به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، کرامت حافظی فعال محیط زیست در یادداشتی نوشت: هور العظیم گنج تالابهای خاورمیانه است که متاسفانه قدر این نعمت ارزشمند را نمیدانیم و اقدامات که انجام میشود در جهت نابودی آگاهانه هور العظیم است.
هور العظیم از دو رودخانه کرخه و دجله تامین میشود که البته عمده آب آن در دو بخش ایرانی و عراقی از کرخه تامین میشود.
این روزها صحبت از حق آبه کرخه است اما آیا حق آبه کرخه را سد کرخه باید تامین کند؟ یا سدهای کرخه؟
طبق قانون حفاظت از تالابها که متاسفانه اجرا نمیشود و به علت عدم اجرا باید از وزارت نیرو شکایت نمود، حق آبه زیستی تالابها بعد از تامین آب شرب انسانی، باید تامین شود و بر کشاورزی و صنعت مقدم است، لذا جریان زیستی رودخانه کرخه و تامین حق آبه زیستی تالاب باید بعد از تامین آب شرب مطالبه شود و این مطالبه به این صورت قانونی و قوه قضاییه نیز بر حسن اجرای این دستور العمل باید نظارت داشته باشد.
رودخانه کرخه یکی از بزرگترین و طولانیترین رودهای ایران است که از غرب زاگرس سرچشمه میگیرد و در بالادست سرشاخههای کرخه با نام رودهای گاماسیاب، قره سو، کشکان، کهمان، کاکا رضا، آب باریک، زال، چرداول، سیمره و... نام دارند و مجموع همه اینها حوزه آبریز کرخه است، از به هم پیوستن همه این رودها و پس از ورود به جلگه خوزستان نام رودخانه کرخه میشود، لذا مطالبه آب برای اجرای قانون حق آبه زیستی باید از مجموع سدهایی باشد که بر روی این رودها در استانهای کرمانشاه، همدان، ایلام، لرستان و خوزستان ساخته شدهاند.
از سوی دیگر سدهای متعدد دیگری در حال ساخت یا مطالعه بر بالادست کرخه هستند که مجموع این اقدامات وزارت نیرو باعث شده و میشود که آبی برای پایین دست یعنی جلگه خوزستان و هورالعظیم که در انتهای حوضه آبریز کرخه است باقی نماند.
موضوع دیگر قطع جریان زیستی کرخه است، یعنی علاوه بر حق آبه زیستی هورالعظیم، جریان زیستی رودخانه کرخه هم نباید قطع شود، چرا که خود کرخه هم زیستگاه حیات وحش و محل تامین آب برای انسان و دامهای اهلی است، در رودخانه کرخه و هور العظیم گونههای فهرست سرخ جهانی مانند لاک پشت فراتی، شِنگ(سمور آبی) زیست دارند و دامهای اهلی مانند گاومیش و...به این آب برای حیات نیاز دارند لذا قطع جریان زیستی کرخه هم قابل پیگرد قانونی است و وزارت نیرو باید جریان زیستی رودخانه کرخه و تامین حق آبه زیستی تالاب هور العظیم را به طور مدام و نه موجی و قطره چکانی تأمین کند.
علاوه بر مواردی که اشاره شد سدهای متعدد حوضه آبریز کرخه در مناطق گرمسیر تبخیر بالایی دارند و با تغییرات شدید اقلیمی و گرمایش روز افزون زمین هم تبدیل به تشت تبخیر شدهاند، لذا ذخیره آنها در مخازن سدها باعث تبخیر فراوان آنها میشود.
در سالهای تنش آبی نیز باید جهاد کشاورزی و وزارت نیرو نسبت به تغییر الگوی کشت در کل حوزه آبریز کرخه یعنی در همه استانها سیاست واحد داشته باشند و ارقام کم آب بر را تشویق و نظارت داشته باشند چرا که حق آبه تالاب طبق قانون مقدم بر کشاورزی است، یعنی اول باید حق آبه زیستی تالاب تامین شود بعد اگر آبی ماند به بخش کشاورزی اختصاص یابد و از برداشت غیر قانونی جلوگیری شود.
البته اقدام غلط دیگر وزارت نیرو این است که زمستان حق آبه را بطور کامل رها نمیکند و بعد قطره چکانی در فصل کشت برنج رها میکند و نظارتی هم از طریق حریم بانی بر برداشت آب ندارد و وزارت جهاد کشاورزی هم با وزارت نیرو هماهنگ نیست.
البته وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو باید پاسخ دهند که چرا ممنوعیت کشت در تابستانهای پر تنش را برای همه استانها رعایت نمیکنند که این تبعیض هم باعث میشود که همکاری کشاورزان کاهش یابد چرا که مثلا با آب انتقالی کارون هم اکنون در فلات مرکزی و استان اصفهان کشت برنج صورت میگیرد.
همینطور دولت وقتی توان تامین آب بخش کشاورزی ندارد میتواند خسارت عدم کشت را برای کشاورزان تأمین کند، اما در هر صورت طبق قانون حفاظت از تالابها حق آبه زیستی تالاب مقدم بر کشاورزی است، چرا که در صورت خشکی تالاب و تبدیل هور العظیم به بزرگترین کانون ریزگرد، مشکلات آن علاوه بر مردم منطقه گستره وسیعتری در کشور دارد.
تالاب بدون آب معنا ندارد و در صورتی که هور العظیم فوری احیا نشود فجایع زیست محیطی فراوان دامن گیر استان خوزستان و کشور میشود لذا باید فوری حق آبه زیستی تالاب تامین و علاج بخشی صورت گیرد.
متاسفانه در بازدیدی که از هور العظیم داشتم و تصویر آن هم مستند نمودم همچنان آب ورودی به تالاب با وجود اعلام مسولین به هور العظیم صفر و نزدیک صفر است چون علاوه بر اینکه آب رهاسازی شده جذب بستر رود شده است، میزان آب رهاسازی بسیار کمتر از تعهد وزارت نیرو و قطره چکانی و موجی بوده و جریان زیستی مداوم و کافی نبوده است.
انتهای پیام/