خبرگزاری فارس ـ گروه سینما: امیراطهر سهیلی، کارگردان جوان مشهدی است که در فیلم مستند «روایت فرهت» سراغ یک مهاجر موفق افغانستانی در ایران رفته است. دکتر احمدشاه فرهت، پزشک متخصص اطفال که آوازهاش در مشهد بسیار پیچیده است. او که به دلیل ناآرامیهای کشورش پس از حمله شوروی، به مشهد مهاجرت کرد تحصیلات خود را در زمینه پزشکی ادامه داد و به دلیل تبحر در طبابت تبدیل به چهرهای محبوب و افسانهای در خراسان شد. «روایت فرهت» سال گذشته در شانزدهمین جشنواره فیلم حقیقت به نمایش درآمد و در حالا اکران آنلاین آن آغاز شده است. به همین بهانه با کارگردان این فیلم مستند گفت و گو کردیم.
فارس: فیلم «روایت فرهت» ابتدا در شانزدهمین جشنواره حقیقت رونمایی شد. ابتدا از بازخوردهایی که در زمان اکران این فیلم داشتهاید بگویید.
بازخوردی که از جشنواره سینما حقیقت در زمان اکران فیلم «روایت فرهت» به دست آوردیم بسیار مثبتی بود. اغلب کسانی که پس از تماشای فیلم از سالن سینما بیرون میآمدند و با آنها همصحبت میشدم؛ احساس رضایت داشتند. «روایت فرهت» از ابتدا قرار بود به صورتی روایت شود که مخاطب آن را دوست داشته باشد و بیشتر به سبک تلویزیونی تولید شده بود تا سینمایی.
به هر حال جشنواره حقیقت فرمهای متفاوت را میطلبد و سبکها و روایتهای غیرکلاسیک را طلب میکند. برای همین هم شخصا به عنوان کارگردان فیلم، چندان بر روی جایزه آن حساب باز نکرده بودم. رقابت در جشنواره حقیقت رقابت گستردهایست و این جشنواره به عنوان معتبرترین جشنواره فیلم مستند در کشور شناخته میشود. «روایت فرهت» با یک پروداکشن جمع و جور و در زمان کوتاه با مشکلات بسیار ساخته شد. ساخت این مستند نهایت یک ماه طول کشید. دکتر زمان ضبط زیادی به ما نمیداند و شاید در طول این یک ماه ۴-۵ روزش به ضبط اختصاص پیدا کرد و باقی زمان به تحقیق و پژوهش گذشت.
در کل باید بگویم که ژانر مستند پرتره با سایر دیگر ژانرهای مستند فرق میکند. در مستند پرتره چندان نمیتوان انتظار همراهی سوژه را داشت و شخصیت هرچقدر بزرگتر باشد درگیریهای او نیز بزرگتر خواهد بود. اگر قرار بود با رویکرد جشنواره حقیقت ساخته شود حتما باید نگاه نویسنده و فیلمساز نگاه متفاوتی میشد. چون به طور کلی کار کردن با دکتر جماعت برای جشنواره سخت است.
به عنوان مثال دکتر فرهت برای زمان فیلمبرداری به ما ۶ و نیم صبح تا ۷ و نیم وقت میداد و مجدد به ما برای ساعت ۳ و نیم عصر تا ۴ و نیم عصر وقت میداد. چون سرشان بسیار شلوغ بود. با تمام این دشواریها اگر میخواستم یک فیلم جشنوارهپسند بسازم؛ حتما باید زمان یک ساله در نظر میگرفتم که هم خارج از حوصله سوژه و هم خارج از حوصله تهیهکننده بود. نیت و رویکرد من ساخت فیلم تلویزیونی پرشوری بود که بتواند مخاطب را به وجد بیاورد و فکر میکنم با توجه به بازخورد مخاطبانی که داشتهام موفق بودهام.
فارس: بازخوردهای پس از اکران آنلاین تاکنون چگونه بوده است؟
بازخوردهای بعد از اکران آنلاین فیلم را هم میبینم ۹۴ درصد رضایت نوشته شده و تمام کامنتها، کامنتهای مثبت است. این موضوع برای من نشاندهنده آن است که مخاطب فیلم را دوست داشته و توانسته با آن ارتباط برقرار کند. ۹۰ درصد این رضایت هم به خود سوژه و دکتر فرهت برمیگردد. چون ایشان بسیار انسان دوست داشتنی، جذاب و ارزشمندی است. برخی نیز اعتقاد داشتند این فیلم با توجه به محتوایی که داشت میتوانست در برخی بخشها نامزد دریافت جایزه باشد.
به هر حال فیلمی که من ساختم برای پخش تلویزیون در نظر گرفته شده بود؛ اما بازخورد آنقدر زیاد بود که به سینما حقیقت فرستاده شد و بعد از آن به اکران آنلاین رسید. شخصا انتظار این میزان از بازخورد مثبت را نداشتم. فیلم را دوست دارم؛ اما چون برای پخش تلویزیون آماده شده بود و وقتی متوجه شدم برای اکران آنلاین در نظر گرفته شده بسیار از این اتفاق خرسند شدم.
اکران آنلای تصمیم تهیه کننده بود که بسیار تصمیم درستی بود. کارگردان وقتی فیلمی میسازد دچار دوگانگی میشود که آیا فیلم ساخته شده فیلم خوبی از آب درآمده است یا خیر. در حال حاضر من بابت اثری که ساختهام به آن افتخار میکنم و لذت بردهام. به نظرم مصطفی شوقی به عنوان تهیه کننده با این کارش به شدت به گروه تولیدکننده فیلم انرژی و انگیزه داده است. هوشمندی خوبی بود که در این موقعیت «روایت فرهت» دیده شود.
فارس: نظر دکتر فرهت پس از دیدن فیلم چه بود؟
دورا دور با ایشان در ارتباط هستم. به دکتر فرهت از همان ابتدا قول داده بودم که فیلم خوبی از ایشان بسازم. ما درباره یک فرد بزرگ فیلم ساختهایم و ایشان فیلم را دوست داشت و از آن استقبال کرد. ایشان با وجود مشغله بالا به ما کمک زیادی کرد. اساتید بزرگ مهاجر دیگرمان مانند آقای محمدکاظم کاظمی، ابوطالب مظفری و… نیز در این زمینه بسیار کمک کردند.
فارس: به عنوان سازنده فیلم «روایت فرهت» اگر بخواهید به مخاطبی که شناخت از موضوع فیلم ندارد پیشنهاد تماشای آن را بدهید چه می گویید؟
مدت زمان ساخت مستند «روایت فرهت» کوتاه بود؛ اما در همین مدت زمان کوتاه آنقدر آموختم و اگر بتوانم مقدار اندکی از آنچه آموختهام را به مخاطب منتقل کنم که فکر میکنم توانسته باشم مخاطب این حس را پیدا خواهد کرد که دنیا و نگاه جدیدی را تجربه کرده است. حتی برای کسانی که دکتر فرهت را میشناختند دیدن این فیلم برایشان اتمسفر و فضای جدیدی خواهد داشت.
نکاتی در مورد انسانیت در فیلم و درون دکتر فرهت است من را به وجد آورده و حس میکنم توانسته باشم این حس را به مخاطب منتقل کند و مخاطب هم توانسته از این عطر انسانیت به وجد آید. از این جهت جهان مستند را دوست دارم چون در این جهان میتوان نکات تازهای آموخت. برای آنکه تماشاگر با آموزه جدیدی مواجه شود به او پیشنهاد تماشای این مستند را خواهم داد.
فارس: تقارن اکران فیلم «روایت فرهت» با اوج گیری مخالفت حضور مهاجران افغان تا چه میزان میتواند تاثیرات مثبت خود در برابر این مهاجرستیزی بگذارد؟
من عاشق فیلم ساختن هستنم. در هر رشتهای وارد میشدم درآمدم از سینما بیشتر بود. من با دیدن فیلمهایی مانند «هامون» و «گاو» عاشق سینما شدم. کسی نیست که اگر ذرهای به سینما علاقه داشته باشد از فاجعهای که برای مرحوم داریوش مهرجویی و همسرش رخ داده تنش نلرزیده باشد. من در همان زمان میخواستم متنی درباره این فاجعه بنویسم دستم به نوشتن نمیرفت. چون یک فاجعه بزرگ است. چه مرحوم مهرجویی چه باقی هنرمندان بر این باور هستند که هنر مرز ندارد. در هر صورت قتلی انجام شده است.
با وجود آنکه مهم است قتلی انجام شده؛ اما جایگاهی که قاتل متولد شده مهم نیست. اتمسفری که در آن تربیت شده مهم است. من اگر اتمسفری را ایجاد میکردم تا امثال مردم افغان در ایران درست زندگی کند و فرهنگ درست به آنها منتقل شود این اتفاقات نمیافتاد. به همین باغبان قاتل فیلم «هامون» را میفهماندید هیچ وقت دلش نمیآمد قتلی انجام دهد و به انسانی دست درازی کند.
این موضوع به بستر و مرز ارتباط ندارد. افغان به دلیل آنکه شرایط زیستی سختی دارد ممکن است از او نسبت به ایرانیها خطای بیشتر سر بزند. دکتر فرهت در همین مستند میگوید به دلیل شرایط سختی که داشته تاکنون نتوانسته استاد کامل باشد و الان استادیار است در صورتی که خیلی سال پیش باید ایشان استاد تمام میشد. اگر الان استاد تمام نیست چون افغان است و به ایشان توجه نمیشود و مقصر این بیتوجهی امثال ما هستیم. اگر قتل و دزدی انجام میشود مقصر ما ایرانیها هستیم که نتوانستهایم بستر مهاجرپذیر را درست کنیم. مهاجرها برای ما کار میکنند و زحمت میکشند. اگر بین ایران و افغان فرق است پس چرا مولوی را ایرانی میگویید؟مولوی افغان است.
ما برای بزرگان مرز را برمیداریم؛ چرا برای انسانهایی که اطراف ما هستند و در تلاش هستند فرق میگذاریم. بر روی خلاف و اشتباهی که افغان انجام میدهد ذرهبین گذاشته میشود. چون نمیخواهیم بار گناه این جنایت را بر دوش خودمان بگذاریم. روانشناسها اگر در این زمینه تحلیل بنویسند خواهند گفت برون سپاری نژادپرستی رخ داده است. مهاجرهای افغان، داریوش مهرجویی را نکشتند ما مهرجویی را با عدم فرهنگسازیمان کشتیم. اگر شرایط تحصیلی، فرهنگی و کاری درست برای این مهاجران فراهم شود و حرمت آنها به عنوان انسان حفظ شود آنوقت کمتر شاهد این جنایات از سوی مهاجران خواهیم بود.
فارس: آگاهی بخشی و اطلاع رسانی در رسانه یکی از راهکارهایی است که میتواند در این زمینه به فرهنگسازی کمک کند. با توجه به این موضوع آیا تصمیم ندارید در ادامه فیلمهای مستند بیشتری در این زمینه تولید کنید؟
دکتر مریم خلیلی، نویسنده و تاریخشناس پس از دیدن فیلم «روایت فرهت» پستی در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت این فیلمها میتواند نسبت به واکنشهای ضد مهاجرپذیری اثرگذار باشد. متاسفانه سینما یک هنر پر خرج است. من خیلی دوست داشتم در این حوزه ورود کنم و از دوستان تهیه کننده هم خواهش کردم در این زمینه در اختیار من سرمایه قرار بدهند تا بتوانم در این زمینه مستند بسازم.
چون من یک فیلمساز شهرستانی هستم که توان مالی و سرمایه ساخت فیلم مستقل ندارم؛ اما به عنوان یک فیلمساز هنرمند دغدغه دارم. به سازمان اوج و به دوستان دیگر درخواست داده و گفتهام که من درمورد چهرههای سرشناس میتوانم مستند بسازم. محلهای در حاشیه مشهد به نام گلشهر است که کلا افغان هستند و پر از فرهنگ افغان در آنجا خواهید دید. وقتی وارد این محله شوید انگار وارد هرات شدهاید.
دوست افغانی را میشناسم که تئاتر خوانده و بعد از آن به گلشهر آمده و با مهاجرها کار تئاتر انجام میدهد و فرهنگسازی میکند. این سوژه خوبی است. محمدکاظم کاظمی، شاعر مهاجر افغان است که برای ایران به جبهه رفته و شعر برای دفاع مقدس سروده و خود او سوژه خوبی است. ایشان از من امیراطهر سهیلی ایرانیتر است. من خیلی دوست دارم درباره این عزیزان کار کنم.
فارس: و در این باره زیاد هم کار انجام نشده است؟
بله و ما زمانی پی به خطر میبریم که اتفاق میافتد. یکدفعه بعد از بروز حادثه یادمان میافتد فیلمی در جایگاه زنان ایرانی ساخته شود. به یک جایی میرسیم که میگوییم ترک زبانان و ارمنی زبانان همه ایرانی هستند سر افغانستان و پاکستان نیز دارد این اتفاق میافتد. ما از خیلی وقت پیش باید به اثبات این برادری برسیم. متاسفانه با وجود طرحها و درخواستهایی که دادهام اما تلاشهایم تا کنون بیفایده بوده است. در خراسان بزرگ زبان، غذا، پوشش، فرهنگ و… ما بسیار به هرات نزدیکتر است تا سنندج.
غذای شُله مشهدی به غذای افغانستان نزدیک است. باید به این عناصر توجه شود و بگوییم ما موظف هستیم به مهاجرها اسکان و امکانات بدهیم. مهاجرت، سنت تمام پیغمران است. آیه قرآن درباره برخورد با مهاجر و کسی که هجرت میکند داریم. اطرافیان پیامبر سلمان فارسی، بلال حبشی و… بوده. برای پیغمبر تقوا مهم بود نه نژاد و رنگ پوست. همه به یک زبان صحبت میکنیم یک مذهب داریم.
فارس: در «روایت فرهت» می توان به روشی پی برد شما در تلاش برای تغییر نگاه نسبت به افغان ها هستید؛ درست است؟
بله و اگر این دست فیلم ها بیشتر ساخته شود و قدر امثال دکتر فرهت را بدانیم اتفاقات بهتری رخ میدهد. من ۳ ساعت در مطب دکتر فرهت بودم از استرالیا، عراق، کانادا، انگلیس و… بیمار داشت. مگر آنجا خودشان دکتر ندارند. وجود امثال دکتر فرهت یک وزنه است.
سالانه نزدیک به ۱۰۰ دانشجوی پزشکی پیش ایشان مدرک میگیرند. همانطور که رییس دانشگاه علوم پزشکی بجنورد در این مستند گفت با کمک ایشان بیش از ۱۰۰ کودک نجات پیدا کردهاند و میشناسد کودکانی که سالهای دور توسط دکتر فرهت درمان شدهاند و الان دانشجوی خودش هستند.
زندگی دکتر فرهت و فعالیتهایی که تاکنون داشته از زندگی من ایرانی بسیار ارزشمندتر است. از این جنبه درمورد مهاجرها نگاه شود خجالت زده میشویم. بسیاری از مهاجرها با وجود ادعای مهمان نواز بودن ایرانیها معتقدند ایران اصلا مهاجرپذیر خوبی نیست. این موضوع بد است. باید در این زمینه فرهنگسازی درست شود و امیدوارم متولیان امر این معضل را جدی بگیرند.
پایان پیام/