نعمت نیکپور پدر کودک دو ساله آملی در گفتوگو با خبرنگار فارس در آمل با تشریح حادثه رخ داده برای فرزندش عرفان گفت: عرفان من متولد 25 دی ماه 88 بود و قرار است 25 دی ماه امسال بدون حضورش برایش جشن تولد بگیریم.
وی با بیان اینکه در ایام عاشورا برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد رفته بودیم، اظهار داشت: روز تاسوعا به سمت مشهد حرکت کردیم و شب عاشورا رسیدیم، روز عاشورا عرفان سرماخوردگی جزیی داشت که خانم صاحبخانه که از دوستان ما بودند به جای قرص سرماخوردگی، به عرفان قرص متادون داد که برای ترک اعتیاد معتادان استفاده میشود.
وی یادآور شد: این خانم ندانسته قرص را به عرفان داد و الان صد برابر ما غمگین و ناراحت هستند.
نعمت نیکپور با تاکید بر اینکه ما با رضایت کامل از این خانواده گذشت کردهایم، ابراز داشت: این قرص عرفان را به کما و بعد از اینکه فهمیدیم که دیگر زنده نمیماند اعضای بدنش را اهدا کردیم.
وی با اشاره به اینکه اهدای اعضای بدن عرفان در بیمارستان پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی مشهد صورت گرفت، گفت: به دلیل مسمومیت اعضای زیادی از بدن عرفان باقی نمانده بود و تنها کبد و کلیههای وی قابل استفاده بودند.
نیکپور با اعلام اینکه کلیه عرفان به یک دختر 27 ساله اهل تربتجام پیوند زده شده، تصریح کرد: این دختر به سرعت اعضای پیوندی را پذیرفت و از این بابت بسیار خوشحال شدیم.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: کبد عرفان نیز به یک پسر20 ساله اهل کرج در شیراز پیوند زده شد.
نیکپور با بیان اینکه تمام اعضای پسرم به صورت رایگان اهدا شد، گفت: هیچ پدری حاضر نمیشود اعضای بدن جگر گوشهاش را بفروشد.
وی در پاسخ به این سوال که چه عاملی باعث این اهدا شد، بیان داشت: در فامیل بیمار دیالیزی داشتیم و میدانستیم که چقدر به کلیه احتیاج دارد و در سیما نیز دیده بودیم که چگونه خانوادهها از اعضای بدن عزیزانشان میگذرند.
پدر کودک دو ساله آملی با بیان اینکه از طرفی عقیده نیز داشتیم که همه ما از خاک هستیم و به خاک نیز باز میگردیم، ادامه داد: خوشحالیم که اجازه ندادیم اعضای بدن عرفان در خاک بپوسد و شاید 50 یا 60 سال بتواند زندگی دوباره به یک فرد دیگر بدهد و بعد بپوسد.
وی افزود:هر چه خدا به ما داده بود ما هم به بندگانش بخشیدیم.
نیکپور با بیان اینکه در هنگام اهدای عضو عرفان هیچ چیز از خدا طلب نکردم، گفت: آیه والعصر را خواندم و رضایت دادم.
* عرفان در خواب قبرش را به من نشان میداد
نیکپور با اشاره به اینکه زمانی که عرفان در کما بود در یک شب چندین بار خواب دیدم که قبرش را به من نشان میدهد، گفت: دو روز مانده به فوتش تا صبح هفت، هشت بار قبرش را به من نشان میداد و با من بازی میکرد.
وی عنوان کرد: آنقدر این خوابها تکرار شد تا فهمیدم واقعیت دارد.
نیکپور در پایان اذعان داشت: خوشحالم که اجازه ندادم بدن پسرم بپوسد و هر تکهای از بدن عرفان به یک گوشهای از کشور فرستاده شد تا یادگاریهایش برایمان باقی بماند.
انتهایپیام/ن۲۰
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.