدیم و از مکان مورد نظر اثری پیدا نکردیم به مسئول مربوطه مراجعه کرده و ایشان اعلام کردند که این هماهنگیها با ایشان نیست و مقصر روابط عمومی است.
این بانوی مدیر که به تازگی عهدهدار سمتی اداری شده است، در کمال خونسردی سئوال کرد چند نفر از خبرنگاران حضور دارند و وقتی از غیبت نماینده صدا و سیما آگاهی پیدا کرد، گفت «هنوز صدا و سیما نیامده» و این سخن یعنی اینکه وقت دیگر خبرنگاران ارزشی نداشته و باید منتظر آمدن خبرنگار صدا و سیما شوند.
در مکانی که در دعوتنامه درج شده بود مستقر شده بودیم و 10 دقیقه ... 20 دقیقه ... نیم ساعت... گذشت اما گویا خبرنگار صدا و سیما قصد آمدن نداشت و آن مسئول محترم نیز به وقت دیگر خبرنگاران توجه نمیکرد.
در نهایت خبرنگاران، خانم مدیر را رها کردند و به سراغ کار و زندگی خود رفتند تا خانم مدیر همچنان منتظر خبرنگار صدا و سیما بماند و شاید تصویر او برای چند ثانیه در رسانه استانی پخش شود.
این علاقه به دوربین و نطقها و سخنرانیهای برخی مدیران مقابل آن واقعا سئوال برانگیز است که چرا برخی مدیران همواره دوست دارند خود دیده شوند نه اینکه خدمتی که انجام شده است به اطلاع مردم رسانده شود.
انتهای پیام/و۱۰/د1000