ابراهیم راستیان
پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام
مردمیسازی؛ مسئله اساسی تربیت رسمی
روز معلم که مقام معظم رهبری نقدهای بسیار دقیق و خوبی پیرامون برون سپاری و خصوصیسازی تعلیم و تربیت مطرح کردند، برخی چنین پنداشتند که مقام معظم رهبری با اساس مردمی سازی در تعلیم و تربیت مخالف هستند. در واقع، این دسته از افراد هیچ تفکیکی بین خصوصی سازی و برون سپاری با مردمی سازی در نظر نمیگیرند و در نتیجه دچار خلط در این ماجرا میشوند، در حالی که مسئله مردمی سازی در نظام تربیت رسمی را جای دیگری رهبری به صراحت مطرح کردهاند.
از منظر مقام معظم رهبری بدون حضور مردم، جامعه به هیچ عنوان پیشرفت نمیکند و تا زمانی که مردم در میدان نباشند، در هیچ عرصهای تحول شکل نمیگیرد.
شکی نیست که از منظر مقام معظم رهبری بدون حضور مردم، جامعه به هیچ عنوان پیشرفت نمیکند و تا زمانی که مردم در میدان نباشند، در هیچ عرصهای تحول شکل نمیگیرد. مقام معظم رهبری به صراحت بیان میکند که هر کاری که مسئولان کشوری و مدیران اصلی کشور، به مردم اعتماد کردند و امور کشور را به مردم محول کردند، کشور در مسیر رشد و تعالی و پیشرفت قرار گرفت. بارها و بارها مقام معظم رهبری با عناوین و مسائل مختلفی به نقش مردم در اداره کشور اشاره کردهاند.
مسئله مردمی سازی در تعلیم و تربیت نیز همچون دیگر مسائل انقلاب اسلامی مورد تاکید و توجه مقام معظم رهبری بوده است. ایشان در پانزده اردیبهشت سال 1393 در دیدار با اعضای هیأت مدیره جامعه خیرین مدرسه ساز تاکید میکنند که یک وقت نگاه تنگنظرانه است و مسئول دولتی انحصارا کل مسیر اداره کشور را در دست میگیرد و طبیعتا به خاطر عظمت و سنگینی این امور کار پیش نمیرود و روی زمین میماند اما اگر کار به نیروی عظیم و بیپایان مردم داده شود، رشد و شکوفایی معنا پیدا میکند. مقام معظم رهبری علت این مسئله را هم بیان میکنند. انگیزهها و توانهای مادی و معنوی که در مردم است، در هیچ جای دیگری یافت نمیشود.
مسئله مردمی سازی در تعلیم و تربیت مورد تاکید و توجه مقام معظم رهبری بوده است.
طبیعتا اگر به دنبال تحول بنیادین در حوزه آموزش و پرورش هستیم باید نقش بازیگران مردمی تعلیم و تربیت که همان محورهای اصلی تحول هستند را به صورت جدی بازیابی کنیم. اما چرا نمیتوانیم جایگاه مردم را در تعلیم و تربیت زنده کنیم و همیشه در مسیر سیاستگذاری تا اجرا دچار انحراف میشویم؟ به نظر فهم درستی از جریان مردمیسازی در تعلیم و تربیت وجود ندارد.
به نظر فهم درستی از جریان مردمیسازی در تعلیم و تربیت وجود ندارد.
در این یادداشت برای این که بتواینم مردمیسازی را فهم کنیم، به پرسش مردمیسازی چه چیزی نیست، پاسخ میدهیم.
مردمیسازی؛ دین گریزی در جامعه نیست
برخی چنین تصور میکنند که مردمی سازی به معنای این است که هیچ دینی در جامعه حاکم نباشد و هر کسی بر اساس میل و سلیقه خودش تربیت کند. چراکه طیفهای مختلفی در جامعه وجود دارند که بخشی از آنها دین را قبول ندارند یا مکتب و مذهب خاصی دارند. به همین خاطر وقتی تربیت مردمی شد، یعنی پذیرفتهایم که دین اسلام محور تربیت عمومی نباشد درحالی که چنین پنداری کاملا غلط است.
نه مردمیسازی به معنای نفی دین است و نه اساسا با نفی دین میتوان تربیت کرد.
نه مردمیسازی به معنای نفی دین است و نه اساسا با نفی دین میتوان تربیت کرد. بدون دین صرفا مسیر سعادت اخروی انسان منحرف نمیشود بلکه دنیای بدون آخرت که همان توسعه و آبادانی دنیایی است، مختل میشود. اگر دین نباشد، گرایشهای بینهایت طلبی انسان در دنیا جلوهگر میشود و از آنجا که کمالات و زیباییهای دنیایی، محدود و همراه با موانع بسیار زیادی است، این انسان بینهایت طلب در دنیا، گرفتار تنوع طلبی و زیاده طلبی میشود. در چنین شرایطی انسانها به حقوق یکدیگر تجاوز میکنند و نتیجهای جز فساد و فحشا و خونریزی در جامعه ایجاد نمیشود. در نهایت همین دنیایی که قرار بود همه آزادانه (به معنای حیوانیاش) بهشت زمینی را تجربه کنند، بدون حاکمیت دین به جهنمی وحشتناک تبدیل میشود. با این حال اساسا مردمی سازی مطلوب به معنای نفی دین نیست. دین برای انسان مبدا و غایت و چهارچوب و قوانینی را وضع کرده است که تمام این امور مبتنی بر فطرت الهی مردم است.
به تعبیر مقام معظم رهبری مردم سالاری دینی محور تربیت قرار نگیرد، اساسا احکام دینی محقق نمیشود و به سوی تمدن توحیدی حرکت نخواهیم کرد.
مردمی سازی در تربیت رسمی به این معناست که جریان های تربیتی بتوانند ذیل مبانی و اصول و اهداف دینی متناسب با نیازهای زمانه خود، روشها و راهکارهای تربیت ارائه دهند و با محوریت مسائل و نیازهای آنها، مسیر رشد و شکوفایی استعدادهای دنیوی و اخروی مردم را فراهم کنند. در چنین نگاهی اگر تربیت دینی مردمی نشود و به تعبیر مقام معظم رهبری مردم سالاری دینی محور تربیت قرار نگیرد، اساسا احکام دینی محقق نمیشود و به سوی تمدن توحیدی حرکت نخواهیم کرد.
مردمیسازی؛ نفی تولیگری حاکمیت نیست
شکی نیست حکومت دینی در دوران غیبت که سکاندار آن با ولایت فقیه است، متولی امر تعلیم و تربیت است و به تعبیر مقام معظم رهبری تربیت رسمی یکی از شئون حکومت و دولت اسلامی است. وقتی صحبت از مردمیسازی در امر تربیت مطرح میشود منظور این نیست که شان تولیگری تربیت از حکومت اسلامی سلب شود و به مردم واگذار شود اما تولیگری حاکمیت هم به این معنا نیست که مردم صرفا بازیگر و کارگر حاکمیت در امر تربیت باشند و تمام امور از نظریهپردازی و طراحی و اجرا صرفا به صورت انحصاری در اختیار یک عده محدودی در دولت باشد.
مردمیسازی نه به معنای نفی حاکمیت دولت و نه به معنای نفی اختیارات مردم در تعلیم و تربیت رسمی است.
مردمیسازی نه به معنای نفی حاکمیت دولت و نه به معنای نفی اختیارات مردم در تعلیم و تربیت رسمی است. تولیگری حاکمیت در تربیت این نیست که اجازه اظهار نظر به مردم در تربیت ندهد و بالاتر، چنین تصوری داشته باشد که مردم باید مجری دستورات او باشد بلکه تولیگری به این معناست که سیاستهای کلان، ریلگذاری، راهبری و از همه مهمتر نظارت بر آموزش و پرورش بر عهده دولت است ولی اکثر عملیاتها در صحنه تربیت بر عهده جریانهای مردمی است. البته توانمند سازی نیروهای عظیم مردمی در حوزه تعلیم و تربیت نیز بر عهده حاکمیت است.
مردمی سازی به معنای واگذاری عملیاتهای تعلیم و تربیتی به نیروهای توانمند و نخبه مردمی برای تحقق اهداف بزرگ انقلاب اسلامی است.
پس شأن تربیتی حاکمیتی قابل تفویض نیست و اساسا مردمی سازی نفی این شأن کلیدی نیست بلکه مردمی سازی به معنای واگذاری عملیاتهای تعلیم و تربیتی به نیروهای توانمند و نخبه مردمی برای تحقق اهداف بزرگ انقلاب اسلامی است.
مردمیسازی؛ برون سپاری نیست
یکی دیگر از کلید واژههایی که معنای آن بسیار از مردمیسازی در تعلیم و تربیت دور است، مسئله واگذاری و برون سپاری است. همانطور که بیان شد، مردمی سازی منافی تولی گری حاکمیت نیست و با محوریت مردم در تربیت میتوان نقش کلیدی برای دولتها در نظر گرفت. برخی از دولتها به جهت سنگینی کار تربیت و از همه مهمتر به خاطر دیربازده بودن مسیر تربیت، به دنبال برون سپاری تربیت رسمی بودهاند.
هیچ جای دنیا مسئله تربیت رسمی خودش را برون سپاری نمیکند.
هر چند مسیر تربیتی یک مسیر بسیار طولانی است ولی هیچ جای دنیا مسئله تربیت رسمی خودش را برون سپاری نمیکند چرا که اساسا تربیت دو هدف اساسی در جامعه دارد: 1. شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی افراد 2. تحقق جامعه مطلوب. طبیعتا حاکمیت اسلامی که به دنبال رشد مادی و معنوی تک تک اعضای جامعه و در نهایت تشکیل تمدن توحیدی است، نمیتواند نسبت به فرآیند تربیت فردی و اجتماعی بی تفاوت باشد و آن را بدون حساب و کتاب به غیر واگذار کند. برون سپاری به این معناست که نه تنها نظارت جدی و موثری در کار نیست بلکه راهبری و ریلگذاری نیز در اختیار حاکمیت نیست و حکومت دینی ورود حداقلی در امر تربیت داشته باشد که مسلما چنین امری غلط است. برخی با نام مردمی سازی به دنبال برون سپاری تربیت هستند چرا که نگاه بلند در اداره کشور ندارند و برای اداره امورات روز جامعه، تربیت را کارآمد نمی دانند درحالی که مردمی سازی به معنای بی مسئولیتی حاکمیت نسبت به تربیت نیست بلکه یک الگوی فعال حاکمیتی و یک نحوه حکمرانی اسلامی برای تحقق اهداف بلند تمدنی در جمهوری اسلامی است.
مردمیسازی رهایی تربیت نیست بلکه یک سبک مدیریتی برای فعال شدن بازیگران تربیت و رشد همه جانبه و سریع و عمیق انسانها در جامعه دینی است.
مردمیسازی رهایی تربیت نیست بلکه یک سبک مدیریتی برای فعال شدن بازیگران تربیت و رشد همه جانبه و سریع و عمیق انسانها در جامعه دینی است.
مردمیسازی؛ خصوصیسازی نیست
مسئله دیگری که خیلی با مسئله مردمی سازی خلط میشود، خصوصیسازی است. در شرایط فعلی جامعه که کسری بودجه و چالشهای مالی دولت بسیار زیاد است، برخی به دنبال حذف نقش دولت در تربیت رسمی هستند. متاسفانه دولتها مسئله آموزش و پرورش را یک بار تصور میکنند و با الگوهای مختلف به دنبال خالی کردن شانه خود از این مسئولیت هستند. از طرفی بودجه سنگینی دولت باید برای آموزش و پرورش خرج کند و از طرفی دیگر هیچ سود کوتاه مدتی برای حاکمیت ندارد. در شرایط فعلی هم که توان تامین مالی نظام تربیت رسمی را ندارند. لذا دولتها با عنوان مردمی سازی به دنبال فرار از مسئله مالی آموزش و پرورش هستند و در واقع میخواهند تربیت رسمی خصوصی سازی شود. در سخنان روز معلم 1402، مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان به صراحت این مسئله را رد کردند:
«این فکر وجود داشته در بعضی از مسئولین کشور در گذشته که ما بیاییم آموزش و پرورش را از دولت جدا کنیم. بدهیم دست بخشهای خصوصی بروند، این خرج سنگین و این بودجه سنگین را از دوش آموزش و پرورش برداریم. دستشان درد نکند، برای نابود کردن کشور فکر خوبی است این».
متاسفانه برخی از کارشناسان تربیت کلام رهبری را به درستی متوجه نشدند و تصورشان از نفی خصوصیسازی در تربیت رسمی این است که مردم نباید در تربیت نقشی داشته باشند یا مردم در مسائل مالی تربیت نباید ورود داشته باشند. مثلا پته آموزشی را مصداق خصوصی سازی در امر تربیت از نگاه رهبری میدانند. اولا باید دقت کرد که مسئله خصوصی سازی واگذاری امور مالی تربیت به غیر است و اساسا مردم سازی این معنا را ندارد و لذا مردمی سازی خصوصی سازی نیست. همچنین اگر طرح هایی مثل پته به معنای این است که اختیار مالی از دست دولت خارج شود و دست بخشی از مردم قرار بگیرد، طبیعتا به معنای خصوصی سازی است و منافی عدالت آموزشی است ولی اگر پته آموزشی یا هر طرح اقتصاد دیگری اختیارات مالی حاکمیت را نفی نکند و اجازه دهد مردم در این مسیر موثر باشند، اسم این رویکرد دیگر خصوصی سازی نیست، بلکه مردمی سازی است.
هر طرح مالی که در آن نقش مردم پر رنگ میشود لزوما به معنا خصوصی سازی نیست.
طرح تاسا یا تخصیص اعتبار سرانه آموزشی به این معناست که برای هر دانش آموزی سرانه اختصاصی در نظر گرفته شود ولی به بخش خصوصی یا خانوادهها واگذار نمیشود بلکه خانوادهها میتوانند بر اساس این اعتبار دانش آموز خود، مدرسه مطلوب را انتخاب کنند. البته الآن در مقام بحث پیرامون پته آموزش یا تاسا نیستم بلکه مسئله این است که هر طرح مالی که در آن نقش مردم پر رنگ میشود لزوما به معنا خصوصی سازی نیست.
مردمی سازی غیر از خصوصی سازی است که خلط این دو مورد و منزوی شدن مردمی سازی در امر تربیت، میتواند ضربه بزرگی به تحول بنیادین آموزش و پرورش بزند.
خصوصی سازی که مد نظر رهبر انقلاب است، دقیقا به معنای گذاشتن امور مالی آموزش و پرورش بر دوش دیگران و فرار دولتها از مسئولیت ذاتی خودشان در این مسئله است که چنین نگاه و رویکردی آموزش و پرورش را به چالش میکشد. لذا مردمی سازی غیر از خصوصی سازی است که خلط این دو مورد و منزوی شدن مردمی سازی در امر تربیت، میتواند ضربه بزرگی به تحول بنیادین آموزش و پرورش بزند.
مردمیسازی؛ ساختار گریزی نیست
وقتی صحبت از نقش مردم در تعلیم و تربیت میشود، در واقع به دنبال نگاههای فراساختاری در تربیت هستیم؛ نگاههایی که کنشگری عاملها را در ساختارهای رسمی تقویت میکند. گاهی آنقدر ساختارهای مرسوم در جامعه به صورت قلدرمآبانه دیکتاتوری میکنند که اجازه نمیدهد، مردم در تعلیم و تربیت نقش آفرینی کنند. در همین فضا وقتی صحبت از مردمی سازی آموزش و پرورش میشود غالبا چنین پنداشته میشود که باید در ساختار موجود که اتفاقا این ساختار به شدت همگرا و یکساننگر است، برای مردم جایی در نظر گرفته شود. در مقابل برخی مردمی سازی را دقیقا مخالف نظر فوق می فهمند. در این نگاه حضور جریانهای مردمی به این معناست که هیچ ساختاری نباید وجود داشته باشد و هر کسی هر جور که خواست خودش ساختار تربیتی خودش را طراحی و اجرا کند. مردمی نه ذیل ساختارهای همگرای رادیکال فعلی قرار میگیرند و نه یک جریان مقابل ساختارهای حاکمیتی هستند بلکه در امتداد ساختارهای رسمی معنا میشوند. متاسفانه این امتداد در فضای ساختارهای رسمی موجود حاکم نیست چراکه ساختار فعلی نظام تربیت رسمی ظرفیت چنین تنوعی را ندارد. بنابراین در فضای ساختارهای متمرکز فعلی مردمی سازی شبیه یک شوخی تلخ است.
مردمی سازی به معنای نفی ساختارها و حاکمیت تنوعگرایی محض نیست بلکه از یک نوع تنوعگرایی دفاع میکند که ذیل یک همگرایی سیاستهان کلان تربیت پشتبیانی میشود.
زمانی میتوان دم از مردمیسازی بزنیم که سیاستهای کلان اینقدر رادیکال نباشند و اجازه دهند، ساختارهای خرد ذیل راهبردها و سیاستهای کلان حکومت، به دست جریانهای مردمی شکل بگیرد. در این صورت مردمی سازی به معنای نفی ساختارها و حاکمیت تنوعگرایی محض نیست بلکه از یک نوع تنوعگرایی دفاع میکند که ذیل یک همگرایی سیاستهان کلان تربیت پشتبیانی میشود. در چنین فضایی نقش مردم نه تنها جایگاه دولت را در تربیت خدشهدار نمیکند بلکه در امتداد دولت، زمینه پاسخ دادن به نیازهای متنوع تربیت دانش آموزان را هم فراهم میکند.
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.