خبرگزاری فارس - گروه هنر و رسانه: از چه موضعی معضلات اجتماعی را روایت میکنی؟ این پرسش نحوه صورتبندی گفتمانی و پرداخت به موضوع آسیبهای اجتماعی در بسیاری از آثار موسوم به سینمای اجتماعی در کشور ما را مشخص خواهد کرد. «روایت ناتمام سیما» به کارگردانی علیرضا صمدی و تهیه کنندگی مجید رضا بالا، اگر چه حول محور مضامینی چون صنعت فرهنگ، فرهنگ شهرت و سلبریتیسم دست به روایت میزند و با دستمایه قرار دادن موضوع آبرو و حیثیت بربادرفته افراد در فضایی به وسعت شبکههای اجتماعی میچرخد و در ظاهر غم بیبضاعتهای جنوب شهر را میخورد، اما دوربین او سمت جبهه ثبات و رفاه و توزیع رانت ایستاده و از آن سو ماجرا را روایت میکند.
از بعد فنی هم به سختی میتوان آن را در ردیف آثار سینمایی پذیرفت و کیفیت ساخت آن بیشتر به تله فیلم شباهت دارد. کارگردانی اگر بنا داشت آگاهانه سمت اشرار و شرارتهای موجود یک جامعه بایستاد و با نگاهی از موضع ثبات، تثبیت موروثی فرودستی طبقاتی را به رخ بکشد، راهی را طی میکرد که در «روایت ناتمام سیما» دنبال شده، اما در قضاوت خوشبینانه ما، کارگردان اثر و حامی مالی آن (بنیاد سینمایی فارابی) حتما نااگاهانه چنین خطایی مرتکب شدهاند.
داستان از این قرار است که در جریان روزمره روابط اجتماعی، یک استاد دانشگاه (حامد کمیلی) فرصتطلب که با تلاش و حمایت چهره کاریزماتیک (مهران احمدی) قصه - که در قامت یک سرمایهدار متکی به رانت نشان داده میشود - یک شهره مجازی و شاخ اینستاگرام نیز شده، در مقابل عنصر شر و مخرب اجتماع – که خواهر و برادری فرودست آن را نمایندگی میکنند – قرار گرفته است. با اینکه مخاطب سینمای ایران به آثاری که داستان زیست اجتماعی افراد را روایت کند علاقهمند است و سینمای قصهگو را میپسندد، اما زبان فیلم در بیان سوژه آن و معضلات اجتماعی الکن است و اساسا تا پایان داستان «روایت ناتمام سیما» درامی شکل نمیگیرد.
در لحظه لحظه فیلم دوربین از موضع ثبات و در خدمت جبهه شر آلوده به رانت و مفاسد اقتصادی، علیه آدمهای پیرامون وضعیت باثبات روایت داستان را پیش میبرد. استاد دانشگاهی که با توسل به مجموعهای از هذیانهای شبه روشنفکرانه، دغدغههای سطحی طبقه متوسط کلان شهری دارد و بیش از آنکه بتوان او را چهرهای آکادمیک دانست، او در قامت یک شهره اینستاگرامی و مروج سبک زندگی آغشته به روان شناسی موفقیت و توهات کاذب دیده میشود.
در رابطه با شخصیتهای فیلم، جز نقش محوری داستان با بازی حامد کمیلی، هیچکدام پرداخت درستی ندارند و باورپذیری آنها برای مخاطب دشوار است. پایان بندی فیلم نیز در فضایی شعاری، در خدمت مفسدان اقتصادی و بینسبت با واقعیت اجتماعی، کیفیت نازل ساخت این اثر را برای مخاطب بیش از پیش روشن میکند، هر چند حاوی مضامینی است که در صورت پرداخت مناسب میتوانست یک اثر هوشمندانه و منطق با واقعیت موجود را برای مخاطب نمایش دهد. در پایان باید پرسید که هدف بنیاد سینمایی فارابی از حمایت مالی یا سرمایهگذاری در تولید چنین آثاری چیست و طبق چه معیاری آثاری چنین سطحی به پرده سینما میرسد؟
پایان پیام/