گروه دانشگاه خبرگزاری فارس ـ محدثه رمضانعلی؛ هر چقدر حساب کنی ۳_۴ سال است و بس! ولی به چه قیمت؟ در مترو ایستاده بودم که به طور اتفاقی مخاطب درد دلهای مادری شدم که پسرش ترجیح داده بود در رشتهای که موردعلاقهاش نیست در دانشگاهی که اتفاقا از محل زندگیشان هم دور است تحصیل کند، به دلیل اینکه به سربازی نرود.
مادر این پسر میگفت: رفت و آمد از تهران تا سمنان سخت و البته هزینهبر است اما پسرم برای آنکه به سربازی نرود رشته و دانشگاهی که به آن علاقه ندارد را انتخاب کرده است؛ بیشتر نگران عمر هدر رفتهاش هستم.
این موضوع در ذهنم جرقهای تولید کرد و به سبب آن فردای آن روز به سراغ دانشجویان در دانشگاهها رفتم.
عصر سهشنبه بود که به یکی از دانشگاههای تهران رفتم، وقتی وارد دانشگاه شدم جمعگردی از دانشجویان را دیدم که در حیاط نشسته بودند، به بهانه سوال که دانشکده علوم انسانی کدام سمت است به سمتشان رفتم و سر بحث را درباره اینکه به رشته خود علاقه دارند یا نه باز کردم.
چند نفر از آنها گفتند که از صبح کلاس تخصصی دارند و به دلیل اینکه نمیتوانند جو کلاس را تحمل کنند به کلاس نرفتهاند.
یکی از آنها گفت: به رشته خود علاقه ندارم و فقط به اجبار پدرم به دلیل اینکه خودش دوست داشت روانشناس شود و نتوانسته بود در این رشته تحصیل میکنم اما هیچ علاقهای به این رشته ندارم و گرایشم به سمت رشته مهندسی مکانیک است.
در این بین یکی دیگر از دانشجویان گفت: من رتبه ۳ رقمی دانشگاه فرهنگیان هستم، واقعا افسرده شدم، هیچ انگیزه ای برای ادامه تحصیل ندارم، احساس میکنم هیچ چیزی یاد نمیگیرم و فقط ۴ سال از بهترین سالهای عمرم در حال تلف شدن است، ای کاش همه چی عوض میشد و در مسیر علاقهام بودم.
با یکی از اساتید رشته دانشگاه هم صحبت کردم، در این باره گفت: این موضوع در صورتی به وجود میآید که دانشجویان تمام هدف خود را بر مدرکگرا بودن میگذارند و هیچ توجهی به اینکه علاقه آنها در چه مسیری است نمیکنند و فقط میخواهند رد پای مدرک را بر رزومه خود داشته باشد و عمر و وقت خود را برای تحصیل در رشتهای میگذارند که هیچ علاقه و کششی به آن ندارند.
به گزارش فارس، طبق پژوهشی که از سال ۹۴ تا ۹۶ درباره رفتارهای دانشجویان سراسر کشور انجام شد به ترتیب در سالهای ۹۴، ۹۵ و ۹۶ حدود ۲۲ و نیم درصد، ۱۲ و نیم درصد و ۲۲ درصد دانشجویان ورودی جدید احساس عدم علاقه به رشته تحصیلی را ابراز کردند. با این حساب حدود ۲۱ تا ۲۲ درصد دانشجویان به رشته تحصیلی خود علاقه ندارند.
اگر دانشجویان در رشتهای که مورد علاقهشان نیست تحصیل کنند و تجربهای به دست آورند، ممکن است به سمت دانشگاههای پایینتر تغییر جهت دهند و سراغ علاقمندی خود بروند. بنابراین شهامت و جسارت تغییر را به دست آوردهاند. با این حال فکر میکنم برای دانشگاههای بزرگ قاعده فقط پارامترهای شناخت علاقه نیست و شرایط کمی سختتر است
در استان تهران که چند دانشگاه برتر کشور از جمله دانشگاه شریف، دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر وجود دارد و دانشجویان تاپ کنکور فرصت انتخاب بیشتر و فرصت شغلی بیشتر داشتهاند به ترتیب در سالهای ۹۴، ۹۵ و ۹۶ حدود ۱۶ درصد، ۱۰ درصد و ۱۹ درصد دچار بیعلاقگی تحصیلی بودهاند که این آمار نشان میدهد موضوع در استان تهران هم جدی است.
یکی از استادان رشته روانشناسی در این باره گفت: عدم علاقه به رشته تحصیلی میتواند به طور جدی در روند تحصیلی و شغلی دانشجو اثرگذار باشد؛ بیانگیزگی برای ماندن در تحصیل و به کلاس رفتن، ناامیدی از آینده شغلی، اهمال در وظایف تحصیلی و اتلاف منابع از تبعات این انتخاب است.خانوادهها به دلیل اینکه تحت تاثیر جو داخل دبیرستان قرار گرفتهاند و داوطلبان وارد فضایی میشوند که کشف نشده واقعا چه استعدادی دارند و این باعث میشود فرد مسیر شغلی خود را با آگاهی انتخاب نکند.
وی معتقد است: در آموزش و پرورش فرد ابتدا مسیر تحصیلی خود را انتخاب میکند و براساس آن دنبال شغل می رود و این در حالی است که باید مسیر انتخاب شغل و سپس تحصیل را اجرا کنیم.
برای مثال یک دانشآموز میگوید میخواهم به رشته ریاضی بروم زیرا مهندسیها خوب است، سپس وارد دانشگاه میشود و پس از فارغتحصیلی سراغ شغل میگردد اما در شغل خود استخدام نمیشود و سراغ شغل دیگری میرود، همچنین برخی بچههای مهندسی در دانشگاه لیسانس میگیرند اما در ارشد در حوزههای اجتماعی، سیاسی و مدیریتی تحصیل میکنند و مقطع لیسانس چیزی نبوده که با توجه به علایق و استعدادهایشان باشد.
همه دانشجویان میدانند اگر به رشتهای علاقه داشته باشند میزان موفقیت آنان افزایش پیدا میکند و دانشجویان در حال تجربههای دیگر و جدید هستند و ممکن است براساس آن ها تصمیم بگیرند
استادی دیگر که خودش هم از ابتدا از رشته خود ناراضی بوده ولی در بین تحصیل و مسیر تدریس به رشته خود علاقهمند شده است، گفت: اطلاعات دانشجویان مرتب در حال افزایش است. در حال حاضر همه دانشجویان میدانند اگر به رشتهای علاقه داشته باشند میزان موفقیت آنان افزایش پیدا میکند و دانشجویان در حال تجربههای دیگر و جدید هستند و ممکن است براساس آن ها تصمیم بگیرند. اگر دانشجویان در رشتهای که مورد علاقهشان نیست تحصیل کنند و تجربهای به دست آورند، ممکن است به سمت دانشگاههای پایینتر تغییر جهت دهند و سراغ علاقمندی خود بروند. بنابراین شهامت و جسارت تغییر را به دست آوردهاند. با این حال فکر میکنم برای دانشگاههای بزرگ قاعده فقط پارامترهای شناخت علاقه نیست و شرایط کمی سختتر است.
دانشجوی رشته ارتباطات نیز گفت: من با این هدف وارد رشته روزنامهنگاری شدم که گوینده بشوم و هدف من بیشتر کار کردن است تا درس خواندن و بیشتر کار میکنم تا بخواهم درس بخوانم.
شاید راهکارهای مناسبی با توجه به موارد پیش آمده هم پیشنهاد و هم به کار بسته شود تا ما با چشمان خودمان شاهد هدر رفتن استعداد های انسانی و نارضایتتهای شغلی و در شکل وسیع آن هدر رفتن سرمایه های ملی خود نباشیم و از نیروی جوان جامعه در کشور استفاده کنیم
دانشجوی پسر دانشگاه سوره گفت: همه همسنسالهای ما در گوشه ذهنشان فرار کردن از سربازی و پناه آوردن به دانشگاه را دارند و این مسیر را انتخاب میکنند تا سربازی خود را به زمان دیرتری موکول کنند ولی نمیدانند که با دیر رفتن سربازی مسیر سختتر میشود و غول عظیمتری را از سربازی برای خود ترسیم میکنند.
یک روز در دانشگاه از نظر دانشجوی رشته ریاضی این گونه است: ۲۵ دانشجو روی صندلیهای ناراحت دانشگاه نشستهاند، استاد میانسال روی صندلی چرمی لم داده و در حالی که عینک نیمه خود را بر سر بینی گذاشته با تن صدای یکنواخت و آرام صحبت میکند. یک ساعت و ۴۵ دقیقه به همین روال کسلکننده میگذرد، یکی به ساعتش نگاه میکند، یکی با دوستش نقطه بازی میکند و دیگری تصویر استاد را با غلطگیر روی میز صندلی میکشد.
یکی در آخر کلاس پیامک میفرستد که بعد کلاس به کافه کنار دانشگاه برویم و کلهپاچه استاد را بر دیگ بگذاریم، دانشجوی سال سوم ادبیات فارسی که در کلاس با ارتباطیها افتاده میگوید بیش از ۹۰ درصد کلاسهایشان خستهکننده است و هیچ تفاوتی با دوره دبیرستان ندارد. میگوید وقتی سال اول بودیم، خوره کتاب بودیم، دنبال استاد میدویدیم تا جواب سوالهایمان را بگیریم و کارمان به اتاق اساتید میرسید. با گذشت ۵ ترم احساس میکنم استادان بیانگیزهتر از ما هستند، وقتی سر کلاس هستند، به خود زحمت اینکه مواد درس را روی وایتبرد بنویسند نمیدهند و دانشجویان را پای تخته میآورند.
بعضیها حتی به دانشجو نگاه نمیکنند. جواب سوالها را با بیحوصلگی میدهند، جزوههایشان ۷ سال پیش نوشته شده و اطلاعات جدید به دانشجو منتقل نمی کنند. هر چند که در گوشمان فرو کردند: مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق میآورد، اما به نظر میرسد بعضی از مدرسان دانشگاهی نیز شیوههای صحیح تدریس را نمیدانند و این مساله در بروز بیانگیزگی دانشجویان بیتاثیر نیست.
یکی دیگر از اساتید رشته روانشناسی گفت: علل مواردی همچون سرخوردگی جوانان، افسردگی آنها، انصراف از تحصیل، بی تفاوتی نسبت به پیرامون و در بدترین حالت اعتیاد در جوانان و همینطور خودکشی آنها در این مورد است و موضوع مدرن کردن قانونچهای که بتواند هر فرد را متخصص و علاقه مند به حرفهای کند و بالاترین بهره وری و کارایی را از چه برای خویش و چه برای جامعه خویش خود نشان دهد، چنین تقاضایی تلاش برای جستجوی دلایل و علل
این ناهمگونی که متاسفانه تقریبا درصد زیادی به خود اختصاص داده است، پژوهش عمیق خالی از لطف نباشد تا شاید راهکارهای مناسبی با توجه به موارد پیش آمده هم پیشنهاد و هم به کار بسته شود تا ما با چشمان خودمان هدر رفتن استعداد های انسانی و نارضایتتهای شغلی و در شکل وسیع آن هدر رفتن سرمایه های ملی خود نباشیم و از نیروی جوان جامعه در کشور استفاده کنیم.
نبود علاقه به رشته تحصیل میتواند تنها یکی از دلایل مهم بیانگیزگی و افت تحصیلی دانشجویان باشد و در این پدیده میتوان دلایل دیگر فهمید، به نظر من مسوولان وزارت علوم صادقانه از عللی چون مدرکگرایی و خدمت سربازی و حتی افزایش افت تحصیلی در دانشگاههایی که مجبور به پرداخت شهریه هستند، را ببینیم که بخاطر پرداخت شهریه و فشارهای خانوادگی قادر به تغییر رشته نیستند.
در این موضوع حتی حسن مسلمی نایینی، رئیس جهاد دانشگاهی در گفتوگو با یکی از روزنامهها به شیوه انتخاب رشته در آزمون ورود به دانشگاه خرده میگیرد که تنوعی که در زمان انتخاب رشته تا ۱۰۰ رشته در اختیار داوطلبان قرار میگیرد، از دیگر عواملی است که به نارضایتی دانشجو منجر میشود. چون هنگام انتخاب رشته، داوطلب تا ۱۰۰ رشته را برمیگزیند که قطعا به بسیاری از آنها علاقهمند نیست.
* مجلس هم نگران است
نمایندگان مجلس اولین واکنش خود را نسبت به افت تحصیل نشان دادند، دعوت از مسوولان وزارت علوم را برای توضیح و پاسخ وضعیت نگرانکننده افت تحصیلی در میان دانشجویان، سرلوحه کار خود قرار دادند و خواستند این موضوع را به طور جدی پیگیری کنند.
علی کریمیفیروزجانی عضو هیأت رئیسه مجلس بر ارائه آمار افت تحصیلی تاکید کرده است، به عقیده او، اگر حوزه مشاوره در دوره متوسطه فعال باشد و خانوادهها و مسوولان آموزش و پرورش و وزارت علوم درباره رشتههای دانشگاهی به داوطلبان آگاهی بدهند، میتوان از افت تحصیلی کاست و به دانشجویان در زمینه آینده و انتخابهای آنها کمک کرد.
با این حال به قول مادر پسر دانشجویی که در مترو دیدم، در عصر امروزه که زمان حرف اول را میزند دانشجویان باید از وقت خود بهترین استفاده را کنند و در مسیر علاقه خود قدم بردارند و خودشان موتور محرک خود در زندگی، درس و شغل خود باشند و بتوانند تصمیم هایی بگیرند که همیشه به آن افتخار کنند و پشیمانی چاشنی آن نباشد.
پایان پیام/